نقد فرهنگ تمجید و تملق

رضا صادقیان
تجربه سالهای اخیر در مورد رفتار سیاسی دولتمردان در حوزه رسانه حکایت از آن دارد که کمتر شخصیت سیاسی یافت میشود که علاقهای به تعریف و تمجید نداشته باشد.
نه تنها دولتمردان دولت دوزادهم، بلکه اکثر دولتیها بیش از آنکه پذیرای نگرشهای انتقادی باشند، شیفته تعریف، تمجید و سپاسگذاری از فعالیتهای خود هستند. بیدلیل نیست که در هنگام مصاحبه با چهرههای دولتی چه در سطح کلان و میانی و در هنگام طرح یک پرسش انتقادی از سوی اهالی رسانه مدیر مربوطه به سرعت واکنش نشان میدهد و خبرنگار را با ادبیاتی که حاوی عبارتهای از قبیل نا آشنا بودن با طرحهای تخصصی، بی خبری از تصمیمهای اساسی، اطلاع نداشتن از وضعیت دولت و موضع نادرست داشتن در قبال کلیت دولت متهم میکنند. گویی برای اکثر مدیران طرح سوال و پرسش انتقادی از اساس نادرست است.
تولید صدها و بلکه هزاران خبر از سوی نشریات، سایتهای خبری و کانالهای اطلاعرسانی از جلسات برگزار شده، تصمیمگیری برای آینده، نشر عکسهای یادگاری با سایر مدیران در حوزههای مختلف و مصاحبههای پی در پی درباره دستاوردهای جدید تنها بخشی از فعالیتهای مدیران در راستای معرفی خودشان است، خبرهایی سراسر مثبت، خوب، زیبا و دلنشین که هر خوانندهای را برای رسیدن به روزهای امیدوار کننده دلخوش میسازد. اکثر مدیران باور دارند تنها آنها توانستند امروز را به فردا برسانند و احتمالا کشتی شکسته و به گل نشسته را به آبهای روان هدایت نمایند؛ اما این همه نشان از پر رنگ بودن و فربهگی فرهنگ تمجید و ستایش در اذهان مدیران اجرایی دارد. مدیرانی که انتقاد را برنمیتابد، نقد را به مثابه تخریب و توهین مینگرند و در اکثر مواقع تلاش دارند به جای شنیدن انتقادها در پی یافتن ارتباط برای خاموش کردن صدای منتقدین برآیند.
نکته مهم آنکه؛ با توجه به وضعیت نشریات وابسته به بودجه سازمانها و فعالیت صدها کانال خبری میتوان با پرداخت پول در قالب آگهی، اطلاعرسانی، پوشش خبری و عناوین مشابه اقدام به نشر خبرهایی در راستای تصویرسازی نادرست از وضعیت یک سازمان و مدیر مربوطه کرد. اتفاقی که در اکثر کانالهای خبری در حال انجام است، به یکباره دهها تصویر درباره نهاد مربوطه روانه خروجی کانالها و صفحات مجازی میشود، خبرهایی که ساختگی بودن و دور بودن از واقعیتهای جاری آنها کاملا مشخص است، و این همه نشان از آن دارد که مدیر مربوطه درباره یک متن انتقادی در یکی از رسانههای منتقد دولت بر آشفته و راه چاره را دامن زدن به تعریف و تمجید از خویش و فعالیتهای دیروز و امروز خود میداند. در واقع به جای آنکه مدیر مربوطه اقدام به پاسخگویی و شفافسازی نماید، برای مرتبهای دیگر و با استفاده از ادبیات تعریف و تمجید اقدام به کنشگری میکند.
زیستن در فرهنگ تمجید زمینه دور شدن از واقعیتهای امروز و دشوارهها را به همراه دارد. حقایقی که هست ولی مخفی میماند، واقعیتهایی که بخشی جدا نشدنی از شرایط جامعه و زندگی شهروندان را در بر دارد ولی مدیران علاقهای به دیدن آن ندارند و این همه در نهایت باعث تلنبار شدن مشکلات جدید به دشوارههای قدیمی میگردد.
/ بهارنیوز