جایگاه زنان در عرصه سیاسی کشور هنوز با آرمان های انقلاب فاصله دارد
در حالی که بیش از ۴ دهه از استقرار نظام جمهوری اسلامی و تاثیرگذاری ها و نقش آفرینی های تاریخی زنان در پیروزی انقلاب می گذرد و با وجود چشم اندازهای روشن وبی سابقه ای که بنیان گذار این نظام به روی زنان ایران گشود، اما به نظر می رسد هنوز تا تحقق بسیاری از آمال و خواست های آنان که همانا حضور فعال و مشارکت واقعی در سیطره زندگی جمعی و سیاسی است، راه طولانی مانده است. از جمله این مطالبات ورود زنان به حوزه مدیریت کلان کشور است که با وجود نداشتن منع صریح قانونی تا کنون میسر نشده است.
اکنون که ۴ ماه تا سیزدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده و با توجه به این که هنوز مناقشات و اما و اگرها بر سر نامزدی زنان برای تصدی مدیریت عالی اجرایی کشور ادامه دارد، پژوهشگر ایرنا گفتگویی با الهه کولایی استاد علوم سیاسی و نمانیده ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی داشت و نظر او را در ارزیابی وضعیت کنونی مشارکت سیاسی زنان کشورمان جویا شد.
این فعال سیاسی در گفتگو با پژوهشگر ایرنا گفت: در طول بیش از۴ دهه که از انقلاب اسلامی گذشته، زنان در عرصۀ قدرت سیاسی با فراز و نشیب ها، یا به تعبیری پیشروی ها و پسروی های بسیاری روبه شده اند و ریشه این وضعیت بیش از هر چیز در موانع یک جوامع سنتی که قرن ها نظام پدرسالار را تجربه کرده است.
وی با تاکید بر این که باید بپذیریم نسبت به آنچه که تصور می شد، برای مشارکت و حضور سیاسی زنان پس از انقلاب اسلامی فراهم شود، فاصله بسیار زیادی دیده می شود، افزود: امام خمینی(ره) در مورد مشارکت سیاسی زنان جمله معروفی دارند که بارها مورد اشاره قرار گرفته، تجزیه و تحلیل شده و ابعاد و زمینه های مناسب برای تحقق آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این جمله ایشان که «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت بکند» نشان می دهد که در دیدگاه رهبری انقلاب اسلامی، زنان به عنوان سرمایه های اصلی سیاسی، باید در جامعه حضوری تاثیرگذار و تعیین کننده داشته باشند.
کولایی با بیان این که ما در روند انقلاب تاثیر نقش زنان را شاهد بودیم، یادآور شد: حتی در تحولات پس از پیروزی انقلاب هم بارها نقش آفرینی زنان را به گونه ای تاثیرگذار شاهد بودیم. در جنگ و دفاع از این سرزمین و این نظام و در تحولات سیاسی بعدی درکشور، زنان با آمدن یا نیامدن خود بر روندهای سیاسی بسیار تاثیرگذار بودند. مشارکت سیاسی زنان به شکل توده ای همواره به صورت تاثیرگذار وجود داشته و تداوم پیدا کرده است.
جای خالی زنان در سطوح عالی مدیریت و تصمیم گیری
به اعتقاد این استاد دانشگاه اما چالش اساسی فراروی زنان در کشور، حضور نداشتن آنها در عرصه های قدرت و تصمیم گیری سیاسی است.
وی در ادامه گفت: در نهادهای گوناگون چه انتخابی و چه انتصابی، جای خالی زنان و نبود سهم مناسب برای آنها کاملا آشکار است. حضور نداشتن زنان در نهادهایی مانند شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت و نیز بسیاری از نهادهای عالی اجرایی کشور این کمبود را مشهود و چشم گیر ساخته است. ممکن است در برخی مواقع با یک نگاه سهمیه ای در حد یک نفر روبه رو باشیم، اما به طور عام در نهادهایی که افراد منصوب می شوند، اثری از زنانی که به عرصۀ تصمیم گیری و قدرت راه پیدا کرده باشند، نمی بینیم.
کولایی اضافه کرد: حتی در نهادهای انتخاباتی هم مانند بدنۀ دولت، که شخص رئیس جمهوری را مردم انتخاب می کنند، این غیبت آشکارا دیده میشود، هرچند با نوسان در حوزه اجرایی هم ما با پسرفت ها و پیشرفت هایی روبه رو بوده ایم. به طوری که همزمان و متناسب با فرایند دموکراتیک سازی، هرچه سهم مردم در قدرت ارتقا پیدا کرده و بیشتر و نافذتر بوده، زنان نیز متناسب با آن در موقعیت های بهتر تصمیم گیری قرار گرفتند و هرچه میزان این سهم کاهش پیدا کرده و پوپولیسم و سنت گرایی بر عرصۀ سیاست حاکم شده، زنان سهم کمتری را در حوزه تصمیم گیری های سیاسی و در حوزه عالی اجرایی کشور داشته اند.
وی افزود: متاسفانه حتی در مورد مجلس شورای اسلامی هم در طول بیش از ۴۰ سال گذشته افزایش و ارتقا قابل قبولی از حضور زنان را شاهد نیستیم. در واقع برخلاف تلاش های زنان برای کسب دانش و مهارت های علمی و عملی در حوزه های مختلف، به دلیل اندک بودن حوزه نفوذ آنها در عرصه اقتصاد و فعالیت های اقتصادی، ما شاهد افزایش سهم زنان در حوزه های انتخاباتی نیستیم.
وی افزود: در مجموع برخلاف آرمان های انقلاب اسلامی، امروز ایران حتی در منطقه غرب آسیا، در جایگاه بسیار نازلی از حضور و تاثیرگذاری سیاسی زنان در عرصه قدرت و تصمیم گیری قرار گرفته است. نکته مهمتر آنکه شکاف جنسیتی در کشور، از بسیاری از کشورهای پیرامونی هم بیشتر و بالاتر است.
ریشه یابی حضور اندک زنان در عرصه سیاسی و مدیریت کلان کشور
کولایی در پاسخ به سوال ایرنا در مورد ریشه یابی موانع حضور زنان در حوزه سیاسی گفت: باید به مجموعه ای از عوامل اجتماعی-فرهنگی و حتی اقتصادی و سیاسی توجه کنیم.
وی در ادامه از منظر سیاسی به این موانع پرداخت: متناسب با ارتقا مشارکت سیاسی عموم مردم ، نفوذ و تاثیرگذاری زنان هم بیشتر به چشم میخورد. یعنی در واقع در حوزه تصمیم گیری سیاسی، با ارتقا سطح دموکراتیک شدن و بالا رفتن میزان مشارکت سیاسی آگاهانه، واقعی و عملی مردم و عبور از سطح پوپولیسم، زنان نیز حضور فعالتر و تاثیرگذارتری داشته اند. برای نمونه این وضعیت را در دوران اصلاحات و بار دیگر در دهه ۹۰ شاهد بودیم. دیدیم که با بازشدن فضای سیاسی، زنان توانستند موقعیت های بهتری را در عرصه تصمیم گیری سیاسی به دست آورند. بنابراین این وضعیت متناسب با همان شرایطی است که برای مردان در جامعه ما فراهم می شود.
کولایی گفت: اگر دوره های خاص تاریخی را کنار بگذاریم در جامعه سنتی ما، که قرنها مردان بر عرصه سیاست حاکم بودند ما همیشه با تکرار همین روند روبرو بوده ایم. نکته مهم این که در نهادهای سیاسی هم به نوعی بازتولید همین روند اتفاق می افتد. برای نمونه در میان احزاب سیاسی، مجموعه هایی از احزاب که نوگرا و امروزی هستند، تلاش می کنند از تجربه های موفق جهانی استفاده کرده و زنان را به طور سهمیه ای وارد مدار قدرت و رده های تصمیم گیری در داخل حزب کنند. به همین ترتیب آنها را در بین نامزدهایشان برای انتخابات هم می گنجانند. ولی احزاب محافظه کار و سنت گرا کمتر چنین رویکردی داشته اند.
وی یادآور شد: که البته باز به دلیل تغییر در شرایط اجتماعی، سلیقه، نگرش و باورهای مردم شاهد هستیم که به مرور در بین احزاب محافظه کار و راست هم به مطالبات اجتماعی و تغییرهای عمیق و گسترده توجه و اعتنا می شود. نکته جالب این است که وقتی به تبلیغات انتخاباتی در دوره های مختلف نگاه می کنیم، تقریبا همان تعدادی که احزاب سهمیه به زنان می دهند، معمولا از ۳۰ نفر نامزد تعداد ۴ یا ۵ نفری که از زنان انتخاب می کنند، همان تعداد هم در این فهرست ها وارد مجلس می شوند.
این فعال سیاسی گفت: این ها نشان می دهد که اراده و فعالیت هایی که در حوزه سیاست اتفاق می افتد، چقدر می تواند به ارتقا و بهبود جایگاه زنان در این حوزه کمک کند. کشورهایی که این اراده را تجربه کرده اند، با موقعیت های بهتری برای زنان در عرصه تصمیم گیری روبه رو بوده اند. این اراده در کشور ما در دوره هایی مثلا از نیمه دوم دهه ۷۰ تا نیمه نخست دهه ۸۰ و سپس دهه ۹۰ ظاهر شد و تاثیرگذار بود. فرصت هایی را برای افزایش حضور زنان فراهم کرد که آن هم البته با موانع بسیاری از جمله موانع اجتماعی – فرهنگی روبه رو بود.
وی در ادامه استنتاج کرد: بنابراین در کشور ما به دلیل نبود اراده سیاسی لازم به شکل مستمر و پایدار، زنان برای حضور در نهادهای سیاسی با چالشهای اساسی روبه رو هستند. به ویژه در روند نامزدشدن در ادوار گوناگون انتخابات، زنان در مقایسه با مردان سهم بسیار اندکی دارند. یعنی در مرحله ثبت نام تعداد زنان داوطلب در مقایسه با مردان داوطلب هم بسیار اندک هست.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: اما در مورد انتخابات شوراها ما شاهد استقبال گسترده تری از سوی زنان هستیم و به همان میزان هم انتخاب بیشتری از زنان را در شوراهای شهر ها و روستاها داریم. یکی به این دلیل که شوراها در اصل غیرسیاسی تر هستند و در واقع بیشتر جنبه رفاهی و شهری دارند و مسائل اجتماعی و روزمره مردم را در بر می گیرند. در نتیجه تعداد زنانی که در شوراها انتخاب می شوند با تعداد زنانی که در مجلس انتخاب می شوند، بسیار متفاوت است.
گفت وگو از: منصوره قدیری جاوید
///ایرنا