هنوز حساب تان صاف نشده است، آقای صدیقی!
محمد مهاجری روزنامه نگار و فعال سیاسی اصولگرا در یادداشتی در واکنش به عذرخواهی حجت الاسلام کاظم صدیقی نوشت: اگر جای آقای صدیقی بودم، بجای عذرخواهی، توبه و استغفار میکردم و به کفاره این رفتار ناصواب، منبر را میبوسیدم و برای همیشه کنار میگذاشتم.
به گزارش خبرآنلاین، در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانید:
۱- هر آدم مصلحت اندیشی که جناب حجت الاسلام کاظم صدیقی را به عذرخواهی و تصحیح اشتباهش در باره مرحوم آیت الله مصباح یزدی ترغیب یا وادار کرد، انشاالله ماجور باشد اما…
۲- … اما تقلیل دادن اشتباهات آقای صدیقی به همین یک مورد، خودش اشتباه بزرگتر و جفا به دین و اعتقادات مردم است. چرا که جناب صدیقی در مواردی اظهاراتی دردناکتر از مورد اخیر هم بر زبان رانده است.
۳- لابد آقای صدیقی ویدئویی را که از سخنانش موجود است و در مراسم دعای ندبه رباط کریم یک قصه ساختگی را نقل کرده به خاطر دارد.
او از رویای یک صاحبدل! حرف میزند (نقل به مضمون) که حضرت رسول (ص) در جمع بزرگی از مردم برای مقابله با محمدرضاپهلوی هماورد میطلبد و هیچکس پا پیش نمیگذارد جز امام خمینی (ره) که با او گلاویز میشود، با شمشیری سر از تنش جدا میکند و امعاء و احشاء او را بیرون میکشد.
آقای صدیقی تاریخ این رویا را ۳۰ سال قبل از درگذشت مرحوم آیت الله العظمی بروجردی عنوان میکند. آن مرجع معظم در سال ۱۳۴۰ رحلت کرده و ۳۰ سال قبل از آن معادل سال ۱۳۱۰ است. یعنی محمدرضا پهلوی در آن زمان یک کودک ۱۲ ساله بوده که احتمالا هنوز مرتکب جنایتی که مجازاتش گردن زدن (ولو در عالم رویا) باشد، نشده بوده است.
ویدئوی یادشده هنوز در بین مردم میچرخد. آنها که ضد امام و ضد روحانیتند به آن پوزخند میزنند و متدینین هم تاسف میخورند و قطعا گوینده آن حرفها را با دعای خیر بدرقه نمیکنند.
۴- علاوه بر اینها منبرهای متعدد جناب صدیقی مشحون است از نقل کرامتهایی که همگی در عالم رویا و گاهی مکاشفه (طبق تخیل ایشان) اتفاق افتاده که قریب به اتفاق آنها بوی خرافه و متاسفانه طعم دروغ میدهد. نقل آنها از حوصله این نوشته خارج است.
به این ترتیب میتوان گفت گرچه اعتذار اخیر او، کار مناسبی است، اما حساب او را تسویه نمیکند. بیان بسیاری از حرفها توسط او، اعوجاجاتی در اذهان ایجاد کرده که اگر موجب گناه شود چه بسا جناب صدیقی در آنها شریک باشد.
۵- اگر جای آقای صدیقی بودم، بجای عذرخواهی، توبه و استغفار میکردم و به کفاره این رفتار ناصواب، منبر را میبوسیدم و برای همیشه کنار میگذاشتم.
/فرارو