پژوهشگران کانادایی در بررسی جدید خود، یکی از درمانهای آلزایمر را که فقط در موشهای نر موثر است، مورد ارزیابی قرار دادند.
به گزارش ایسنا و به نقل از وبسایت رسمی دانشگاه اتاوا، پژوهش جدیدی نشان میدهد یک درمان مخصوص آلزایمر که در موشهای نر موثر است اما تاثیری بر موشهای ماده ندارد، دریچهای را به سوی زیستشناسی بیماری و اثربخشی درمانهای هدفمند میگشاید. این پژوهش، مکانیسمهای ورای بیماری آلزایمر را نشان میدهد که از نظر یک درمان ویژه، اساسا در مردان و زنان متفاوت هستند.
دکتر “خالد عبدالرحمن”(Khaled Abdelrahman)، پژوهشگر “دانشگاه اتاوا”(University of Ottawa) و نویسنده ارشد این پروژه، بینشهایی را در مورد یافتههای این پژوهش ارائه داد.
*دقیقا چه چیزی را برای مطالعه تعیین کردید؟
این پژوهش، ارزیابی عملکرد حافظه در موشهای نر و ماده مبتلا به آلزایمر را شامل میشود که پس از درمان با دارویی که یک گیرنده را برای تنظیم حافظه و یادگیری مسدود میکند، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس ما بهبود نقصهای حافظه را پس از درمان و تفاوت آنها را میان دو گونه نر و ماده بررسی کردیم. ما همچنین به بررسی این موضوع پرداختیم که آیا اتصال یک آمیلوئید بتای سمی، میان موشهای نر و ماده و مغز انسان متفاوت است یا خیر. پپتید آمیلوئید بتا در مغز یک بیمار مبتلا به آلزایمر یافت میشود و از مشخصههای این بیماری به شمار میرود.
*شما چه چیزی یافتید؟
ما حداقل یک درمان امیدوارکننده برای آلزایمر ارائه دادیم که در معکوس کردن بیماری در موشهای نر موثر بود اما تاثیری بر موشهای ماده نداشت. این پژوهش، پیامدهای مهمی برای کشف دارو در آینده و طراحی آزمایشهای بالینی برای بیماری آلزایمر به همراه خواهد داشت.
*چگونه این یافتهها به انسان منتقل میشوند؟
ما از بافت مغزی اهدا شده زنان و مردان برای تایید یافتههای خود استفاده کردیم. مزیت پژوهش ما برای انسانها این است که شاید بتوان از این تفاوتهای انتخابی، در بسیاری از داروهای موجود در بازار و یا در مراحل آزمایشی بالینی استفاده کرد.
*این کشف میتواند چه پیامدی داشته باشد؟
ما باید هنگام طراحی آزمایشهای بالینی آینده مراقب باشیم زیرا بسیاری از داروها، نتایج متضاد یا متفاوتی برای هر دو گونه نر و ماده دارند. همه داروهای موثر بر مردان نمیتوانند برای زنان هم موثر باشند و بالعکس. همچنین این کشف، نحوه ارزیابی و تفکیک دادههای آزمایشی بالینی را براساس جنسیت تغییر میدهد. نکته مهمتر این که به تعریف پیامدهای فیزیکی ناشناختهای در ویژگیهای بیوفیزیکی یک گیرنده مهم مغز میپردازد که حافظه و یادگیری را تنظیم میکند.
*واکنش شما نسبت به این یافتهها چه بود؟
من به عنوان یک داروساز شاهد بودهام که بسیاری از بیماران با بیماری آلزایمر و درمانهای بیاثر آن دست و پنجه نرم میکنند. این موضوع، مرا برانگیخت تا برای درک مکانیسمهایی که به بیماری منجر میشوند و همینطور رسیدن به روشهای درمانی بهتر تلاش کنم.
این پژوهش، در مجله “Science Signaling” به چاپ رسید.
ایسنا