از روحانیت ارتدوکسی تا آخوند سلبریتی

من از سالها پیش در فكر ایجاد یك حزب و جمعیت سیاسی اسلامی بودم، بهخصوص پس از كودتای 28 مرداد 1332 و تجربهای كه از نهضت ملی ایران در سالهای 29 تا 32 بهدست آوردم، سخت به این معنا معتقد بودم كه باید نیروهای ما به شكل یك تشكیلات سیاسی اسلامی فعال دربیایند.
این سخن طلبه جوان مشتاق سیاست بود كه در روزگاری بیان داشت كه حزب، «حزب شیطان»، شناخته و طرد میشد؛ اما او دل در گرو تحزب بست و از تشكیلات سیاسی اسلامی سخن گفت. این سخن بهشتی جوان بود، سیدمحمد حسینی بهشتی روحانیای كه از خصلت و سرشت نوگرایانهای برخوردار بود؛ چه در دین و چه در سیاست، او از ارایه الگویی از جامعه نمونه اسلامی خودداری نكرد و تحزب را همانند معبد خواند، اهمیت بسیار زیادی برای فعالیت تشكیلاتی در جامعه نمونه اسلامی قایل بود، حاصل به كارگیری رویكردی نوگرایانه به دین را هم در پاسخ به پرسشهای سیاسی ناظر به امر سیاسی دانست. این مدعا، مبتنی بر گونهشناسی حاضر از جریانهای فكری سیاسی دینی در ایران و جهان اسلام در دوره معاصر است. بر طبق اینگونهشناسی، از سه جریان فكری سیاسی عمده میتوان سخن گفت: سنتگرایی دینی، تجددگرایی دینی و نوگرایی دینی.
در تاریخ تفکر دینی و شیعی همواره جریاناتی در تلاش بودهاند که برداشتهای جدید و متفاوت از سلف خود ارائه دهند و این رویه چالشها و تنشهایی به همراه داشته است. از مشروطه به بعد و خصوصاً در تنش بین مشروطیت و مشروعیت گونههای نوینی از نوگرایی و بازبینی فقه و معرفت دینی تقویت شد. در زمان پهلوی اول نیز گونهای دیگر از نوگرایی با زمینه و گرایش به افکار غربی و مدرنیته شکل گرفت و در نهایت انقلاب اسلامی نیز نوگرایانی دغدغهمند را شکل داد.
آراء و دیدگاههای نوگرایانه در بستر علوم خاصی شکل میگیرد که عمدتاً بین فلسفه و فقه در حرکت و دوران است. بسیاری از این جریانات نوگرایانه درگیر موضوعات روز و سلبریتیزه شده و از حجاب گرفته تا برخی از بنیانهای فلسفی و فقهی را محل منازعات خود با سایر جریانات متخاصم قرار میدهند.
روحانیون نوگرا، كسانی كه بتوانند شعار توسعه سیاسی و اجتماعی سر دهند و ترجیح دهند در محفلشان از زندگی صحبت شود تا مرگ بیشتر پس از دوران جنگ تحمیلی با به عرصه گذاشتند؛ همانها كه با عناوین مختلف به تطبیق دین با شرایط مدرن و جدید پرداختند؛ كسانی كه با اجتهاد پویا در اصول و قرائتهای جدید از دین، آنسان كه با آموزههای لیبرالی قابل جمع و آشتی پذیر باشد، به تعریف و تبیین دین، انسان و جهان بپردازند.
اولین قدم روحانیون نوگرا ، به دست گرفتن بخشی از حاكمیت بود برای اجرای طرح اصلاح از بالا. سیدمحمد خاتمی با كارنامهای از تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ریاست كتابخانه ملی با چهرهای فرهنگی وارد صحنةانتخابات ریاست جمهوری شد. او با مخاطب قرار دادن نخبگان، دانشجویان، زنان و جوانان، به جای توسعه اقتصادی، رشد و توسعه سیاسی و مدنی را كانون صحبتهای خود قرار داد. صحبت از آزادی بیان، تأمین آزادی مطبوعات، عدم مقابله و برخورد با متخلفان، تأكید بر قانون و جامعه مدنی، اصلاحات، دوری از تكلیفگرایی در كنار مؤلفههایی همچون زیبایی، ذوق و قریحة سخنگویی، اعتماد و نفوذ كلام، او را مورد توجه دیگران قرار داد. با پیروزی روحانیون نوگرا در انتخابات ریاست جمهوری بستر و شرایط لازم برای نهادینهسازی لیبرالیسم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و تلاش برای بسط و گسترش اندیشههای پلورالیستی، ایجاد رنسانس در اندیشة اسلامی، ایجاد تشكیك در معرفت دینی، تقلید و ولایت فقیه و … را فراهم آمد.
مسلم است روحانیون، به عنوان اصلیترین گروه مرجع در بین متدینین جامعۀ ایران به شمار میآیند که هر گونه جهتگیری در عقاید، اندیشهها و رفتار و سبک زندگی آنها، میتواند تأثیرات عمیقی در جامعۀ مذهبی و حتی غیر مذهبی (با توجه به این که حکومت ایران، حکومتی دینی و تحت نظارت رهبران دینی است) بر جای بگذارد. رویکرد مثبت و باز حوزۀ علمیه قم نسبت به پذیرش تکنولوژیهای نوین ارتباطی باعث شده است، اقبال به استفاده از جدیدترین وسایل ارتباطی به منظور تحصیل، تحقیق، تبلیغ و تعامل مؤثر با فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه و جهان، در بین روحانیون بسیار چشمگیر باشد و همین امر، طلاب علوم دینی را از کنج حجرات بیرون آورده و آنها را به صحن علنی جامعۀ بینالمللی در مصاف با انواع دیدگاهها، نگرشها و سلیقههای فکری، عقیدتی، فرهنگی، ارزشی و رفتاری متنوع وارد کرده است.
بنا به تحقیقات انجام شده هر چه استفاده از اینترنت توسط روحانیون کم باشد، نگرش فرهنگی آنها بیشتر به سمت سنتگرایی میل میکند. همچنین هر چه روحانیون، محتوایی که در چارچوب اخلاقی، شرعی، قانونی یا صنفی آنها قرار دارد را مورد استفاده قرار میدهند، نگرش آنها سنتیتر و هر چه قدر محتوای خارج از این چارچوب را مورد استفاده قرار میدهند، نگرش فرهنگی نوگرایانهتری خواهند داشت.
سیّد حسن آقامیری که حدود دو سال پیش خلع لباس شد و از آن زمان متاسفانه یا خوشبختانه بر محبوبیت اینترنتیاش افزوده شده، از معدودی طلّابی است که در شبکههای اجتماعی و در میان اقشاری که چندان میانهای با خوانش رسمی دین ندارند، حرف از اسلام و معنویات میزند. هرچند آقامیری از لحاظ میزان دانش آکادمیک و سوابقه حوزی در سطحی نبوده که به مرجعی برای نسل جوانان تبدیل شود، ولی واقعیت اینست که این اتفاق رخ داده و مخاطبان آقامیری از بسیاری از مراجع ما بیشتر است . بیش از 28 هزار نفر پای منبر آنلاین آقا میری نشسته اند . شاید یکی از بزرگترین سخنرانی های مذهبی در زمانی که بسیاری معتقدند مردم از دین و مذهب دلزده و گریزان شده اند.
در کنار خلع لباس آقامیری، نحوه ارتباط وی با مخاطبان نیز عاملی در افزایش محبوبیت وی بوده است. آقامیری پیام سادهای دارد که عطش کسانی را سیراب میکند که در پی معنویاتند ولی با چهارچوبهای دیکته شده از سوی حاکمیت همراه نمی شوند. متاسفانه در نبود روحانیون فرهیختهای که بتوانند با چنین پیامهای غیر ارتدوکسی وارد میدان شبکههای شوند، بازار آقامیری گرم خواهد بود. امّا باید به این نکته هم اذعان داشت که بخشی از محبوبیت روحانیت اصلاح گرا ناشی از عملکرد دادگاه ویژه روحانیت است که با دادگاهی کردن آقامیری ها به محبوبیت آنها میافزاید و با استفاده ابزاری از خلع لباس، جسارت روحانیون فرهیخته و مبتکر را در نطفه خفه میکند .
گفتمان حوزویان شاخصهها و ملاکهایی از جمله پایبندی به روشهای مرسوم اجتهاد و فهم دین دارد، اما جریان نوگرای متاثر از اندیشههای غربی از این گفتمان خارج شده و روشهایی متاثر از هرمنوتیک را در فهم دین به کار میبرد. از سوی دیگر مسالههای این جریان عمدتاً از جنس گفتمان رسمی حوزه نیست، ولو اینکه قائلان آن سالها در سنت حوزه تحصیل و حتی تدریس داشتهاند.
پروژه اصلی مدرنیته و روشنفکران متاثر از مدرنیته در هر جامعهای سکولاریسم است. در فضای حوزوی نمایندگان و نوگرایان متاثر از این فضا درصدد ارائه چهرهای متفاوت از دین و تعاملات آن با دولت و سایر سازوکارهای اینجهانی میباشند. این جریانات تعطیلی احکام خدا را در صورت عدم کارایی مطرح و از سوی دیگر عقلانیت مدرنیزه شده جای خود را به عقلانیت دینی کاشف از حکم الهی میدهد و خروجی آن گذر از فقاهت و روشهای مرسوم حوزوی میباشد.
عمده موضوعاتی که فعالان این جریان برای سخنرانی و نوشتن و انتشار انتخاب میکنند از موضوعات پرچالش در فضای مجازی و رسمی کشور میباشد. از حجاب اختیاری/ اجباری گرفته تا مذاکره با آمریکا، موضوعاتی است که وجه مشترک آنها در تلاش برای نقد اقتدارگرایی و تمرکز قدرت میباشد و از سوی دیگر مکرراً تاکید بر جایگاه مردم و گره خوردن مشروعیت به مقبولیت میکنند. طرح موضوع محدودسازی و نظارت بر ولیفقیه یکی از پربسامدترین مسائلی است که از سوی این جریان با ادبیات مختلف مطرح شده است و از سوی دیگر طرح موضوعاتی که عمدتاً با نگرشهای حاکمیت در فضای حوزه متفاوت میباشد که دو نمونه اخیر آن سکولاریسم حوزوی و موضوع مذاکره با آمریکا بوده است.
نهایتا نمیتوان انکار کرد امروز بخش قابل توجهی از تحصیلکردگان حوزههای علمیه، در مراکزی تحصیل کردهاند که بر اساس برخی زیادهرویها ایجاد شده و با تحصیل علم منافات اساسی دارد. اگر روحانیونی با پیمودن مسیر سلبریتیها، مشارکت در تجربههای اجتماعی مرتبط با طبقات بالای جامعه و دست زدن به اقدامات نامتعارف، برجسته و خاص میشوند؛ نمیتوان مسئله را تنها در سطح روانشناختی پی گرفت. نمیتوان مسئله را به اشخاصی معین فروکاست و زمینههای ساختاری آن را ندید. با این حال اشرافیت انکار ناپذیر به مثابه یک کژکارکرد در نهاد روحانیت، نمیتواند تبیین کننده تمامی ابعاد مسئله فوق باشد.
به نظر میرسد که فضای نوگرایی با توجه به قدرت گرفتن و سرعت تحولات در جامعه ایرانی در فضای حوزه نیز پیگیری شود. به باور بسیاری سکولاریسم یکی از مؤلفههای اجتنابناپذیر مدرنیته در جوامع بوده. اما به نظر میرسد فضای حوزه هیچگاه چنین جریانی را برنمیتابد و مشابه سه روشنفکر اصلی جریان روشنفکری دینی که سابقه حوزوی داشتند ( ملکیان، کدیور و سروش )، سایر افراد نیز در نهایت به انزوا رفته یا از فضای فکری و فرهنگی حوزه و روحانیت خارج خواهند شد.
جریان نوگرای متاثر از انقلاب اسلامی طی سالهای آینده نیاز به بازخوانی و بازبینی دالهای مرکزی خود دارد. اگر روزگاری فلسفه و پرسشهای کلامی و فلسفی اذهان جوانان را پرکرده و دغدغه این جریان شده بود، امروز مساله کارآمدی فقه و ولایت فقیه یکی از مسائل امروز انقلاب اسلامی میباشد. لذا، در شرایط فعلی دانش فقه سیاسی یکی از مهمترین دانشهایی است که این جریان در تلاش است تا خود را در آن بهروزرسانی و شبهات مطرح در نسبت با عملکرد نظام اسلامی را از این بستر پاسخ دهد.
/گفتگونیوز