ما مردم عجب گیری کردهایم!
ما مردم عجب گیری کردهایم!
سرچشمه مشکل هم مشخص است کجاست.قبلا گفته شده اما باز هم لازم است گفته و تاکید شود: ما دچار معضل تربیت مدیران کارآمد هستیم. مدیرانی که داریم و مدیرانی که نسل جدید مدیران محسوب میشوند از مدیریت فقط نمایش، شعار، دستور دادن و ژستهای مدیریتی را بلد هستند و فاقد علم مدیریتی میباشند. بخشی از این معضل برمیگردد به فقدان احزاب و عدم پرورش نیروهای کیفی و بخشی دیگر رانت بازیهای رایج و توصیههای سمی جهت گماردن مدیران مختلف در پستهای متنوع.این موضوع چپ و راست نمیشناسد.7سال است که دولت روحانی را تجربه کردیم و لِول مدیران این دولت نیز محرز شده است. بیش از آنکه از علم وهوش به جهت منافع مردم سود برده شود خرج منافع فردی میشود تا هم جیبی پر شود و هم پستهای بعدی تضمین گردد.در دولت احمدینژاد هم که اصولگرایان در راس قدرت بودند همین منوال بود.تفاوت در این حد بود که آنها شعار عدالت میدادند و بیعدالتی میکردند و اینها شعار آزادی میدهند و دگم و باندی رفتار میکنند.فلذا چرا باید تعجب کنیم که مردم هم از این جناح ببرند و هم از آن جناح.
از مساله دور نشویم. این مقدمه کوتاه را گفتم تا عرض کنم وزیر بهداشت و کلا وزارت بهداشت از زمانی که پای کرونا به ایران باز شده است کم متناقض گویی نداشته و بالطبع کم مردم را به دردسر ننداخته اند.آقای نمکی انصافا خوب شعار میدهد،خوب بغض میکند و خوب هم حماسی سخن میگوید ولی برخی اوقات چون تکلیف شان مشخص نیست مردم را نیز به دردسر میاندازند.
ایشان دیروز به صراحت تاکید کردند که ویروس کرونا از راه هوا منتقل نمیشود و این در حالیست که سازمان بهداشت جهانی تاکید دارد امکان انتقال از راه هوا نیز وجود دارد. مشخص نیست وقتی تجربه میگوید تشخیصهای سازمان بهداشت جهانی غالبا صحیح است چرا وزیر علاقه به ستیز با آرای این سازمان جهانی معتبر دارد.
فقط این مورد نیست. به عقبتر برگردیم.وقتی سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد زدن ماسک راهی مناسب برای جلوگیری از انتشار ویروس منحوس است اینجا مسئولان وزارت بهداشت و کارشناسانشان در تلویزیون و سایر رسانهها به کرات تاکید کردند که خیر تاثیر ندارد و فقط بیماران و کادر درمانی استفاده کنند.اما اینک چندی است تبلیغ پشت تبلیغ که مردم باید از ماسک استفاده کنند و از 15 تیرماه نیز زدن ماسک در اجتماع و اماکن عمومی اجباری شده است. خب اگر دوستان وزارت بهداشت همان ابتدا نظر سازمان بهداشت جهانی را میپذیرفتند لازم نبود حالا به فکر بیفتند و فرهنگسازی کنند.به راستی چرا ما در اکثر مواقع پرت و عقب هستیم و تمایل نداریم از تجارب ارزشمند دیگران سود ببریم.از شرق عالم تا غرب عالم بسیاری در حال تحقیق و پژوهش هستند و خروجی کارشان عیان است.مثل و حکایت ما همان اختراع چرخ است.وقتی تجارب و خروجی دیگران پیش روی مان است و قابل استفاده نباید مقاومت کرد.هنگامی که سازمان بهداشت جهانی که متشکل از محققان و پزشکان برجسته اینترنشنال است چه لزومی دارد تشکیک کنیم در مورد آرای شان.چه بسا اگر زودتر به معجزه زدن ماسک میرسیدیم و خود را در همه امور عالم نمیپنداشتیم اکنون شرایط بهتر بود و رکوردار مرگ نمیشدیم.