درس هایی از سیره رفتاری پیامبر اکرم (ص)
یک کارشناس مسائل دینی با اشاره به سیره رفتاری پیامبر اکرم اسلام(ص) گفت: حضرت محمد(ص) در مردمداری، مراعات حال دیگران، گذشت و بردباری و تحمل به مثابه یک معلم درسآموز است که در هریک از این موارد با رفتار خود هم با اعضای خانواده و هم عموم جامعه آموزههای زیادی را آموزش میدهد.
یک کارشناس مسائل دینی با اشاره به سیره رفتاری پیامبر اکرم اسلام(ص) گفت: حضرت محمد(ص) در مردمداری، مراعات حال دیگران، گذشت و بردباری و تحمل به مثابه یک معلم درسآموز است که در هریک از این موارد با رفتار خود هم با اعضای خانواده و هم عموم جامعه آموزههای زیادی را آموزش میدهد.
حجتالاسلام یاسر حسنوند -کارشناس مسائل دینی- در گفتوگو با خبرنگاران، درباره #سیره_رفتاری #پیامبر_اکرم اسلام(ص) در قبال مردم گفت: اغلب گرفتاریهای فردی و #اجتماعی ما بر اثر عدم رعایت اخلاق اسلامی است. از آنجا که انسان موجودیاست اجتماعی، ناگزیر است با دیگران معاشرت داشته باشد و در ارتباط با دیگران باید قوانین و ضوابطی را رعایت کند. بنابراین خیلی از #فضایل یا رذایل اخلاقی در معاشرت با دیگران در انسان تاثیر میگذارد و علت این اثرپذیری، الگوبرداری خودآگاه و یا ناخودآگاه #انسان از دیگران است.
وی ادامه داد: حضرت محمد(ص) در رفتار خود با مردم نکات زیادی را به همگان آموزش میداد و در اصل رفتار ایشان با هر فرد یا قشری اعم از خانواده یا عموم جامعه نکاتی را با خود به همراه دارد که باید به آنها دقت کرد.
1. مردمداری
این کارشناس مسائل دینی اظهار کرد: آنچه پیامبر اکرم(ص) را به مردم نزدیک میساخت و با ایشان احساس همسانی میکردند، رفتار مردمی و اخلاق متواضعانه و دور از تکلّف حضرت بود. با آنکه از نظر فکر، علم، عصمت، پاکی و فضایل روحی و معنوی، در سطح بالاتری از مردم قرار داشت و افراد عادی با افق معنویت و کمال وجودی ایشان فاصلههای بسیار داشتند، اما نحوهی معاشرت و برخورد ایشان با مردم بسیار ساده و بدون تکلف بود. هم در حرف زدن در سطح مردم سخن میگفت، هم در معاشرت با آنان، خود را در سطح آنان قرار میداد و در برخورد با مردم نیز بین غنی و فقیر تفاوتی قرار نمیداد.
حسنوند یادآور شد: در سیره رفتاری نبی اکرم(ص) نقل شده است: «با تهیدستان همنشین و با بینوایان همغذا میشد».
وی افزود: این مطلب بیانگر نهایت مردمداری نبی اکرم اسلام(ص) است و آن بزرگوار در مسیر هدایت مردم نه در مسائل معنوی و فکری و نه در مسائل مادی، هرگز خود را جدای از مردم نمیدیده و همواره خود را همسطح شخص مقابل خود قرار میداده است.
2. مراعات حال دیگران
این کارشناس مسائل مذهبی بیان کرد: رسول خدا(ص) مظهر رأفت الهی است و در خصوص مومنان بسیار رئوف و رحیم بود، این رأفت و رحمت، پیوسته در رفتار و سیره حضرت آشکار بود و در همه حال مراعات وضعیت عموم مردم را داشت. این امر را میتوان در امور عبادی مانند نماز، خطبه و سخنرانی هم ملاحظه کرد.
حسنوند خاطرنشان کرد: امیر المومنین(ع) در اینباره میفرمایند: «در عین حال که نمازش را تمام و کامل میخواند، نمازش از همه سبکتر و خطبهاش از همه کوتاهتر بود و حرفهای بیهوده و بیثمر در سخنانش نبود».
وی ابراز کرد: روزی در نماز جماعت صدای گریه کودکی به گوش آن حضرت رسید، پس نماز را کوتاه و سبک به پایان رسانید (تا مادر طفل که در نماز بوده زودتر از نماز فارغ شود و به کودک خود بپردازد). حضرت محمد(ص) با آنکه اغلب، نمازهای مغرب و عشاء را با فاصله میخواند، ولی گاهی در سفر، یا در شبهای بارانی، یا زمانی که کاری فوری داشت، بین دو نماز جمع میکرد. ایشان همیشه میفرمودند: «هر که رحم نکند، به او رحم نمیشود».
3. گذشت
این کارشناس مسائل دینی در ادامه تاکید کرد: این که انسان، از خطای دیگران در گذرد، عذر خواهی افراد را بپذیرد، کسی را بر لغزشهایش سرزنش و ملامت نکند، خواستهی کسی را رد نکند، به سخنچینی و ذکر معایب دیگران گوش ندهد و اهل جود و کرم و بخشش باشد و… همه نشانههایی از روح با عظمت و اخلاقی کریمانه و بزرگوارانه است و همهی آنچه گفته شد، در رسول خدا(ص) جلوهگر بود و دربارهی آنها احادیث متعددی نقلشده است.
حسنوند اضافه کرد: در روایتی از امیر المومنین(ع) نقل شده است: «رسول خدا(ص) از همهی مردم بخشندهتر و از همهی مردم در معاشرت، بزرگوارتر بود». همچنین در حدیث دیگری میخوانیم: «عذرخواهی دیگران را، قبول میکرد».
وی ادامه داد: پیامبر اکرم(ص) هرگز بدی را با بدی پاسخ نمیداد، بلکه از بدهیهای مردم در میگذشت و آنان را میبخشید. انس بن مالک نقل میکند که من هشت سال خدمتگزاری پیامبر خدا(ص) بودم و هرگز نشد که به من بفرماید که چرا چنین کردی و بر کار من عیبجویی یا ملامت و سرزنش کند، دوست داشت که دلی سرشار از صفا و محبت نسبت به یاران داشته باشد و از اینکه در حضور ایشان بدیها و لغزشهای دیگران را مطرح کنند، منع میکرد و میفرمودند: «هیچ کدام از شما، دربارهی یکی از اصحابم چیزی به من نگویید و به گوشم نرسانید چرا که دوست دارم هرگاه شما را میبینم، سینه و دلم نسبت به شما، سلیم و بیغل و غش باشد».