اخبار
چه کسی توقعات مردم را بالا برده است؟
گروه سیاسی:روزنامه همدلی نوشت: «در هر دولتی و مقطعی اگر ما انتظارات مردم را بیش از حد بالا ببریم، همیشه شکست خوردیم. یعنی هر دولتی هر مقدار بتواند بالاترین خدمت را بکند، اما اگر در نظر مردم انتظارات مردم را بالاتر ببریم، ما شکست خوردیم. انتظارات باید در حد امکانپذیر جامعه و در حد واقعیتهای جامعه باشد. منابع ما محدود است. اگر انتظارات را بالاتر از منابع موجود ببریم، همیشه شکست خورده و عقب ماندیم.»
عبارات و گزارههای فوق بخشی از سخنانی است که حسن روحانی سهشنبه گذشته و در نشست با مدیران ارشد رسانههای کشور به مناسبت هفته دولت بیان کرده است. اگرچه آنچه را که رئیس دولت دوازدهم گفته، از منظر جامعهشناسی سیاسی امری مقرون به صواب و قرین واقعیت و حقیقت است، اما به نظر میرسد که روحانی چنین عبارات و گزارههای هشداردهنده را خیلی دیرهنگام برای کنترل و هدایت سازوکارهای جاری موجود در جامعه به کار گرفته است.به عبارت دیگر، چنین گزارههایی، آن هم با آن بار معنایی کارساز و موثر، یک هشدار دیرهنگام است. اینکه روحانی به چه دلیلی و بسیار دیر این گزاره راهبردی را بیان کرده، معلوم و مشخص نیست؛ بهتر آن بود که وی خیلی زودتر و از همان اوان دولت خود چنین گزارههای راهبردی را الگو و راهنمای عمل دولت در قبال تقاضاها و مطالبات مردم قرار میداد. اما وقتی چنین گزارهای در شرایط حاضر از زبان روحانی اظهار میشود و قویاً بر آن تاکید دارد، نه تنها گرهی از مشکلات را باز نمیکند و منجر به ترک عادت نیز نمیشود، بلکه در حکم نوشداروی پس از مرگ سهراب است و به مصداق «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ممکن است موجب وخامت اوضاع شود.
از آقای روحانی باید پرسید چه کسی انتظارات و توقعات مردم را بالا برده است؟ گویی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم فراموش کرده است که برای شکست رقیب خود در انتخابات ریاست جمهوری گذشته چه وعدههایی را به مردم داده بود؟ او در اوان رقابت انتخاباتی چنان انتظارات و امیدها را بالا برده بود که گویی با ورود دوبارهاش به پاستور کشور گلستان میشود و اگر میتوانست، سفر به کره ماه و حتی گردش به دور زمین در ۸۰ روز را نیز در کنار وعدههای دیگر، به مردم ارائه میکرد. اینکه قرار بود چرخ اقتصاد به همراه چرخ سانتیریفیوژ بگردد، اینکه قرار بود مردم آنقدر بینیاز شوند که وامگذار دولت باشند و عطای گرفتن یارانه را به لقایش ببخشند، از زبان چه کسی بیان شد؟ وعده رونق اقتصادی، رشد کسب و کار، خروج از تورم و بیکاری را چه کسی به مردم داده بود؟ شواهد و قراین گویاتر از آن است که روحانی بخواهد گناه این داستان را به گردن دیگران بیندازد و بالا رفتن سطح انتظارات جامعه را به دیگران احاله کند. بماند این که رئیس جمهور از غیر واقعی بودن قیمتها و گرانیهای لجامگسیخته خبر ندارد، از پدیدههایی، چون کارتنخوابی، گورخوابی یا ماشینخوابی، از چگونگی بروز سلاطین فساد، از این که چه دستهایی در بالا رفتن قیمت سکه و ارز نقش دارند، خبر ندارد. بماند اینکه خبر ندارد که چه عواملی باعث سقوط آزاد ارزش پول ملی شده است و از وقایع چندشآور ناشی از فقر در زیر پوست شهر بیاطلاع است. بماند که در زمان فیلترینگ پیامرسان محبوب ایرانیان یعنی تلگرام، انفعال و وادادگی را بر رفع فیلترینگ ترجیح داده است، بماند اینکه رفتاری متناسب با احساسات مردم از خود بروز نمیدهد یا از قراردادهای نجومی با مربیان خارجی فوتبال ایران از ویلموتس تا استراماچونی و کالدرون خبر ندارد، بماند که از پروندههای فساد و اختلاسهای نجومی جاری، رانتجویی و ویژهخواری و حس ویرانگر تبعیضها در کشور بیاطلاع است، بماند این که دیر متوجه بالارفتن قیمت بنزین در آبانماه ۱۳۹۸ شده بود، بماند که در سقوط هواپیمای اوکراینی دچار شفافیت دیرهنگام شده بود یا از آمار دقیق کشتهشدگان آبان ۹۸ همچنان بیاطلاع است. تردیدی نیست که مسئول اصلی بالا بردن سطح انتظارات و توقعات مردم کسی جز روحانی نیست. هر چند که، محافل سیاسی رقیب او، برخی از افراد کابینه او و همچنین فشار آمریکا در اجرای برنامههای تحریم ایران، نیز در بالا بردن این انتظارات و توقعات بینقش نیستند. در این فقره بهتراست که روحانی برای اثبات صداقت، ابتدا نقش خود در این وضعیت را بپذیرد.
عبارات و گزارههای فوق بخشی از سخنانی است که حسن روحانی سهشنبه گذشته و در نشست با مدیران ارشد رسانههای کشور به مناسبت هفته دولت بیان کرده است. اگرچه آنچه را که رئیس دولت دوازدهم گفته، از منظر جامعهشناسی سیاسی امری مقرون به صواب و قرین واقعیت و حقیقت است، اما به نظر میرسد که روحانی چنین عبارات و گزارههای هشداردهنده را خیلی دیرهنگام برای کنترل و هدایت سازوکارهای جاری موجود در جامعه به کار گرفته است.به عبارت دیگر، چنین گزارههایی، آن هم با آن بار معنایی کارساز و موثر، یک هشدار دیرهنگام است. اینکه روحانی به چه دلیلی و بسیار دیر این گزاره راهبردی را بیان کرده، معلوم و مشخص نیست؛ بهتر آن بود که وی خیلی زودتر و از همان اوان دولت خود چنین گزارههای راهبردی را الگو و راهنمای عمل دولت در قبال تقاضاها و مطالبات مردم قرار میداد. اما وقتی چنین گزارهای در شرایط حاضر از زبان روحانی اظهار میشود و قویاً بر آن تاکید دارد، نه تنها گرهی از مشکلات را باز نمیکند و منجر به ترک عادت نیز نمیشود، بلکه در حکم نوشداروی پس از مرگ سهراب است و به مصداق «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» ممکن است موجب وخامت اوضاع شود.
از آقای روحانی باید پرسید چه کسی انتظارات و توقعات مردم را بالا برده است؟ گویی رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم فراموش کرده است که برای شکست رقیب خود در انتخابات ریاست جمهوری گذشته چه وعدههایی را به مردم داده بود؟ او در اوان رقابت انتخاباتی چنان انتظارات و امیدها را بالا برده بود که گویی با ورود دوبارهاش به پاستور کشور گلستان میشود و اگر میتوانست، سفر به کره ماه و حتی گردش به دور زمین در ۸۰ روز را نیز در کنار وعدههای دیگر، به مردم ارائه میکرد. اینکه قرار بود چرخ اقتصاد به همراه چرخ سانتیریفیوژ بگردد، اینکه قرار بود مردم آنقدر بینیاز شوند که وامگذار دولت باشند و عطای گرفتن یارانه را به لقایش ببخشند، از زبان چه کسی بیان شد؟ وعده رونق اقتصادی، رشد کسب و کار، خروج از تورم و بیکاری را چه کسی به مردم داده بود؟ شواهد و قراین گویاتر از آن است که روحانی بخواهد گناه این داستان را به گردن دیگران بیندازد و بالا رفتن سطح انتظارات جامعه را به دیگران احاله کند. بماند این که رئیس جمهور از غیر واقعی بودن قیمتها و گرانیهای لجامگسیخته خبر ندارد، از پدیدههایی، چون کارتنخوابی، گورخوابی یا ماشینخوابی، از چگونگی بروز سلاطین فساد، از این که چه دستهایی در بالا رفتن قیمت سکه و ارز نقش دارند، خبر ندارد. بماند اینکه خبر ندارد که چه عواملی باعث سقوط آزاد ارزش پول ملی شده است و از وقایع چندشآور ناشی از فقر در زیر پوست شهر بیاطلاع است. بماند که در زمان فیلترینگ پیامرسان محبوب ایرانیان یعنی تلگرام، انفعال و وادادگی را بر رفع فیلترینگ ترجیح داده است، بماند اینکه رفتاری متناسب با احساسات مردم از خود بروز نمیدهد یا از قراردادهای نجومی با مربیان خارجی فوتبال ایران از ویلموتس تا استراماچونی و کالدرون خبر ندارد، بماند که از پروندههای فساد و اختلاسهای نجومی جاری، رانتجویی و ویژهخواری و حس ویرانگر تبعیضها در کشور بیاطلاع است، بماند این که دیر متوجه بالارفتن قیمت بنزین در آبانماه ۱۳۹۸ شده بود، بماند که در سقوط هواپیمای اوکراینی دچار شفافیت دیرهنگام شده بود یا از آمار دقیق کشتهشدگان آبان ۹۸ همچنان بیاطلاع است. تردیدی نیست که مسئول اصلی بالا بردن سطح انتظارات و توقعات مردم کسی جز روحانی نیست. هر چند که، محافل سیاسی رقیب او، برخی از افراد کابینه او و همچنین فشار آمریکا در اجرای برنامههای تحریم ایران، نیز در بالا بردن این انتظارات و توقعات بینقش نیستند. در این فقره بهتراست که روحانی برای اثبات صداقت، ابتدا نقش خود در این وضعیت را بپذیرد.
/ بهارنیوز