چشم انتظار تحقق وعدهها؛ مطالباتی که سالهاست خاک میخورند
سرانجام پس از گذشت سه ماه از روی کار آمدن دولت جدید جمعهی این هفته حجتالاسلام و المسلمین رئیسی و برخی از وزرای کابینه به استان بوشهر سفر خواهند کند. سفرهای استانی فرصت مناسبی است تا تصمیم گیران و مسئولین ارشد کشور از نزدیک کاستیها، محرومیتها و ظرفیتهای منطقه را مشاهده کنند.
، در بازخوانی مطالبات تاریخی مردم استان بوشهر و بررسی مجدد وعدههای استانی رئیس جمهور به مواردی برمیخوریم که سالهاست روی هم تلنبار شدهاند. مطالباتی که هرکدام میتواند قدمی بزرگ در جهت توسعه پایدار استان باشد.
راه آهن
تصویر گذر و سوت ممتد قطار حالا دیگر به آروزیی دست نیافتنی برای بوشهریها بدل شده است. به ویژه که یک سوی پروژه راه آهن شیراز_بوشهر شرکت سرمایه گذار چینی است که پس از تحریمهای ظالمانه آمریکا حضور در این طرح ملی را معلق کرد. بر کسی پوشیده نیست حمل و نقل ریلی چه در بخش مسافری چه حمل بارهای گمرکی منشأ توسعه و رونق اشتغال و اقتصاد محلی است.
وعدهی راه آهن، اما قریب به دو دهه است که چشم بوشهریها را به در خشک کرده است. هنوز پس از این همه سال نه خبری از سوت قطار است نه امیدی به وعده مسئولین. رئیس جمهور، اما در نطقهای انتخاباتی بار دیگر طرح فراموش شدهی راه آهن را به یاد مردمی انداخت که مدتها بود از این آروزی دیرینه قطع امید کرده بودند.
اقتصاد دریا محور
دریا به سان موهبتی الهی برای مردم جنوب ایران در طول تاریخ روزی رسان سفره آنها بوده است. کار دریا در کنار خیر و برکتی که به زندگی مردم استان بوشهر داده است، اما نیازمند نو شدن و توسعه همه جانبه است. توجه به مزیتهای رقابتی و قابلیتهای سرزمینی و ژئوپلتیک بنادر استان در توسعهی فعالیتهای اقتصادی و حمل و نقل دریایی و ترانزیتی میتواند تحول آفرین باشد. این تحول بهیقین منشأ خیر برای کل کشور خواهد بود. بوشهر، گناوه، دیلم و دیر و دیگر بنادر استان میتوانند با حمایتهای دولت و طرح و توجه ویژه نقش تاریخی خود را در تجارت منطقهای و بینالمللی به شکل مدرنتر و گستردهتری ایفا کنند.
حالا مردم سواحل خلیج فارس چشم به وعدهی رئیس جمهور دارند، قولی که از ابعاد و شکل اجرایی شدنش صحبتی نشده است.
ته لنجی
چه دوست داشته باشیم، چه قوانین منع کننده مصوب کنیم، شغل بسیاری از مردمان مرز نشین به ویژه بندرنشینان از قدیم الایام تجارت دریایی و به شکل خُردتر، خرید و فروش کالای همراه ملوان بوده است.
در واقع بسیاری از این کالاها دیگر رنگ و بوی نوستالژی و سوغات جنوب به خود گرفتهاند.
سالهای اخیر این تجارت محلی زیر سایه قوانین خلقالساعه بی سروسامان شده است. از سویی بازار داخلی و تولید کنندگانی که رونق بخش «تولید داخلی» هستند و از سویی مردمی که زیر گرد محرومیت دهها بی توجهی، راهی جز چنین تجارتی ندارند.
به گزارش باش خبر وبه نقل از ایسنا، واضح است که شرط اخلاقی و عقلی ممنوعیت تجارت کالای همراه ملوان، زدودن محرومیتها و تمرکز زدایی از صنایع است. وقتی تمام صنایع خرد و کلان به صورت متمرکز در چند استان بنا میشود و بنادر و شهرهای جنوبی از مدار توسعه بیرون میافتند، نمیتوان انتظار داشت مردمان این خطه تن به محرومیت خودخواسته دیگری بدهند.
تجارت ته لنجی نیازمند ساماندهی و به رسمیت شناخته شدن است. قانون گذاری تنها به معنای محدودسازی نیست. به عنوان پیشنهاد میتوان به صادرات مجدد بسیاری از کالاهای خُرد وارداتی فکر کرد و از این راه ارز آوری خوبی داشت. بنادر کوچک ما میتواند با برنامه ریزی و چشم انداز بلند مدت تغذیه کننده بازارهای کشورهای همسایه و آسیای میانه باشد؛ لذا دولت و رئیسجمهور در راستای وعدههای خود برای حل این مسئله و رفع دغدغه مرزنشینان باید دنبال راه چارهای برای مشکلات این تجارت محلی باشند.
بیکاری و اشتغال
زیر فِلِرهای عسلویه زندگی کنید یا در بوشهر، دشتستان و دشتی در یک چیز مشترک هستید. آمار بیکاری بالا و محرومیت از بازار کار صنایع نفت و گاز استان. بحث سهمیه نیروهای بومی در صنایع مستقر در استان بوشهر آنقدر کلیشهای شده است که دیگر شکل نق زدنهای ژورنالیستی به خود گرفته است. اما واقعیت تلخ بیکاری چیزی نیست که در زندگی روزمره مردم تبدیل به کلیشه و موضوعی تکراری شود.
در این سالها هیچگاه برنامه قوی و دنباله داری برای تربیت نیروی متخصص بومی و به کارگیری آنها در صنایع نفت و گاز طراحی نشده است. علاوه بر اینکه همین ظرفیت اشتغال نیز اغلب با نیروهای غیربومی اشغال شده است.
نگاه جدی دولت در این زمینه و درکنار آن گسترش و تقویت مشاغل و صنایع حوزه کشاورزی و دریایی میتواند ظرفیتهای آشکار و نهان اقتصادی استان را به مزیتی برای شکل گیری چرخه پایدار توسعه در استان بوشهر بدل کند.
بحران آب
استان بوشهر به شکلی جدی کم آب و برای آب شرب نیازمند استانهای همجوار خود است. در بخش کشاورزی هم با فقر شدید آبهای زیرزمینی روبهروست.
همه این معظلات در حالی است که هیچ توجهی به وعده تاریخی آب شیرین کن نشده است. دههها از وعدههای هرساله برای تکمیل آب شیرین کن میگذرد، اما همچنان قطعی آب و جیرهبندی جزیی از زندگی مردم استان شده است. در تقسیم بندی نیازهای ضروری استان موضوع آب از اولویتی حیاتی برخوردار است.
کشاورزی
استان بوشهر علی رغم قرارگیری در منطقه گرم و خشک، اما از قطبهای کشاورزی و باغداری است. تولیدات ویژهای همچون خرما، تنباکو و کنجد نمونههایی است که در صورت برنامه ریزی و ایجاد صنایع تبدیلی میتواند رونق اقتصادی و اشتغالزایی بی نظیری بیافریند. اما نه تنها هیچ کارخانهای در منطقه برای بهرهمندی و استفاده از این محصولات بومی نیست بلکه برخی بی توجهیها همین مزیت نسبی را هم در معرض خطر قرار داده است. برای مثال نخیلات استان علی رغم گستره وسیع خود همچنان به طور سنتی کشت و آبیاری و برداشت میشود. نه در ارقام تولیدی و نه در صنایع بسته بندی و تبدیلی هیچ کاری و تغییری مشاهده نمیشود. ارقام خرمای استان هنوز از نمونههای کم بازده هستند. آبیاری نخیلات همچنان غرقابی است. قیمتها همگی به سود واسطههاست؛ و در این بین زحمت کشاورزان بدون بازدهی آنچنانی با نرخهای پایین ضایع میشود.
استان بوشهر همچنان زیر گرد محرومیت رنج میبرد. محرومیتی که بیشتر متوجه تصمیم گیران و تصمیم سازان است. چشم مردم استان حالا به وعدهها و تصمیمات دولت نوپاست. بوشهر از شمال تا جنوب نیازمند بازنگری و توجهی جدی در رفع گرفتاریهای تاریخی است.