هر چند در مناطق مرکزی و اماکن پر رفت و آمد تبریز ممنوعیتهای کرونایی تا حدودی مراعات میشود اما اوضاع در محلات غیرمرکزی و مناطق حاشیه شهر به کلی متفاوت است، جایی که کرونا زیر سایه بیتوجهی عمومی و البته نبود نظارتهای لازم جولان میدهد.
این روزها یاغیتر از قبل شده، به همه جا سرک میکشد، نه با وزیر و وکیل سر شوخی دارد، نه با استاندار و جوان و پیر و زن و مرد، کرونا این روزها سرسختتر از قبل برای به چالش کشیدن حیات انسانها شده، کرونایی که در عرض چند روز نقشه آبی و زرد ایران را به نارنجی و قرمز تبدیل و تعداد قربانیان روزانه خود را در کشور سه رقمی کرده است.
مجموع این شرایط کار را به جایی رسانده که تا این لحظه قرنطینهای سه هفتهای در شهرهای قرمز و نارنجی از جمله تبریز وضع شده و حتی شهرهایی که آمار ابتلا و تلفات بالایی دارند، با رنگ قرمز تیره بر روی نقشه کرونایی مشخص خواهند شد و متاسفانه آمار و اخبار نیز حاکی از اختصاص ۸۰ درصدی تختهای بیمارستانی به بیماران کرونایی است.
در این میان تبریز نیز مانند دیگر شهرهای قرمز کرونایی با محدودیتهای قرنطینهای روبهروست و همین است که وقتی در مناطق مرکزی شهر تردد میکنی، با خیل مغازهها و فروشگاههای تعطیل روبهرو می شوی و غیر از اصناف و مشاغل مرتبط با کالاهای اساسی و خدمات پزشکی و بهداشتی، دیگر اماکن به تعطیلی اجباری کرونایی رفتهاند.
اما حکایت محدودیتهای قرنطینه ای در محلات و مناطق غیر مرکزی بسیار متفاوت است و خیابانهای خلوت و مغازههای بسته جای خود را به کوچه پس کوچههای شلوغ و چراغهای روشن مغازهها و فروشگاههای پر از مشتری میدهد، محلاتی از شهرک ارم و رضوانشهر تا شهرک باغمیشه و ولی عصر ۲ و مرزداران و محلات قدیمی تبریز که جولان و پرسه کرونا را به وضوح در آنها میتوان دید.
در گفتگو با افراد و ساکنان این مناطق آشکارا میتوان دریافت که کرونا در بین آنان دیگر از رسمیت افتاده، موضوعی که وقتی با یکی از میوه فروشان منطقه بارنج به بهانه چند کیلو سیب زمینی و پیاز هم صحبت میشوم، به صریح ترین شکل بیان می کند و می گوید کرونایی وجود ندارد، اگر داشت که من تا حالا باید چند بار میگرفتم و همه اینها را با لبخندی تمسخرآمیز که روی صورت بدون ماسکش نقش بسته، با صدای بلند و رو به دیگر مشتری هایش جار می زند و حتی تایید آنها را نیز میگیرد.
عدهای هم در سر کوچهها، بنگاهها و مقابل مغازههایی دور هم جمع میشوند که در سایه نبود نظارتهای کنترلی و البته بیاعتنایی و بیتوجهی خود مردم از صبح تا شب باز هستند و وقتی میپرسی از کرونا و کشتههایش چه خبر، توجیهشان این است که کرونا در فضای باز وجود ندارد.
در همین گشت و گزار بین رویدادهای کرونایی محلات تبریز، مرد جوانی را در مقابل یکی از داروخانههای شهرک باغمیشه میبینم که با دیدن نسخهای که در دست دارد، متوجه میشوم که با کرونا دست به گریبان است، سر صحبت را از همان نسخهاش باز میکنم و از چگونگی ابتلایش میپرسم، دل پر دردی دارد، میگوید درست از وقتی کرونا آمده، یعنی از حدود یک و نیم سال پیش با همسرش به نوعی خود را زندانی کردهاند و نه سفری، نه دورهمی و نه دید و بازدید عیدهای آن چنانی داشتهاند و حتی کودک هشت ماهه شان غیر از خودش و همسرش چهره دیگری را نمیشناسد چون از وقتی متولد شده، در یک آپارتمان ۶۰ متری فقط پدر و مادرش را دیده و بس.
با تعجب می پرسم پس چطور با این همه مراعات و پیشگیری کرونایی شده که میگوید کارمند یک شرکت خصوصی است که در مقاطع مختلف فرود و صعود کرونا گاه به صورت حضوری و گاه دورکاری وظایفش را انجام می داده و پیش از عید نوروز و پس از آن بدلیل فروکش نسبی همه گیری به صورت حضوری در محل کارش حاضر می شده و متاسفانه یکی از همکارانش با وجود مبتلا شدن کل اعضای خانوادهاش، بدون اینکه این موضوع را اطلاع دهد، در شرکت رفت و آمد میکرده و همین امر موجب ابتلای وی و چند نفر دیگر شده است.
وی ادامه می دهد: اکنون تنها سئوال من این است که ما چه گناهی کردهایم که با وجود رعایت همه اصول پیشگیری، به خاطر بی توجهی یک فرد که از هیچ تفریح و گردش و دورهمی خود چشم پوشی نکرده و حتی بعد از ابتلا به کرونا نیز این حس مسئولیت و تعهد در قبال دیگران را نداشته که با اطلاع رسانی در این خصوص از انتقال بیماری اش به دیگران جلوگیری کند، حالا غیر از بیماری خودم، باید شب و روز نگران نوزاد چند ماهه ای باشم که هر لحظه ممکن است از طریق من به این بیماری آلوده شود.
این تنها نمونهای از بیتوجهی عمومی در خصوص بیماری کروناست و نمونههای متعدد دیگری را در محلات مختلف تبریز میتوان به عینه دید که در کمال بیاعتنایی و ساده انگاری عمومی زمینه را برای جولان کرونا در گوشه و کنار همین محلات فراهم کرده و در سوی دیگر این ماجرا نیز نبود نظارتها و کنترلهای قرنطینهای از سوی نهادهای مذکور در مناطق غیرمرکزی و اصلی شهر شرایط وخیم کرونایی را تشدید کرده، موضوعی که هر چقدر در اماکن و نواحی اصلی تبریز به درستی جدی گرفته شده است، در دیگر مناطق گویی به فراموشی سپرده شده و نتیجه آن شده وضعیت نابسامان تجمعات و فعالیت مغازهها و فروشگاههایی که باید در چنین شرایطی تعطیل باشند.
فعالیت مخفیانه قلیان سراها و قهوهخانهها در تبریز
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجانشرقی در جلسه ستاد استانی مقابله با کرونا با قدردانی از همراهی و مشارکت اصناف در تعطیلی مغازههای خود و همکاری با ستاد استانی مقابله با کرونا، یادآور شد: سلامت مردم، هدف اصلی و خط قرمز ما در شرایط کنونی است و با هر موضوعی که امنیت اجتماعی و سلامت شهروندان را به مخاطره بیندازد برخورد میکنیم.
وی با اشاره به فعالیت مخفیانه برخی قلیان سراها و قهوهخانهها در تبریز، خاطرنشان کرد: سرو قلیان در شرایط عادی، خلاف قانون است و با توجه به وضعیت قرمز تبریز و بسیاری از شهرستانهای استان، نیروی انتظامی و اتاق اصناف باید با متخلفان برخورد کرده و اجازه فعالیت هیچ قلیانسرایی را صادر نکنند.
هر چند باید به این نکته نیز باید اذعان کرد که مدیریت نامناسب کرونایی خسارات بسیاری را به اصناف و کسبه و کل جامعه وارد کرده اما در شرایط فعلی تنها راه علاج و برون رفت از این بحران، رعایت شیوهنامههای بهداشتی است و از سوی دیگر خبرهایی در خصوص واکسیناسیون یک میلیون نفر از هفته آینده می رسد که مجموع این شرایط ایجاب میکند تا با همراهی مردم و البته نظارت دقیقتر دستگاه های مسئول از این برهه خطرناک و موج شدید کرونا عبور کرد و امیدوار به رسیدن واکسنهای داخلی به مرحله تزریق عمومی و کنترل این ویروس سرکش بود.//فارس