ایجاد یک اکوسیستم شهری پایدار؟ تمرکز بر “طراحی بازآفرینی”
در حالی که مسائل مربوط به مصنوعی سازی خالص صفر و توقف ساخت و ساز در مورد حفظ تنوع زیستی در مرکز بحث است، ما می خواهیم با زیر سوال بردن ظرفیت پروژه شهری برای بازآفرینی تنوع زیستی این منطق را معکوس کنیم.
حالی که مسائل مربوط به مصنوعی سازی خالص صفر و توقف ساخت و ساز در مورد حفظ تنوع زیستی در مرکز بحث است، ما می خواهیم با زیر سوال بردن ظرفیت پروژه شهری برای بازآفرینی تنوع زیستی این منطق را معکوس کنیم.
با در نظر گرفتن آنها به عنوان عضوی فعال در یک #اکوسیستم_شهری و #طبیعی، پروژه های خاصی امکان ترویج استقرار #گونه های_جانوری و #گیاهی جدید را به ویژه بر اساس طراحی احیا کننده فراهم می کند. نظریه ای که چندین سال توسعه یافته و جالب است که در شیوه های فعلی شهری مورد سوال قرار گیرد، بنابراین بر چه چیزی تاکید شده است؟
ایجاد یک #اکوسیستم_شهری پایدار
پروژه های شهری همیشه قلمروهای ما را شکل داده و شهرهای ما را توسعه داده اند. و با این حال، آنها یک عامل اصلی در #تخریب_خاک و اکوسیستم های اطراف ما هستند. ما امروزه سعی می کنیم از اشتباهات خود درس بگیریم و با قرار دادن طبیعت در بطن پروژه ها، در شهر و بافت شهری بازاندیشی کنیم. اصطلاحات جدیدی مانند #شهرسازی پایدار یا طراحی بازآفرینی به تدریج در حال ظهور هستند و شیوه ساخت شهر فردا را تغییر می دهند.
این تصور مستقیماً از #ایالات_متحده و #معماری به اسم جان تیلمن گرفته شده که آن را در آثار خود «طراحی احیاکننده برای توسعه پایدار» و «طراحی برای اکوسیستم های انسانی: منظر، کاربری زمین و منابع طبیعی» تعریف و تئوریزه کرد. طراحی احیا کننده یا بازآفرینی روشی برای طراحی پروژه هایی است که اکوسیستم ها و جوامعی را که در آنها کاربرد دارند را بهبود می بخشد. اصل، درک عملکرد و هم افزایی یک سیستم برای ایجاد پروژه هایی است که تنوع زیستی را افزایش می دهد، کیفیت هوا و آب را بهبود می بخشد و جوامع را تقویت می کند. این مفهوم از برنامه ریزی شهری شامل تفکر در مورد محیط زیست، عدالت اجتماعی و پایداری در طراحی پروژه های شهری است. پس از رویکرد کلاسیک در مورد پایداری که بر کاهش اثرات منفی تمرکز دارد، دور می شویم و به سیستم هایی روی می آوریم که تأثیرات مثبتی بر محیط زیست و تنوع زیستی دارند.
به منظور حمایت و تثبیت این مفهوم در شیوههای شهری، برای چندین سال پروژههای توسعه شهری در معرض تأیید تأثیرات زیستمحیطی خود قرار گرفتهاند. به طوری که برنامه ریزان شهری بتوانند مطابق با آن عمل کنند، آیین نامه شهرسازی در حال تغییر بوده و ابزارهای تشخیصی و تحلیلی در اسناد مختلف برنامه ریزی به منظور تعیین الزامات کاربری زمین در حال توسعه است.
اما امروز، ما در مورد بازنگری محیط شهری به عنوان یک اکوسیستم در حال تکامل صحبت می کنیم که خود را بازسازی می کند، که به طور قابل توجهی متفاوت است. با این حال، شهرسازی احیاکننده در تلاش است تا از اقیانوس اطلس عبور کند و در فرانسه و اروپا مانند ایالات متحده توسعه یابد. از اینرو، یک مفهوم نوظهور در عمل برنامه ریزی شهری باقی مانده و دائما خطی بودن سیستم های شهری ما در رابطه با عملکرد سیستم های طبیعی را زیر سوال می برد. بنابراین، این تصور جدید، شیوههای شهری را متزلزل میکند و تمایل دارد که محیطی ثابت و پایدار با طبیعتی تازه متولد شده ایجاد کند و محیط زندگی ایدهآلی را برای ساکنان فراهم نماید.
برای انجام هر چه بهتر این انتقال، شهرسازی احیاکننده ابزارهای پشتیبانی طراحی را بر اساس برچسب ها به منظور قرار دادن الزامات در پروژه های شهری ارائه می دهد. یکی از این ابزارها چالش ساختمان زنده (Living Building Challenge) است، که نیازمند “خودمختاری در تصفیه آب آشامیدنی، انرژی و فاضلاب، محدودیت ساخت و ساز پروژه در مناطق سبز یا حساس، الزام استراتژیهای تحرک نرم یا بدون کربن و غیره است. ” این برچسب توسط انجمن غیرانتفاعی آمریکایی موسسه بین المللی آینده زندگی (ILFI) اعطا شده است. این انجمن Living Future Europe (LFE) را ایجاد کرده است، یک شعبه اروپایی که اجازه واردات این شیوه ها را در قاره ما می دهد.