روحانی، عامل سقوط طبقه متوسط!
روحانی، عامل سقوط طبقه متوسط!
گروه سیاسی: روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: شکست ایدههای روحانی به کاهش توان مالی و انگیزه طبقه متوسط در مواجهه با امور سیاسی و اجتماعی منتهی شده است.پیروزی حسن روحانی در سال96 و یقین پیدا کردن او به عدم نارضایتی طبقات محروم و جمعیت حاشیهای باعث شد در دولت دوم خود با اشتیاق بیشتری به ادامه سیاستهای خود در مواجهه با این جمعیت سرخورده که تحت سنگینترین فشارهای اقتصادی بود بپردازد، به گونهای که حوادثی همچون اعتراضات دی 96 را که نخستین شورش حاشیه بعد از یک دهه به حساب میآمد، به اردوگاه رقیب نسبت داد و با خوشخیالی از آن عبور کرد.در چنین فضایی که سیاستهای بینواسازی دولت نئولیبرال روحانی آستانه تحمل طبقات محروم و حتی اقشار دست پایین طبقه متوسط را به نقطه جوش نزدیک میکرد، خروج آمریکا از برجام و پایان رویای برجامی دولت که مهمترین حلقه وصل دولت و اقشار بالادست طبقه متوسط بود، باعث یک افول اجتماعی بزرگ شد. آغاز کاهش توان مالی طبقه متوسط جدید در سایه بحران فروش نفت و سقوط اعتبار ایده سیاسی آنها، این طبقه را به سمت سرخوردگی اجتماعی و بیسوژگی سیاسی برد. طبقات پایینتر نیز که حالا معیشت برای آنها به عنوان صورت مسأله «بقا» شناخته میشد، در مواجهه با این فضا رویکردهای مختلفی از جمله عدم رغبت به مشارکت فعال در انتخابات، اعتراضات اخیر کارگری و حتی مشی رادیکالی همچون حوادث آبانماه سال گذشته را در پیش گرفتند.کوچک شدن طبقه متوسط واقعی[که نیازهای اولیه معیشتیاش تأمین میشد] و سقوط بخش قابل توجهی از اقشار میانی جامعه به سمت طبقات محروم که در سایه افزایش تورم و نرخ اجارهبها روز به روز با بحرانهای بیشتری روبهرو میشدند، فضای نارضایتی را حتی به همراهترین اقشار با سیاستهای دولت کشاند.میراث روحانی در سال پایانی دولت برای مهمترین حامیان سیاسی او هم قابل قبول نیست. عمیق شدن شکافهای طبقاتی در سایه جولان سوداگرانی که مهمترین منتفعان وضع نابسامان اقتصادی بودند و محدود بودن ابزار دفاع اقتصادی طبقه متوسط باعث شد حتی این طبقه نیز همانند روزهای آغاز به کار دولت روحانی به عنوان یک نیروی اجتماعی قدرتمند شناخته نشود.اگر در مباحث سیاسی یک دهه اخیر آغاز تضعیف ماکروفیزیک قدرت (ارکان رسمی حاکمیت) و قدرت یافتن میکروفیزیک قدرت (نهادهای اقتصادی و فرهنگی خرد عمدتا غیررسمی) خبر از آغاز فضای جدیدی در حکمرانی سیاسی جوامعی همچون ایران میداد، بزرگ شدن طبقات محرومی که نارضایتی آنها در بالاترین سطح قرار دارد، حکایت از یک جامعه ضعیف در مواجهه با دولتی دارد که آن را نیز قدرتمند به حساب نمیآورد!پایان دولت روحانی در شرایطی که عمده طبقات اجتماعی شاهد تضعیف خود بودهاند، رسالت سنگینی را بر دوش دولت بعد میگذارد؛ رسالتی که پیش و بیش از هر چیز نیازمند تدوین یک برنامه رفاهی در ۳ سطح مسکن، بهداشت و آموزش و تلاش برای احیای «امکان بازگشت» دهکهایی باشد که سقوط اقتصادی را در سالهای اخیر به شکل کامل لمس کردهاند؛ احیایی که زمینهساز یک انسجام اجتماعی و اتحاد سیاسی در میان دولت و ملت ایران نیز به شمار میرود.