اخبار

وحشتِ آمریکا از نیروی دریایی سپاه/ حاج قاسم وجودش را برای خدمت به مردم گذاشته بود

سوم شعبان مصادف با ۱۵ اسفند، روز پاسدار و روز سبزپوشان سپاه پاسدارن است. به همین مناسبت پای صحبت‌های سردار مصطفی محمدی، فرمانده تیپ زرهی امام زمان(عج)شبستر نشستیم، مشروح این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید:

خبرنگار:بی مقدمه کی وارد سپاه شدید؟

سردار محمدی: به عباس عبدالهی می‌گفتند که در سپاه هستی می‌گفت در روستاهای سپاه هستم و من هم همان را می‌گویم. من سال ۶۱ با سپاه ارتباط برقرار کردم زمانیکه بچه‌های سپاه آمده بودند و در مسجد روستای ما آموزش می‌دادند و ما هم خیلی علاقه داشتیم و به آنجا می‌رفتیم اما سال ۶۳ که اول دبیرستان بودم از هنرستان برنامه ریزی کرده بودند و ما را برای دوره‌های مربیگیری اعزام کردند به پادگان مرند رفتیم که بخشی از آن در اختیار سپاه و تبدیل به آموزشگاه شده بود و نزد اساتید مانندی شهید فاتح دوره مربیگری را گذراندیم؛ دوره هم دوره سختی بود و شب‌ها هم همزمان با دوره درس می‌خواندیم.

آخر این دوره اردویی به عجبشیر رفتیم که به قدری برف سنگین بود که مجبور به بازگشت شدیم و اطراف همان پادگان اردویی برپا کردند. بعد از دوره هرکدام به شهرهای خودمان برگشتیم. بعد از برگشت غرور خاصی داشتیم که دوره مربیگری دیده‌ایم و این موضوع زمینه‌ای شد که وارد جبهه شویم و همان اوایل سال ۶۴ هم عازم جبهه شدیم در حالیکه خانواده‌ام نمی‌دانستند.

خبرنگار: مشخصه پاسدارهای ابتدای انقلاب چه بود و افراد با چه انگیزه‌ای وارد سپاه می‌شدند؟

سردار محمدی: در آن زمان مادیات اهمیتی نداشت و بحث حقوق و مزایایی نبود و اخلاص و صفا و صمیمیت نسبت به امروز پررنگ تر بود. امروز هم این موضوع هست اما آن زمان هرکسی کار خوبی می‌کرد آن را پنهان کند و در کارهای خوب سبقه می‌گرفتند.

خبرنگار: پاسدارها در دفاع مقدس چه نقشی داشتند از باب اینکه به مانند ارتش سابقه نظامی نداشتند؟

سردار محمدی: همانطور که رهبر انقلاب گفتند اگر سپاه نبود انقلاب نبود. در آن زمان ارتش اگرچه نسبت به ما باتجربه بود اما بازهم تجربه خاصی نسبت به جنگ نداشت. رهبر انقلاب تعریف می‌کردند که حتی در اوایل انقلاب یکی از فرماندهان ارتش آمده بود که تا چند روز دیگر هواپیماها نمی‌توانند پرواز کنند چون امکان سرویس وجود ندارد اما امام (ره) فرموده بودند که شما می‌توانید و هرکاری که آمریکایی‌ها توانستند شما هم می‌توانید و همین جمله باعث شد که ارتش به توانایی خودش باور کند و حتی اورهال هواپیما را انجام دهند.

در بحث سپاه هم اگرچه تجهیزاتی وجود نداشت اما انگیزه و اعتقاد بالایی بود و توان مردم را پای کار می‌آورد و روز به روز هم خودشان را تقویت کردند و کم کم تبدیل به نیروی قدرتمند می‌شود که نهایتا سال ۶۴‌ امام فرمان تشکیل نیروی پنجگانه سپاه را می‌دهند و امروز سپاه یکی از قدرت‌های برتر منطقه و جهان است.

خبرنگار: بعد از دفاع مقدس پاسداری در چه عرصه‌هایی ادامه داشت؟

سردار محمدی: پاسداری در عصر حاضر سخت‌تر است و امروز هم پاسداری از خودمان باید داشته باشیم. سپاه امروز در هوا فضا جزء قدرت‌های برتر جهان است و رهبری‌های رهبر انقلاب باعث شده در تمام عرصه‌ها موفق باشند. در دریا خداراشکر موی دماغ جبهه استکباریم، زمانی هیچ شناوری نمی‌توانست بیشتر از ۱۵کیلومتر به شناورهای آمریکا نزدیک شود اما امروز در خلیج فارس عرصه به قدری برایشان تنگ شده که وحشت می‌کنند و جرات هم ندارند، کاری کنند.

هیچ نیرو و قدرتی در دنیا با آمریکا اینگونه رفتار نمی‌کند اما وقتی پهبادشان در فضا وارد جمهوری اسلامی شد بلافاصله مورد اصابت سپاه قرار گرفت و لاشه‌اش را هم از اعماق دریا بیرون آوردند تا به دنیا نشان دهند در حالیکه بسیاری از کشورها از ترس چنین کاری را گردن نمی‌گیرند.

در عرصه زمینی هم سپاه مرزهای جنوب شرق و شمالغرب را حفاظت می‌کند. پیش از سال ۹۰ مرزهای شمالغرب جولانگاه تروریست‌ها بود اما امروز تروریست‌ها چنین جراتی ندارند.

خبرنگار: نسل جدید پاسدارها را چگونه می‌بینید؟ چه تفاوت و شباهت‌هایی با پاسداران اوائل انقلاب و دفاع مقدس وجود دارد؟

سردار محمدی: از آنجا که تجربه‌ کار با جوانان را دارم و اکثر نیروهای تیپ هم جوان هستند، اگر بخواهیم مقایسه کنیم باید بگوییم آن زمان جو جامعه طوری بود که اکثر جوانان به سمت انقلاب و جنگ کشیده می‌شدند و دنیا زرق و برق امروز را نداشت اما جوانانی که امروز به سپاه می آیند بسیار انقلابی‌تر و مومن‌ترند.

دل کندن از دنیای امروز و جو فرهنگی امروز بسیار سخت‌تر است و جوانانی که امروز می آیند از نظر من با ایمان‌ترند و عرصه‌های مختلف هم این را ثابت کرده است. از سال ۹۰ به این طرف در مرزهای کشور هستیم و هم در داخلمرزها شهید داده‎‌ایم و هم شهدای جبهه مقاومت این موضوع را ثابت کرد.

 

به طور مثال شهید طالبی یک دختر ۲۰ روزه داشت و این موضوع را نگفته بود که ما از اعزام او جلوگیری نکنیم. نهایتا در سوریه مجروح، اسیر، شهید و پیکرش مثله می‌شود و دوماه بعد فقط جمجمه و ساعد دستش به کشور برمی‌گردد.

 

و یا شهید محرم علیپور که وضعیت اقتصادی بسیار خوبی داشت و سال ۹۲ که ما به سوریه رفتیم و ماه رمضان بود و اصلا وضعیت خوبی نبود، شهید محرم علیپور به قدری تلاش می‌کرد که مبادا ما او را دوباره اعزام نکنیم و مدام می‌گفت که من دارم تلاش می‌کنم و مبادا دفعه بعد من را اعزام نکنید.

 

خبرنگار: به عنوان یک همرزم از حاج قاسم برایمان بگویید

 

سردار محمدی: حاج قاسم را دورادور از زمان جنگ می‌شناختیم و بعدها نامشان را بیشتر شنیدیم اما اولین باری که بیشتر آشنا شدیم در سال ۹۲‌ در حلب بود که داعشی‌ها به سرعت پیش می‌رفتند و می‌خواستند حلب و بلافاصله کل سوریه را بگیرند؛ زیرا حلب به عنوان دومین شهر بزرگ و اولین شهر اقتصادی برای آنها هم مهم بود و متاسفانه ترکیه هم به این شهر چشم داشت و در آن شرایط که هرلحظه ممکن بود حلب از دست برود و راه ورود و خروج بسته بود و حاج قاسم در چنینی شرایطی آمد.

 

به ما گفتند که جلسه‌ای در فرودگاه داریم و حاج قاسم را آنجا را دیدیم و گزارش دادیم. بعد از جلسه از من توضیحات دقیق‌تری خواستند و تحلیل‌هایی ارائه دادم. تا اواخر سال ۹۳ در آنجا ماندیم و شرایط هم بسیار برای ما و مردم سخت بود زیرا پشتیبانی این جبهه هم سخت بود، نهایتا در سال ۹۵ دوباره به حلب رفتم زیرا دشمن تمام توانش را برای گرفتن حلب گذاشته بود و ما هم تمام تلاشمان را برای بازپس گیری انجام می‌دادیم. حاج قاسم تمام تلاشش را برای آنجا گذاشته بود و هر روز از خطوط دفاعی بازدید می‌کرد و حتی وقتی نبود به صورت تلفنی جزئیات را می‌پرسید. حاج قاسم تمام وجودش را برای خدمت به مردم گذاشته بود و بیشتر از همه زحمت می‌کشید و بسیار ساده زیست بود.

 

خبرنگار: وظیفه یک پاسدار در امروز انقلاب اسلامی چیست؟

 

سردار محمدی: پاسدار به معنای عام هرکسی است که از آرمان‌های انقلاب دفاع می‌کند. انقلاب ما فقط انقلاب ما نیست و این را داخل ایران نمی‌شود فهمید و باید به خارج از مرزها برویم و ببینیم نگاه آنها چیست. حتی وقتی انتخابات در کشور ما برگزار می‌شود چشم و دلشان مردم منطقه به اینجاست که آیا این رئیس جمهور هوای ما را خواهد داشت یا ما را فراموش خواهد کرد و بعد هم می‌گویند هرکس هم بیاید آقا هست و ما را حمایت می‌کند.

 

پاسداری در عرصه‌های مختلف معنی دارد؛ یعنی من نظامی‌ام باید امنیت را در کشور تامین کنم و امنیت هم زیرساخت توسعه کشور است. کسی که قلم می‌زند باید قلمش از اسلام و انقلاب دفاع کند، دیگری باید حرف و گفتارش به این انقلاب و نظام توهین نکند.

 

یکی دیگر در عرصه اقتصادی باید در خدمت تولید باشد و توان اقتصادی کشور را بالا ببرد و سرمایه‌اش را نباید در منافع استکبار هزینه کند. معلم و استاد هرکسی باید در هر حوزه پاسداری کند.//اناج

 

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا