چالش قضاوت در برنامه “عصر جدید”
از وقتی نیمه دوم قرن بیستم، دستخوش ادبیات پُستمدرنیسم شده است، اصلیترین چالش این دوره، از بین رفتن اعتبار ساختارها و کلان روایتهاست، به چالش کشیده شدن اعتبار سنتها و رسوم مذهبی و ملی است. در واقع انسان پُست مدرن، دنیای خود را، دنیایی بدون ساختار و فارغ از هر چهارچوب اعم از دین و قانون تلقی میکند و اساساً ارزشی برای آنها قائل نیست. قضاوتی که انسان پست مدرن از اطراف خود دارد، حب و بغضش، رد و تأییدش، فارغ از هر گونه معیار و شاخصی است، چرا که او انسانی ضد معیار و ضد شاخص است یعنی هیچ معیار همهپسندی را به رسمیت نمیشناسد.
آنچه در برنامه #عصر_جدید در حال روی دادن است، تقویت مبانی پست مدرنیسم است. شاید به جرأت بتوان گفت، مهمترین خروجی عصر جدید که به صورت ناخودآگاه در اذهان ایرانیان در حال شکلگیری است، از بین رفتن معیارهای قضاوت است.
چهار داور با تخصصهای مختلف، در حال قضاوت نمایشهایی هستند که لاجرم با تخصص آنها مطابق نیست، اما باید برای ادامه روند مسابقه رای صادر کنند. بماند که در بسیاری از موارد، کل تحلیل داورها از رأی سفید یا سرخ دادنها، صرفاً کلمهی “من دوست داشتم” است و همین. بدون هیچ مبنایی بدون هیچ شاخصی.
یعنی اگر در یک حالت دیگر رأی متفاوتی به همان اجرا صادر شود، بدون هیچ اضطرابی خواهند گفت “دوست نداشتم” و همین. و بدتر از همه اینکه، در این برنامه چنین معیارهای بدون معیاری!، اصالت داده میشود، تشویق میشود.
در چنین فضایی، آنچه در سبک زندگی مردم رخ خواهد داد، تئوری “هر چه من تشخیص میدهم درست است” اصالت خواهد یافت، و اینجاست که مسأله مشورتپذیری و امر به معروف و نهیاز منکر هیچ اعتباری نخواهد داشت که مذموم هم خواهد بود.
اساساً برنامه “عصر جدید” برنامهای مفرح و بیهویت است که علاوه بر از بین بردن معیارها و شاخصها، سبک زندگی خاصی را نیز ترویج میکند که موضوع یادداشت دیگری است.
پ.ن:
شاید عدهای بگویند مردم دنبال سرگرمی هستند و چنین نگاه فلسفی جامعهشناختی از موضوع ندارند. من هم قبول دارم، لیکن مسیر ذهن ناخودآگاه مردم از این برنامههاست و با چنین رویکردهایی، سبک زندگی خاص و ذایقه های خاصی ترویج میشود که موضوع یادداشت دیگری است.//اناج