ریشههای عمده بروز فساد در ایران
اگر به مقدمۀ مبارزه با فساد توجه نکنیم، طرحهاى خوب به ثمر نمىرسد
شما پیش از حضور در مجلس و همینطور اکنون در کسوت نمایندگى مردم مدعى وجود فساد در کشور و ضرورت مبارزه با آن هستید، چرا این مساله یعنی مبارزه با فساد را به عنوان اولویت اصلی خود قرار دادهاید؟
اهمیت مبارزه با فساد به این نکته اساسى باز مىگردد که براى چارهجویی مشکلات کشور، به اجرا گذاردن طرحهاى پیشرفت، سامان دادن به معیشت مردم و حل مسائل روزمره آنها ما ناگزیریم موانعى که بر سر راه وجود دارد را برداریم. در حال حاضر طرحهاى بسیار خوبى در مجلس براى گرهگشایى از مسائل بغرنج موجود پیشنهاد شده و حتماً دولتمردان هم پیشنهادهاى خوبى در این خصوص دارند ولى اگر به یک مقدمۀ اساسى و لازم عنایت نکنیم، آن طرحهاى خوب به ثمر نمىرسد، بلکه حتى ممکن است نتوان آن را آغاز کرد و یا اگر شروع شود، پیشرفت چندانى نداشته و در نطفه خفه شود. آن مقدمۀ واجب، مبارزه با فساد است.من مثال مىزنم تا موضوع براى شما قدری روشن شود، در شرایطى که همۀ دنیا گرفتار مصیبت بیمارى کرونا شده و ایران نیز با آن دست به گریبان است، کدام فرد با وجدانى که بویى از انصاف برده باشد و ذرهاى احساس همدردى با مردم داشته باشد، راضى مىشود که لوازم بهداشت و درمان این بیمارى را احتکار کند؟ ولى مىبینیم که تا کنون بالغ بر دو هزار نفر را به جرم احتکار آن وسایل و داروها بازداشت کردهاند! وجود چنین افراد سودجو و زالو صفتی مانع پیشبرد اقدامات بهداشتى و درمانى مىشود. این موضوع براى تمام زمینهها مصداق دارد و به شکلهاى مختلف مانند موریانهاى به ریشههاى انقلاب صدمه مىزند و انکار کردن آن حاشیۀ امن اجتماعى براى مفسدان ایجاد مىکند.متأسفانه امروز این آفت چنان به جامعۀ ما رسوخ کرده که در مواردى اصلاً قبح آن از بین رفته است، لذا باید قبل از هر اقدام و توأم با هر برنامۀ اصلاحى مبارزه با فساد را مدنظر قرارداد، در غیر اینصورت چه بسا بدون مبارزه با فساد، طرحهاى خوب نتیجۀ بد پدیدار کند، همانند آن مثل قدیمی که میگوید: «از قضا سرکنگبین صفرا فزود»!
برخورد با مفسد نباید به قصد تلافىجویى شخصى باشد
مبارزه با فساد باید برای جدا کردن صف انقلابى نماها و منافقان از آنها، انجام گیرد
آیا در این مبارزه هدف به همان مساله پیشرفت، منحصر میشود؟
هدف جامعتر از این است که در تحقق مقدمۀ ضرورى پیشرفت خلاصه شود. اکنون با انگیزهاى که رئیس قوۀ قضائیه براى همکارى مردم و شناساندن مفسدان ایجاد کرده است، حاشیۀ امن تبهکاران بسیار محدود شده است. اما ضروری است که براى موفقیت در همین مرحله به چند نکته توجه شود؛
۱-برخورد با مفسد نباید به قصد تلافىجویى شخصى باشد: این همکارى باید با نیت احقاق حقوق عمومى شکل گیرد و ادامه یابد.
۲-مبارزه با مفاسد باید با هدف نجات کشور و یکى از مراحل اساسى گام دوم انقلاب باشد و نه با نیت محدود محلهاى و خُرد.
۳-این همکارى باید با نیت حفظ ارزشهاى انقلاب و پاسداشت آبروى انقلابیون اصیل و جدا کردن صف انقلابى نماها و منافقان از آنها، انجام گیرد.
۴-مهمتر از همه این که چنین مبارزهاى باید براى جلب رضاى خدا و با نیت تقرب به او باشد.
شرایط امروز ما برای مبارزه با فساد بهتر از چند سال پیش است
نکاتی که به آن اشاره کردید مهم و قابل توجه است، به نظر شما جامعه ما امروز آمادگی لازم برای چنین فضایی را دارد؟
یک آمادگى نسبى فراهم شده و شرایط امروز ما بهتر از چند سال پیش از این است؛ امروزه گردآورى اطلاعات نظاممند شده و با دقت بهترى انجام مىگیرد، بهویژه اینکه اطلاعات دریافتی غربالگرى مىشود و سامانههاى پیشرفتهاى برای این منظور آماده شده که اکنون مراحل آزمایشى خود را طى مىکند.
علاوه بر آن باید به فکر نیروى انسانى واجد شرایط در تمام مراحل بود، آموزش و تبحر آنها نیازمند زمان است و در حال حاضر گلوگاههایى وجود دارد که باید فساد از آنها رفع شود. همچنین تجهیز مناسب دستگاههاى اطلاعاتى و قضایى به چنین نیروهایى، رمز موفقیت این تلاش مقدس است. البته مهمتر از همه اینکه در این جبهه مبارزه با مفاسد باید به مدیریت آن و شایستگیهایی که دارد توجه ویژهای داشت، چراکه پیشینیان گفتهاند «رطب خورده منع رطب کى کند؟»
روند اصلاح باید براى همگان ملموس باشد
نباید بدون توجه به ریشههای فساد، به دستگیرى مفسدان بسنده کرد
شما در میانه صحبتتان به مراحل اجرایی مبارزه با فساد اشاره کردید، این مراحل کداماند و چه آیتمهایی دارند؟
مراحل متعددى وجود دارد که با دقت باید به آنها توجه شود و در میان آنها من به چند مورد اشاره میکنم؛
۱-توجه به ریشههاى فساد و بسنده نکردن به دستگیرى مفسدان. اگر ریشه فساد را نخشکانیم، در همان شرایط و با همان فرهنگِ فساد، مفسدان جدیدى متولد مىشوند که شاید ماهرتر باشند و خسارات بیشترى وارد آورند. نمونههایى داشتهایم که دل خوش کردهایم به گرفتن مفسد، ولى چون به ریشۀ فسادزا نپرداختهایم مفسدان بعدى فساد را به اوج خود رساندهاند!
٢- توجه به حفظ آبروى مؤمنان در کل فرآیند مبارزه با فساد به طورى که نوعى یأس از خود در جامعه شکل نگیرد و این طور گمان نشود که فساد فراگیر شده و به همگان سرایت کرده است: حیثیت مدیریت و مدیران صالح باید محفوظ بماند.
٣ – به چگونگى بازجویى، محاکمه و آگاهى رسانى عمومى توجه شود که حتما فاقد جنبههاى بدآموزى باشد و به ریشه کنى فساد و انزجار عمومى از مفسدان کمک کند و اجراى حکم و مجازات مفسدان را به صورت مطالبه عمومى درآورد.
٤ – به مطلب اساسى احقاق حقوق عمومى جامعه و بازگشت اموال به بیت المال و به مردمی که حقشان پایمال شده توجه شود، به عبارتی روند اصلاح باید براى همگان ملموس باشد تا به تقویت خودباورى بینجامد.
٤ زمینه و ریشه عمده بروز فساد در کشور
با توجه به اینکه بر ریشهکنی فساد و اهمیت آن در کنار برخورد با مفسد اشاره کردید، سوال این است که آیا شناخت دقیق و صحیحی از ریشههای فساد وجود دارد؟
ریشههاى فساد در جوامع مختلف و در گذر زمان یکسان نیست و در هر منطقه و در هر دوران باید به صورت تخصصى براى شناخت و اشراف دقیق بر آنها اهتمام ورزید؛ البته مبادلۀ اطلاعات و استفاده از تجربیات گذشتگان را نباید کمارزش تلقى کرد اما در مجموع به صورت کلی عوامل و ریشههای فساد را میتوان طی چند مورد بیان کرد که به صورت نمونه مواردی را عرض میکنم؛
١- ریشههاى اقتصادى فساد؛ تجاوز به بیت المال و دارایىهاى عمومى، فرآیندهاى تخصیص تسهیلات بانکی با رقمهاى بزرگ و تبانىها، رباخوارى و نزول خوارى، سوءاستفاده از مبالغى که با نیت خیر عطا مىشود ولى به دلیل فقدان شفافیت و نداشتن حساب و کتاب به انحراف کشیده مىشود، در این مورد گروههاى تخصصى تبهکارى در قالب بنگاهها و شرکتهاى تجارى، مؤسسات مشاورهاى و بنیادهاى نیکوکارى و … پدیدار شدهاند.
٢- رایج شدن برخى رویههاى غلط نظیر نرخ گذاشتن براى تخلف، تراکم فروشى خارج از ضابطه، عادى شدن حق حساب و زیر میزى دادن، بروز شیوههاى نوین رشوه و طراحى کلاه شرعى براى آن متناسب با اقتضاى دوران معاصر، سوءاستفاده از اختیارات، نقصهای مقررات و یا ابهامات قانونى براى کسب حقوق و مزایاى شخصى و گروهى که در زیر سرفصل عمدۀ تبعیض دستهبندى مىشود.
٣- ریشههاى اجتماعى و فرهنگى که بویژه در شرایط سخت اقتصادى کمتر به آن پرداخته مىشود و نوعى افسارگسیختگى و ناهنجاریهاى اجتماعى را با خود به همراه دارد.
٤ – ریشههاى سیاسى که منجر به تداخل منافع، زدوبند و وامدار کردن افراد به منظور چشمپوشى، با هدف سهلانگارى در هنگام مراعات الزامات شایستهسالارى انجام میگیرد و در نتیجه باعث بروز انحرافات متعدد مىشود، از جمله اینکه تفکیک قوا را متلاشی میکند.این چهار موردی که عرض کردم به صورت کلی بخش عمدهای از علتها و زمینههای بروز فساد را شامل میشوند.
هیچ نهادی نباید وظیفۀ خود در مبارزه با فساد را معطل دیگرى بگذارد
به نظر شما در راه مبارزه با فساد دستگاه یا گروه خاصی مسئولیت دارد؟
به نظر من در به موفقیت رساندن مبارزه با فساد، همه داراى تکلیف هستند؛ البته هرکدام در چهارچوب وظایف قانونى و شرعى خود. یقین داشته باشیم که در مبارزه با فساد به نتیجۀ مطلوب نمىرسیم مگر با همکارى منسجم و صمیمانۀ قوۀ مجریه و قوۀ مقننه که در رأس امور است و باید باشد، و طبیعتا قوۀ قضائیه که رسیدگى به جرائم و تخلفات باید در آنجا انجام گیرد.البته فراموش نکنیم که در این مسیر همکارى احزاب و سازمانهای مردم نهاد و آحاد مردم اهمیت فراوانی دارد، هیچ فرد، دستگاه و نهادی نباید وظیفۀ خود را معطل دیگرى بگذارد. این زنجیره وقتى محکم است که تمام حلقههاى آن مسئولانه و به صورت خستگى ناپذیر متصل باشند.
عوامل محتمل فساد در زمینهها و دستگاههاى مختلف یکسان نیستند
هر دستگاه باید به طور تخصصى زمینههاى فسادآفرین خود را رصد کند
تا اینجا بیشتر از مبارزه با فساد، مسئولیت افراد و نهادها در این خصوص و موارد این چنینی صحبت کردیم اما یک سوال اساسی در اینجا مطرح میشود که؛ برای پیشگیری از بروز مفاسد میتوان راهی را متصور بود؟
حتماً! اگر در جامعهاى فساد لانه کرده، رشد نموده و فراگیر مىشود، بخش عمدهای از آن به فقدان پیشگیرى مؤثر یا سهلانگارى در امر پیشگیرى بازمىگردد. براى پیشگیرى باید از ابتدا مانع شکلگیرى عوامل فساد شد، یکی از مواردی که باید به آن در این خصوص توجه داشت، حذف عوامل انسانى غیرضرورى است، فرآیندهاى خدمت باید به گونهاى تعریف شوند که کمترین امکان برای دامن زدن به وسوسه وجود داشته باشد.عوامل محتمل فساد در زمینهها و دستگاههاى مختلف یکسان نیستند و هر دستگاه باید به طور تخصصى زمینههاى فسادآفرین خود را رصد کند و مانع رشد یافتن آنها شود. باید توجه داشته باشیم که پیشگیرى امرى متمرکز نیست و همه در آن به نوبۀ خود و با توجه ویژگیهاى حاکم بر محیط کارى و اجتماعى و خانوادگى باید سهیم باشند.از ابتدای خلقت، فساد در میان انسانها وجود داشته و تا قیامت هم خواهد بود اما در هر دوران و براى هر نسل این تباهىها شدت و ضعف داشته و خواهد داشت. جوامعى که به پیشگیرى اهمیت مىدهند، بیشتر مصون مىمانند و آیندۀ بهترى را تضمین مىکنند. آنچه در این مسیر اهمیت فراوان و قابل توجهی دارد عبرت گرفتن از سرنوشت گذشتگان و همچنین الگوگیری از تجربه و سوابق مناطق و کشورهای مختلف در راستای مساله درک فساد، شکل گرفتن و ترفندهای فساد و البته رتبه مبارزه با آن، است.
/ بهارنیوز