جعل خبر معلول مراغی با ادعای حقوق بشری
فیلم «عموحسین» همان معلول مراغی که گریهاش این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود، این بار بهانه به دست برخی از این مدعیان داده و یکی از آنان با سوءاستفاده از احساسات کاربران، این گونه نوشته که «مغازه این پیرمرد معلول را که تنها راه درآمدش بود، شهرداری مراغه تخریب کرده است؛ پیرمرد هم در آوار دکهاش شوکه و مستأصل نشسته و فغان میکند».
و این همان محتوایی است که منبع و اطلاعات درستی ندارد و در حقیقت رسوایی دیگری برای خبرنگارنمایی است که ادعای زندگی در «یک حباب شیشهای» را دارد، زیرا در همین جمله کوتاه وجود حداقل ۲ مورد از اطلاعات نادرست را میتوان تشخیص داد.
نکته اول اینکه «عموحسین» را حداقل همه مردم مراغه میشناسند و وی شخصا هیچگاه در این مغازهها اشتغال و امرار معاش نداشت تا با تخریب آنها تنها راه درآمدش از بین برود؛ به خصوص طی ماههای گذشته که ساختمان خالی از سکنه بوده و از سوی دیگر نیز موضوع آنان حقوقی است و نمیتوان به سادگی و قبل از مداخله مسئولان قضایی، در مورد آن قضاوت کرد.
اطلاعات نادرست دیگر موجود این خبر جعلی در مورد عامل تخریب ملک است، زیرا مالک عرصه این ملک شخصا و بر اساس مستندات قانونی دست به تخریب زده و خودش هم به آن معترف است و شهرداری عامل این کار نبوده است.
نبود منبع، شگرد عادی جاعلان خبر در فضای مجازی
استفاده نکردن از منبع، جزو تاکتیکهای پرکاربرد پوشش خبری به ویژه در فضای مجازی است؛ تاکتیکی که دستاویز برخی خبرنگارنماهاست و مولف کتاب «راهنمای پوشش خبری در رسانهها» در مورد نقش آن مینویسد: «دانستن منبع خبر نیاز طبیعی مخاطب محسوب میشود تا از این طرق بتواند با توجه به سابقه منبع خبر، صحت و سقم اطلاعات داده شده را ارزیابی کند».
مدعیان دورغین حقوق بشر باید مسئولیت صحت و سقم اطلاعات نادرست و فاقد منبع را بپذیرند
«اکبر نصرالهی»، مستند کردن خبر، اعتبار دادن و سلب مسئولیت را جزو موارد استفاده از منبع خبر عنوان میکند و بر اساس همین توضیح کوتاه نیز میتوان به این نتیجه رسید که مدعیان دروغین حقوق بشر باید مسئولیت صحت و سقم جملههای کوتاه فاقد منبع را بر عهده بگیرد؛ محتوایی که در مورد معلول مراغی به وضوح «خبر جعلی» و سوءاستفاده از احساسات کاربران فضای مجازی است.
استفاده از عاطفه، جزو تاکتیکهای قدیمی پوشش خبری
کتاب پوشش خبری نوشته «محمد سلطانیفر» و «شهناز هاشمی» نیز در مورد این تاکتیک خبری مینویسد که «در این روش تعابیری در خبر مورد استفاده قرار میگیرد که به کارگیری آنان احساس عاطفی مخاطبان را به طور ساختگی تحریف و تهییج کند».
واژههایی چون «شوکه»، «مستأصل» و «فغان» در محتوای منتشر شده از سویاین مدعی دروغین حقوق بشر، در حقیقت استفاده از تعابیر برای برانگیختن احساسات مخاطبان است.
گسترش اخبار جعلی را برخی از اندیشمندان خارجی همچون «فوکویاما» زاییده اینترنت میدانند و برخی دیگر چون «موده» آن را در ارتباط با پوپولیسم مورد توجه قرار میدهند اما حقیقت غیرقابل انکار این است که واقعیت برساخته تحت عنوان «اخبار جعلی» (Fake news)، افکار عمومی را میتواند با چالشهای جدیدی روبرو کند و متاسفانه این نوع از فعالیت روز به روز بیشتر و بیشتر میشود.
این موضوع تا حدی جدی است که یوسنکو کتابی را تحت عنوان «اخبار جعلی و اطلاعات فریبکارانه» منتشر کرده است تا با نگاهی جهانی به تعلیم، تمرین و تحقیق در حوزه روزنامهنگاری بپردازد و فعالیتهای مطلوب بینالمللی را در این زمینه با دیگران به اشتراک بگذارد.
مفهوم اخبار جعلی به انتشار اطلاعات نادرست محدود نمیشود
مفهوم اخبار جعلی در منابع مختلف دانشگاهی و رسانهای با کلیدواژههایی چون پوپولیسم، روزنامهنگاری زردیا تبلیغاتی، کژروایتگری، داستانپردازی دروغین، اطلاعات یا ادعاهای مجعول یا تبلیغاتی، فریبکاری عامدانه و نسبت دادن نادرست همراه است و به نظر میرسد عمری به قدمت تاریخ بشریت داشته باشد اما کاربرد آن در وسایل ارتباط جمعی گویا به اواخر قرن نوزدهم میلادی بر میگردد و پژوهشهای مربوط به آن هم بر مبنای دو نظریه «جنگ روانی» و «تئوری توطئه» استوار است.
تا جایی که «مریام وبستر/ Merriam Webster»در صفحهای با تیتر «داستان واقعی اخبار جعلی» آن را یک اصطلاح جدید معرفی میکند که حدود ۱۲۵ سال قدمت دارد؛ این شرکت آمریکایی چاپ و نشر کتابهای مرجع به خصوص دیکشنری ضمن بیان سه مصداق از اخبار جعلی در سال ۲۰۱۷ میلادی، نوشته است که «اخبار جعلی فقط به حوزه سیاست منحصر نمیشود و کاربرد وسیعی دارد».//ایرنا