اخبار

تراژدی غم‌باری که هر سبزی را خشک می‌کند/ چه بر سر ماشین آوردی آقای قربانی؟

این روزها خبر گرفتن از قدیمی‌ترین تیم شمالغرب کشور، ماشین‌سازی، بسیار سردردآور است. اول اینکه صرفاً اخباری با عبارات سقوط، بدهی و عدم توانایی مالی را پیرامون این تیم شنیده و متاثر خواهید شد و در وهله دوم از صفحه منتسب به این تیم جز بیانیه‌هایی با مضمون اینکه “هیچ کسی به ما پول نداد تا تیم را اداره کنیم” نخواهید دید!

وضعیت این تیم طوری است که اگر مدتی اخبار فوتبال را دنبال نکرده باشید، به هیچ وجه باور نخواهید کرد که تیم سبز تبریز تقریبا یک سال و نیم قبل لیگ برتری بود! محمدرضا زنوزی، تاجر متمول تبریزی که به طور مشترک مالکیت دو باشگاه لیگ برتری ماشین و تراکتور را برعهده داشت، در پی فشارهای حداکثری از طرف جامعه فوتبال و بعضا جامعه هواداری کوچک سبزقبایان تصمیم به واگذاری گرفت. آن زمان عمده انتقادات علاقه‌مندان به تیم قدیمی تبریزی این بود که ماشین تیم دوم زنوزی است و به نوعی اولویت اول وی تراکتور است. مطمئنا در مخیله هیچ هواداری نمی‌گنجید که وضعیت بعد از واگذاری چنین وخیم و بغرنج خواهد شد.

در نهایت ماشین‌سازی در ۲ خرداد ۱۴۰۰ به فردی ناشناخته در فوتبال یعنی یونس قربانی واگذار شد. یک واگذاری بسیار شکست‌آمیز که حتی ایوب بهتاج مدیر کل سابق اداره ورزش و جوانان استان مدعی است آن را امضا نکرده تا خود را از این مهلکه هولناک مبرا سازد. البته باید بابت توضیحات مدیرکل سابق به وی دست مریزاد گفت چرا که هیات فوتبال استان آذربایجان‌شرقی با رئیس و مدیران همیشگی خود حتی تا به حال توضیح شفافی نیز در این زمینه نداده‌اند و آقای همیشه رئیس، جواد ششگلانی، در آخرین اظهارنظرش راجع به ماشین‌سازی در مجمع انتخاباتی چندین باره خود عنوان داشت که به دنبال حل مشکل این تیم با مس سونگون و یا بازگشت به کارخانه است که هیچ کدام از آن‌ها محقق نشد و دیگر خبری هم پس از جلوس (البته می‌توان آن را عدم قیام نیز تعبیر کرد) آقای همیشه رئیس بر صندلی ریاست خود از وی نشد.

یونس قربانی که تا قبل از مطرح کردن نامش به عنوان مالک ماشین‌سازی نامی ناشناخته بود، به سبب حضور این تیم در لیگ برتر هر روز با یک ژست متفاوت مقابل دوربین رسانه‌ها قرار می‌گرفت که از جمله موارد پررنگ آن می‌توان‌ به حضور آقای مالک در تمرین تیم قبل از بازی با پرسپولیس با گرمکن و شلوار ورزشی و انجام حرکات نمایشی با توپ اشاره کرد! آقای مالک قبل بازی با تیم پایتخت‌نشین حتی با برگزاری جشن رونمایی از پیراهن در آخرین بازی‌های لیگ برتر! و معرفی اسپانسرهای جذب شده خبر از بازگشت هر چه سریع‌تر سبزقباها به لیگ برتر در سال آینده می‌داد.

اما سقوط ماشین به لیگ یک و کاهش توجهات به این تیم برابر با ناپدید شدن مالک رسانه‌دوست این تیم نیز بود. قربانی ابتدای فصل لیگ یک را با برگزاری تست تیم‌های پایه با اخذ مبلغ و صدور احکام مدیریتی متفاوت و عجیب، که هنوز هم به چرایی آن‌ها پی نبرده‌ایم، آغاز کرد ولی این تیم یک فصل تمام نتوانست پنجره بسته شده خود ناشی از عدم پرداخت مطالبات به بازیکنان پیشین و خارجی را باز کند. کل صحبت قربانی از آن روز تا بدینجا که ماشین‌سازی حتی نتوانست حق عضویت در مسابقات لیگ دو را پرداخت کند و از لیگ دسته دو فوتبال کشور نیز کنار رفت، این بوده که حمایت نشد، پول داده نشد، نهادهای استانی وارد میدان نشدند، بقیه از جمله زنوزی به وعده خود عمل نکردند و من نتوانستم تیم‌داری کنم!

قربانی حتی مدعی است که تیم در اصل همچنان از آنِ مالک تراکتور است و به طور رسمی این تیم به وی انتقال نیافته است ولی پاسخگوی این موضوع نیست که اگر تیم برای وی نبوده چرا زمانی که ماشین‌سازی در لیگ برتر بود این موضوع را عنوان نمی‌کرد؟ چرا زمانی که به تعداد نامتناهی احکام مدیریتی حتی برای ورزش بانوان باشگاه صادر می‌کرد، این صحبت‌ها نبود و چگونه احکام را وی امضا می‌کرده در حالی که مالک نبوده است؟ قربانی که مدعی است کسی به ماشین کمک نکرده خود بگوید در این مدت از جیب خود به عنوان مالک برای تیم چه کرده و آیا بقیه باید هزینه کنند و قربانی تیم‌داری کند؟

شاید اگر هنگام واگذاری که باید اهلیت افراد برای مالکیت یک تیم ورزشی لحاظ شود، یک فرد بدون هیچ اهلیتی در این باب شناسایی می‌شد نیز نمی‌توانست کمتر از این زمان یعنی کمتر از یک و نیم سال تیمی را از لیگ برتر به لیگ سه و ناکجاآباد روانه سازد و باید هیات فوتبال برای این واگذاری بی در و پیکر پاسخگو باشد؟ همچنین امیدواریم یک بار هم شده یکی از نهادهای نظارتی حداقل جهت شفاف‌سازی به ماجرا ورود کند تا ببینیم اگر مالک آقای زنوزی است، آقای قربانی تا بدینجا در باشگاه چه می‌کرده و اگر برای قربانی است که از نهادهای استانی خواهش کنیم کمک کنند و پول جمع کنیم تا این عزیز بتواند حداقل سال بعد در لیگ سه تیم‌داری کند!
//اناج

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا