راهبرد های کلان از نگاه امام علی(ع)
راهبرد های کلان از نگاه امام علی(ع)
1) عدالت یا بخشندگی؟
وَ سُئِلَ (علیه السلام) أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (علیه السلام): الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.
از امام علی(ع) پرسیدند كدامیك از این دو برترند: “عدالت” یا “بخشندگى” ؟
فرمود: ” عدالت” هر چیز را به جاى خود مىنهد و “بخشندگى” آن را از جاى خود بیرون مىنهد. عدل، نگاهدارنده همگان است و بخشندگى، تنها كسى را در برمىگیرد كه بخشش نصیب او شده. پس، “عدالت” از “بخشندگى” شریف تر و برتر است
(حکمت ۴۲۹ نهج البلاغه. ترجمه آیتی)
توضیح: از این بیان امام علی(ع) استنباط می شود که نظام سیاسی و اقتصادی باید به گونه ای سامان دهی شود که تمامی افراد جامعه به صورت برابر از منابع عمومی بهره مند باشند، هیچ کس از رانت قدرت و ثروت نتواند استفاده کند، هر کسی و هر چیزی سر جای خودش باشد، “عدالت” قاعده و اصل است.
اما در چنین نظامی ممکن است افرادی به دلایل مختلف و علیرغم حاکمیت عدالت از قافله کار و تلاش برای بهره مندی از امکانات برابر محروم شوند مانند یتیمان، آسیب دیدگان حوادث طبیعی، معلولان و مانند آن که از آن ها به “موارد خاص” تعبیر می کنم، این افراد باید در نظام سیاسی و اقتصادی به صورت خاص دیده شوند و برای پر کردن خلاء ناشی از فقر با سایر اقشار جامعه از ظرفیت ” انفاق” یعنی پرکردن شکاف بین فقیر و غنی و ” جود” یعنی بخشندگی استفاده شود.
البته علاوه بر حاکمیت، آحاد جامعه نیز در قبال این افراد مسئولند و نباید بی تفاوت باشند.
توصیف امام علی(ع) از عدالت و بخشندگی را با دقت ملاحظه کنیم. عدالت هر چیزی را سر جای خودش قرار می دهد، بخشندگی امور را از جای خودش خارج می کند.
عدالت شامل حال همگان می شود اما جود فقط افرادی را شامل می شود که در دسترسند!
2) عوامل سقوط دولت ها
امام علی(ع):
“یَستَدلُّ عَلی ادبار ِالدُّول بِأَربع: تَضییع الأُصول ِوَ التَمسُّك بِالفُروع وَ تَقدیم الأراذِل وَ تأخیر الاَفاضِل”
چهار چیز، موجب سقوط دولت ها است:
1. ضایع كردن اصول 2. تمسک به فروع 3. مقدم داشتن افراد فرومایه و پست 4. كنار زدن افراد بافضیلت
(غررالحکم ص 432)
مردکی را چشم درد خاست، پیش بیطار رفت که دوا کن. بیطار از آنچه در چشم چارپای می کند در دیده او کشید و کور شد. حکومت به داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست. اگر این خر نبودی، پیش بیطار نرفتی. مقصود از این سخن آن است تا بدانی که هر آن که ناآزموده را کار بزرگ فرماید با آن که ندامت برد به نزدیک خردمندان به خفت رای منسوب گردد.
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریاباف اگر چه بافندهست
نبرندش به کارگاه حریر
(گلستان سعدی باب هفتم حکایت شماره 14)