وقتی تولیدکنندگان از کمبود کارگر مینالند و جوانان از نبود کار/ حلقه مفقوده کجاست؟
«انتظار داری من هم مثل تو با این فوق لیسانس و جبروتی که دارم صبح تا شب کلوچه بستهبندی کنم و آخر ماه هم ۴ تومان حقوق بگیرم؟!»
این جمله را اصغر به جعفر میگوید و ادامه میدهد: اگر قرار است مدیرعامل یا مهندس یک شرکت دولتی نباشم، ترجیح میدهم دلار یا بیت کوین خرید و فروش کنم. اصلا بنگاه میزنم؛ بهتر از کارگری برای این و آن است. ببین عباس چه دم و دستگاهی به هم زده؟!! معلومم نیست چکار میکند که مدام سرش توی گوشی است و این همه پول درمیآورد.
من جای تو بودم لااقل یک دعوای زرگری به راه میانداختم از کارخانه اخراج میشدم! لااقل اینطوری بیمه بیکاری صنار و سی شئ کف دستم میانداخت و خودم تجارت اینترنتی چیزی راه میانداختم.
اصغر راست میگفت، با این حقوقی که شرکت به جعفر میداد، ۱۰۰ سال هم کار میکرد نمیتوانست یک آپارتمان کوچک برای خودش بخرد و سر و سامان بگیرد.
از سر کار هم که بر میگشت نای ایستادن نداشت چه رسد به اینکه سراغ مسافرکشی برود و درآمدش را کمی بیشتر کند. از طرف دیگر کارگری را اصلا در شأن تحصیلات و موقعیت اجتماعی که برای خودش متصور بود، نمیدید.
خلاصه حرفهای اصغر، جعفر را حسابی تحت تاثیر قرار میدهد و تصمیم میگیرد هر طور شده از شرکت اخراج شود و فکری به حال زندگی و آیندهاش بکند.
لزوم تشکیل اکوسیستم فناوری در آذربایجانشرقی
محاوره بالا خلاصه آن چیزی بود که صنعت و اشتغال جامعه را به شدت مبتلا کرده و باعث شده از یک طرف بیکاری جولان دهد و از طرف دیگر کمبود شدید نیروی کار، صنایع استان را بیازارد.
بهطوریکه استاندار آذربایجانشرقی با اشاره به مشکل نیروی کار در بخش صنعت، میگوید: متأسفانه فرهنگ جامعه، اشتغال پایدار را تنها در استخدام دولتی میبیند که این فرهنگ باید تغییر یابد و جامعه به این باور برسد که برای شکوفایی استان و افزایش رفاه و آسایش مردم، باید به بخش صنعت و تولید اهمیت بدهیم.
عابدین خرّم برای تعدیل این مشکل بر لزوم تشکیل اکوسیستم فناوری در استان تاکید و تصریح میکند: در حال حاضر پارک علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان را داریم که متأسفانه ایدههای آنها تبدیل به محصول و ثروت نمیشود که این ناشی از عدم وجود کارخانه نوآوری در استان است.
وی ابراز میدارد: راهاندازی این کارخانه یکی از اولویتهای اصلی مدیریت ارشد استان است تا از رهگذر آن بتوانیم فناوران و مبتکران را با حوزه صنعت و تولید ارتباط دهیم.
در حال حاضر با کمبود شدید نیروی کار مواجهیم
در این ارتباط یک تولیدکننده باسابقه با بیان اینکه در حال حاضر با کمبود شدید نیروی کار مواجهیم، ادامه میدهد: یکی از وظایف اداره کار افزایش مهارت نیروی انسانی متخصص و ماهر است که گویا این وظیفه را به کلی فراموش کرده است.
یونس ژائله، رئیس اتاق بازرگانی تبریز در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز توضیح میدهد: فرض کنید یک کارگر ساده جوشکاری داریم،اگر ما برای این کارگر برنامه آموزشی چند ماهه ارائه کردیم و تبدیل به یک جوشکار حرفهای درجه یک شد، طبیعتا درآمد این نیروی حرفهای چندین برابر میشود و دولتو تامین اجتماعی از این کارگر حمایتهای لازم را به عمل خواهند آورد ولی وقتی دولت وظایف خود را انجام نمیدهد و نیروی کار ساده و بیهنر را بدون هیچ مهارتی وارد بازار کار میکند، تبدیل او به یک کارگر حرفهای زمان خواهد برد.
مدیرعامل شیرین عسل تصریح میکند: برنامه جامعی برای افزایش توانمندی نیروی انسانی نداریم؛ بنده معتقدم بیمه بیکاری باید کلاً حذف شود و فقط در صورتی به کارگر تعلق گیرد که دچار آسیب شده و یا در حال طی دورههای آموزشی است.
این فعال اقتصادی ابراز میدارد: از طرف دیگر معیشت کارگر بسیار دچار سختی و چالش است. هزینههای زندگی افزایش یافته و کارگر بیچاره از ساعت ۶ صبح تا ساعت ۳ بعد از ظهر کار میکند که یک کیلو گوشت تهیه کرده و به خانه ببرد که نمیتواند پس مجبور است بعد از ظهر تا شب هم مثلا در تاکسی تلفنی یا اینترنتی کار کند و بسیار خسته و کلافه میشود؛ در نتیجه نمیتواند کارگری کارآمد و مفید باشد.
معیشت کارگر دست کارفرما نیست
رئیس اتاق بازرگانی تبریز تاکید میکند: باید معیشت کارگر در نظر گرفته شود. معیشت کارگر دست کارفرما نیست؛ دست سیاستگزاران کلان کشور است که باید متوجه باشند این مسأله شوخی بردار نیست. چه کسی میتواند از عهده این تورم افسارگسیخته برآید؟!
وی ادامه میدهد: متاسفانه افرادی که تخصص، کارآیی و کفایت لازم را ندارند، برخی مسندها را اشغال کرده و به اقتصاد و معیشت جامعه ضربه میزنند.
ژائله خاطرنشان میسازد: رابطه کارگر و کارفرما باید رابطه پدر و فرزندی باشد؛ ما نمیتوانیم از کنار مشکلات معیشتی کارگرانمان راحت عبور کنیم. اما متاسفانه چه تولیدکننده و چه کارگر به دلیل ناکارآمدی سیستم و برخی مسوولان بیکفایت در فشار هستند و البته این ماجرا مربوط به دولت خاصی نیست. سیاستهای کلانی که در گذشته اتخاذ شده هرگز نتوانسته رفاه و معیشت مردم را تامین کند و هر روز سفره مردم کوچکتر شده است.
رئیس اتاق بازرگانی تبریز اضافه میکند: ما نتوانستهایم برای مردم تولید ثروت کنیم؛ در حالی که اگر به آموزش، تخصص و افراد ماهر و متخصص ارزش قائل بودیم لازم نبود به مردم یارانه دهیم؛ خودشان قادر بودند تولید ثروت کنند. در واقع وظیفه حاکمیت ماهی دادن به مردم نیست بلکه آموزش ماهیگیری به آنها است.
وقتی تحصیلکردههای بیمهارت روانه بازار کار میشوند!
فعالان صنعت استان آذربایجانشرقی همواره به دنبال نیروی کار ماهر با سابقه چند ساله هستند. برخی صنایع نیروی کار ساده و بدون مهارت را استخدام نمیکنند، چراکه فرصت و امکانات پرورش نیروی ماهر را ندارند. البته این نوع صنایع که به دنبال نیروی کار سلیقهای و گزیده باشند، چندان زیاد نیستند.
در مقابل این صنایع که متعلق به بخش خصوصی هستند؛ در مجتمعهای بزرگ مثل پتروشیمی، پالایشگاه و غیره نفری که از ابتدا جذب میشود پلههای ترقی را به سرعت در حقوق و مزایا طی میکند. چرا که به منابع فراوان طبیعی ثروت کشور وصل هستند.این توضیحات را نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تبریز میدهد و به خبرنگار فارس در تبریز میگوید: وقتی کارگران شرایط صنایع را میبینند وسوسه میشوند در مجتمعهای بزرگ استخدام شوند و مراحل ترقی را زودتر طی کنند.
ابوالفتح ابراهیمی میافزاید: از طرف دیگر مراکز متعدد دانشگاهی که بدون کنکور دانشجو میپذیرند و تا سطح دکترای، تحصیلکردههای بیمهارت را روانه بازار کار میکنند، همه جوانان را مدرکگرا بار آوردهاند و در عمل نمیتوانیم کارآمدی و بازده بیرونی این مدارک تحصیلی را از تحصیلکردگان شاهد باشیم.
وی معتقد است: مشکل نه در مردم و نه در صنعت است؛ بلکه باید یک فرآیند انتقال تکنولوژی در افراد دبیرستانی صورت گیرد.
مدیرعامل سابق تراکتورسازی ایران، توضیح میدهد: در برخی از کشورهای اروپایی دانشآموزان دبیرستانی ضمن تحصیل در کارخانههای مرتبط با رشته تحصیلی به کارآموزی (آموزش دوال) میپردازند. این دانشآموزان زمانی که دیپلم خود را میگیرند جذب همین کارخانهها میشوند و مراحل ترقی را هم تا سطح مدیریت طی میکنند.
این فعال اقتصادی یادآور میشود: یک خلاء در جامعه ماست که فقط امکان تحصیل و اخذ مدرک تا سطح دکترای وجود دارد؛ بدون اینکه توجهی به نیاز صنایع و مهارتهای کاربردی صورت گیرد. جوانان تحصیلکرده انتظار دارند بعد از فارغالتحصیلی فورا جذب بازار کار مطابق با تحصیلات عالیه شده و مراحل ترقی را هم فورا طی کنند. در نتیجه در استان و کشور همواره با کمبود نیروی کار ماهر و کارآمد برای صنایع مواجه هستیم.
وقتی درآمدهای بیدردسر انگیزه کار کردن را از بین میبرد!
«سوداگریهایی که اتفاق افتاده یک عده را به ثروت زیاد و بیدردسر رسانده و جماعت دیگر حال کار کردن ندارند!»
این جمله را مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی آذربایجانشرقی به زبانمیآورد. مرتضی نیرومنداسکویی در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز میافزاید: تورم به قدری بالا است که مردم هر قدر کار میکنند، نمیتوانند حداقلهای معیشتی خود و خانوادهشان را تامین کنند. در بیرون هم مشاغل کاذب و پولسازی شکل گرفته که مردم دیگر انگیزهای برای کارگری و حقوق بگیری ندارند. بهطوریکه بسیاری از واحدهای صنعتی با کمبود شدید نیرو مواجه هستند.
وی معتقد است: باید شرایط اقتصادی جامعه از پولمحوری خارج شود و به تولیدمحوری روی آورد؛ اگر در کشور ایجاد ثروت از طریق کار و تولید صورت نگیرد و فعالیتهای دلالی و مشاغل کاذب جولان دهند وضعیت به همین منوال خواهد بود.
فارغالتحصیلان بیکاری که کارگری را برنمیتابند!
اما معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار آذربایجانشرقی،کمبود نیروی کار در صنعت و از طرف دیگر معضل بیکاری جامعه را معلول چند علت میداند و به خبرنگار فارس میگوید: بخشی از جامعه بیکار استان آذربایجانشرقی معطوف به تحصیلکردگان مقاطع تکمیلی در دانشگاههاست که اینها به دنبال شغل متناسب با تحصیلات، رشته تحصیلی و جایگاه خودشان هستند و برای کارگری علاقه نشان نمیدهند.
محمد کلامی میافزاید: دلیل دیگر پراکندگی نامتقارن جغرافیای نیروهای بیکار است. اکثر واحدهای صنعتی و تولیدی در بخش محدودی از استان مثل تبریز متراکم هستند که اینجا آمار بیکاری پایین است و شاید کمبود نیروی کار محسوس باشد. اما بخش دیگری از استان عاری از هرگونه فعالیتهای اقتصادی و تجاری بوده و مناطق محروم محسوب میشوند؛ مثل هوراند، خاروانا و چاراویماق که نیروی کار در این مناطق بیکار هستند.
وی اعتقاد دارد: حقوق و دستمزدها آنقدری نیست که هزینههای مهاجرت و اسکان این نیروی کار را در تبریز یا سایر شهرهای صنعتی پوشش دهد.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: بخشی از بیکاری جامعه ما هم ساختاری است. یعنی نیروی کار ما بیکار است ولی مهارت لازم را هم برای کار کردن ندارد. در نتیجه نمیتواند لااقل به سرعت در مراکز تولیدی، تجاری و خدماتی جذب شود. باید ابتدا آموزش ببیند و سپس وارد بازار کار شود و در مراحل آموزش بیکار محسوب میشود.
برنامههای استان برای کاهش بیکاری و رفع معضل کمبود نیروی صنایع
معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار آذربایجانشرقی، یادآور میشود: تلاش داریم برای کاهش آمار بیکاری در استان به سمت توسعه شرکتهای دانشبنیان پیش رویم. شرکتهای دانش بنیانی که فرصت شغلی برای مقاطع بالای تحصیلی را فراهم کنند و فارغالتحصیلان فوق لیسانس و دکترای به واسطه دانش بنیان بودن شغل رغبت پیدا کنند جذب این مشاغل و از لحاظ روحی هم ارضاء شوند.
وی ادامه میدهد: برنامه دیگر،توزیع واحدهای تولیدی و صنعتی است؛ قصد داریم محور فعالیتهای اقتصادی استان را از مسیر تبریز-میانه- شبستر به سمت هشترود- میانه و سراب- اهر انتقال دهیم و فعالیتهای اقتصادی را در کل پهنه استان پراکنده کنیم تا نیروی کار مناطق کمتر توسعه یافته جذب این فعالیتها شده و واحدهای صنعتی در شهرهایی مثل تبریز از فشار کمبود نیرو خارج شوند.
عدم تناسب اقتصاد آذربایجانشرقی با جمعیت
شاید راهاندازی اکوسیستم فناوری مورد نظر استاندار بر بالا رفتن سهم اقتصادی آذربایجانشرقی هم تاثیرگذار باشد. آمارها نشان میدهد سهم استان از اقتصاد کشور حدود ۳.۵ درصد است. اما با توجه به زندگی ۴.۹ درصد جمعیت کشور در این استان، حداقل انتظار منطقی برای سهم اقتصادی باید ۴.۹درصد باشد.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی در خصوص دلایل عدم تناسب اقتصاد با جمعیت به خبرنگار فارس میگوید: بعد از انقلاب به استانهای محروم توجه بیشتر شده و کاستیهای داخل استان هم باعث شده تا سهم اقتصادی استان کوچک شود.
داوود بهبودی ادامه میدهد: از لحاظ توزیع فضایی هم توزیع درستی در استان نداریم؛ شرق استان ما از لحاظ تمرکز توزیع اقتصادی و استقرار صنایع و جمعیت فقیرتر و ۸۰ درصد جمعیت و استقرار صنایع در غرب استان است در حالیکه در شرق استان ظرفیتهای مختلفی داریم اما به دلایلی فعالیتهای بزرگ آنجا تعریف نشده است.
وی تاکید دارد: تعادلبخشی در استان از جمله چالشهاست، ایجاد جاذبه چسبندگی جمعیت و مهاجرت معکوس به شرق استان و استقرار صنایع در این قسمت استان هم از جمله کارهایی است که باید انجام شود.
سهم آذربایجانشرقی از صنعت و خدمات
این اقتصاددان اذعان میدارد: سهم آذربایجانشرقی از اقتصاد صنعت و خدمات هر کدام پنج درصد بوده در حالی که سهم اقتصاد کشاورزی به علت سنتی و معیشتی بودن آن پایین است اما از منظر اشتغال همواره آمار نشان داده که نرخ بیکاری از متوسط کشور پایینتر و نرخ مشارکت در این استان بالاتر است.
وی میگوید: البته مهاجرتها و سرمایهگذاریها موجب کاهش نرخ متوسط بیکاری در آذربایجانشرقی شده و تعداد جوانان جویای کار استان بالاتر است.
بهبودی میافزاید: برای ایجاد اشتغال بر صنعت و کشاورزی نمیتوان اکتفا کرد بلکه همانند دنیا باید روی بخش خدمات سرمایهگذاری کنیم تا اشتغالزایی مورد نظر ایجاد شود.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی با بیان اینکه نرخ مشارکت اقتصادی استان در سال ۱۳۹۹ حدود ۴۲.۵ و نرخ بیکاری استان ۸ درصد بوده؛ ارزش صادرات و واردات استان را نیز در سال گذشته به ترتیب ۱۴۱۳ (۴ درصد از کشور) و ۱۰۰۱ میلیارد تومان اعلام کرد.
این اقتصاددان به مقایسه درآمد سرانه استان با سایر استانهای کشور پرداخت و گفت: آذربایجانشرقی در جایگاه هفدهم سرانه ارزش افزوده کشور قرار دارد.
وی ابراز داشت: در سال ۱۳۹۹ سهم بخش صنعت و معدن از اشتغال استان ۳۸.۱، کشاورزی ۲۰.۶ و خدمات ۴۱.۲ درصد و سهم ارزش افزوده بخش صنعت و معدن ۳۹.۱۳، کشاورزی ۷.۹۴ و خدمات ۴۹.۳ درصد بوده است.
//فارس