با چتر به تبریز نیامدم/ دیوید کاپرفیلد نیستم

آنتونیو خوزه کونسیسائو اولیویرای پرتغالی مشهور به تونی در 3 مقطع هدایت تیم تراکتور را برعهده داشته است. این مربی که سابقه هدایت تیم‌های بنفیکا پرتغال، سویا اسپانیا و بوردوی فرانسه را داشت، برخلاف سیمای آرامش گاهاً مصاحبه‌های جنجالی هم داشته و سخنان تندی را هم به زبان می‌آورد.

یکی از ویژگی‌های وی عدم انتقادپذیری بود و با کوچک‌ترین انتقاد خبرنگاران آشفته می‌شد و بارها برابر خبرنگاران موضع گرفته است.

مرور گزیده‌ای از مصاحبه‌های تونی سرمربی سابق تراکتور در مدت فعالیتش در این باشگاه خالی از لطف نیست:

خرداد 1391 – مراسم معارفه:

برای تفریح به تبریز نیامدم و به دنبال اهداف بزرگتری هستم.

در فوتبال تنها خوزه مورینیو قول قهرمانی می‌دهد اما تمام تلاشم را برای کسب موفقیت برای تیم تراکتور خواهم کرد.

تیر 1391، اردوی تدارکاتی تراکتور در ترکیه:

من همیشه عادت دارم در بیداری رویا ببینم و در فوتبال همه می‌دانند که 2 ضربدر 2 همیشه چهار نمی‌شود گاهی جواب سه است و گاهی پنج.

مرداد1391- تهران، بعد از بازی تراکتور با پیکان:

پرتغالی‌ها سوپرمن نیستند. پرتغالی‌ها با خود به فوتبال ایران، حرفه‌ای‌گری، شخصیت و سازماندهی می‌آورند.

من نمی‌توانم بگویم مربیان پرتغالی از مربیان ایرانی بهتر هستند یا بدتر.

مرداد 1391- تبریز،بعد از پیروزی 2 بر یک تراکتوربر مس کرمان:

از پرتغال نیامده‌ام تا در خصوص عملکرد داوری اظهارنظر کنم.

مرداد 1391- تهران، بعد از پیروزی یک بر صفر تراکتور بر راه‌آهن تهران:

تونی در پاسخ خبرنگاری که از وی می‌پرسد مسوولان باشگاه تراکتور گفته‌اند که با تونی تعارف نداشته و اگر وی نتیجه خوبی نگیرد برکنارش می‌کنند، برآشفت و پاسخ داد: من با چتر اینجا نیامدم و پس‌زمینه‌ای داشتم 34 سال سابقه دارم و بازیکن، مربی و مدیر تیم بنفیکا بودم.

یک ماه و نیم است در تراکتور هستم و تا روز آخری که اینجا باشم رابطه خوبی با مدیرعامل و مسوولان باشگاه دارم.

شما که این پرسش را می‌پرسید هم‌سن پسر من هستید، با این پوست موزهایی که جلوی پای من می‌اندازید زمین نمی‌افتم.

مرداد 1391- تبریز، بعد از پیروزی سه بر 2 تراکتور مقابل نفت آبادان:

حتماً باید مسی و کاکا را داشته باشیم؟ دارایی ما همین است. با بشکن زدن نمی‌توان فوتبال را درست بازی کرد، بلکه باید تلاش کرد.

شهریور 1391- اصفهان، بعد از نخستین شکست تراکتور در لیگ برتر مقابل ذوب‌آهن:

می‌توان به نوعی گفت که ما کادویی طلایی برای ذوب‌آهن در سینی قرار دادیم و پس از ماه رمضان به آنها هدیه کردیم.

من نمی‌توانم جلوی تابش خورشید را بگیرم. ذوب‌آهن از ما سرتر بود و به حقش هم رسید.

مهر 1391- برنامه موج فوتبال شبکه سهند:

من دیوید کاپرفیلد نیستم و از من انتظار شعبده بازی نداشته باشید.

مهر 1391- تهران،بعد از تساوی یک بر یک تراکتور با نفت تهران:

خبرنگاران اگر جای من بودند، صندلی می‌شکستند.

آبان 1391 – تبریز، بعد از پیروزی 2 بر صفر تراکتور مقابل استقلال:

من نمی‌دانم برف در تبریز چه موقع خواهد بارید اما همیشه ساک و چمدانم نیمه باز است و آمادگی هر تصمیمی را در فوتبال دارم، با این وجود دوست دارم بهار تبریز را ببینم.

آبان 1391- تبریز، بعد از تساوی 2 بر 2 تراکتور با داماش گیلان:

مشکلات مالی تراکتور مسائل داخلی باشگاه است و من فقط در مورد مسائل فنی صحبت می‌کنم.

آذر 1391- تهران، پیش از بازی تراکتور با پرسپولیس تهران:

باید بگویم برف را دوست ندارم و به دلیل اینکه اهل پرتغال هستم ترجیح می‌دهم در آفتاب باشم.

آذر 1391- تهران، بعد از پیروزی یک بر صفر تراکتور مقابل پرسپولیس تهران:

صحبت کردن درباره کی‌روش آسان است. من هم وکیل مدافع آقای کی‌روش نیستم.

مربی‌های پرتغالی در فوتبال ایران مشکلی ندارند.

بهمن 1391- تبریز، قبل از بازی تراکتور با ذوب‌آهن اصفهان:

چند ماه پیش خبرنگاری از من پرسیده بود که آیا امکان دارد شما برف تبریز را ببینید و من امروز اعلام می‌کنم که من تا به امروز چندبار برف تبریز را دیدم.

بهمن 1391- تبریز، بعد از تساوی تراکتور با ذوب‌آهن اصفهان:

وی در پاسخ به این پرسش که آیا تعویض‌هایی که انجام داده‌اید درست است، عصبانی شد و اظهار کرد: شما خبرنگاران درست می‌گویید، بهتر است گوشی را دست شما بدهم تا خودتان تعویض کنید.

بهمن 1391- تبریز، بعد از پیروزی یک بر صفر تراکتور مقابل ملوان:

ما بارسلونا نیستیم که بتوانیم ژاوی و دیگران را جذب کنیم. توان ما در همین حد است و سعی می‌کنیم بهترین نتایج را بگیریم.

شما تراکتور‌ به من تحویل داده‌اید و از من توقع سرعت فراری دارید.

اسفند 1391- هتل پارس تبریز، پیش از بازی تراکتور با الجزیره امارات:

حضور تراکتورسازی و تماشاگرانش در رقابت‌های آسیایی نقطه عطفی برای فوتبال این منطقه است.

اسفند 1391- تبریز، بعد از پیروزی 3 بر 1 تراکتور مقابل الجزیره امارات:

در طول 34 سال مربیگری‌ام فقط در یک بازی 120 هزار نفر در ورزشگاه حضور پیدا کرده بودند و هواداران تراکتور امروز این خاطره را برایم زنده کردند.

اسفند 1391- تبریز، پیش از بازی تراکتور با نفت تهران:

تراکتور, میلان و یا رئال مادرید نیست، شما (خبرنگاران) از مشکلات مالی تراکتور خبر دارید؟

اسفند 1391- تهران، بعد از شکست تراکتور از استقلال تهران:

بازی تراکتور با استقلال مرا یاد بازی منچستر و رئال‌مادرید انداخت، ما رونالدو را نداشتیم تا گلزنی کند و ما برنده شویم.

اسفند 1391- تبریز، بعد از شکست 3 بر 1 تراکتور مقابل سپاهان اصفهان:

امروز تیم ما کاریکاتور تراکتورسازی بود و 30 دقیقه اول انگار در زمین نبودیم.

فروردین 1392- تبریز، بعد از شکست تراکتور مقابل الشباب عربستان:

در تراکتور مسی ندارم – نتایج فوتبال همیشه عادلانه نیست.

اردیبهشت 1392- هتل پارس تبریز، پیش از بازی تراکتورسازی تبریز با الجیش قطر:

از طرف باشگاه نامه گرفتم و قرار شد برنامه بدهم. من به این صورت جواب دادم که الان وارد ماه چهارم شدیم و من حقوق نگرفتم.

موقعی جواب می‌دهم که حقوق معوقه من را بدهند. موضوع خیلی روشن است، این آخرین صحبت من است.

اردیبهشت 1392- ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز، بعد از شکست تراکتور مقابل الجیش قطر:

هواداران تراکتور ترجیح دادن بازی بارسلونا را ببینند – باید اول حواس تراکتورسازی به لیگ برتر باشد، مگر چند بار در آسیا بودیم که بتوانیم مرحله بعدی برویم؟ (در این بازی فقط هزار تماشاگر تیم تراکتور در ورزشگاه حضور داشتند).

24 بهمن 1392- قبل از بازی تراکتور با مس کرمان در جام حذفی:

فوتبال سه نتیجه دارد؛ برد، باخت و مساوی درست است که ما بازی قبل‌مان را با نتیجه سنگین به نفت تهران باختیم ولی بازی پیش‌رو یک نتیجه جدید دارد و به همین دلیل به هیچ عنوان به باخت قبل فکر نمی‌کنیم.

25 بهمن 1392- بعد از قهرمانی تراکتور در جام حذفی با پیروزی بر مس کرمان:

این جام قهرمانی حق تماشاگرانی بود که از تبریز تا کرمان آمدند و ما را تشویق کردند. من این قهرمانی را به آنها تقدیم می‌کنم و خوشحالم از اینکه تراکتور قهرمان جام حذفی شد.

بهمن 1392- در مورد مدیرعامل سابق باشگاه تراکتور:

دوست ندارم در مورد کسی که امروز در باشگاه تراکتور سمتی ندارد، صحبت کنم و فقط به این موضوع می‌پردازم که وی سال گذشته علیه من حرف‌های زیادی زده و هواداران را علیه من تحریک می‌کرد.

اول اسفند 1392- بعد از شکست سه بر صفر برابر راه‌آهن در تبریز:

من حتی تصور باخت یک بر صفر را هم مقابل تیم راه‌آهن نداشتم چه برسد به شکست سه بر صفر.

من تعیین می‌کنم که چه کسی در تیم تراکتور بازی کند و هر وقت خبرنگاران مربی شدند، می‌توانند ترکیب تیمشان را ارنج کرده و بازیکن مورد دلخواهشان را در ترکیب تیم قرار دهند.

7 اسفند 1392- بعد از پیروزی برابر الاتحاد عربستان:

من هم دوست دارم که ابراهیمویچ را در تراکتور داشته باشم، اما شرایط مالی باشگاه این اجازه را نمی‌دهد و باید به داشته‌های خود اکتفا کرده و هدف من در این رقابت‌ها قهرمانی در باشگاه‌های آسیا است.

21 اسفند 1392- بعد از تساوی بدون گل تراکتورسازی برابر لخویا قطر:

تراکتور امروز یک ماشین فراری بود و توانست بازی خوبی ارائه کند.

11 فروردین 1393- پیش از بازی تراکتور با العین امارات:

چمن ورزشگاه تبریز وضعیت مطلوبی نداشته و بیشتر به درد کاشت سبزیجات و سیب‌زمینی می‌خورد.

16 فروردین 1393- پیش از بازی تراکتور برابر استقلال خوزستان:

هیچ‌ یک از خبرنگاران تبریزی درباره علت حضورم در تبریز و قبول مسوولیت تیم تراکتورسازی پرسش نکرد و من باید بگویم، بین من و هواداران تراکتورسازی یک رابطه قلبی برقرار است و خبرنگاران قادر به درک این رابطه نیستند.

17 فروردین 1393- بعد از پیروزی تیم تراکتور برابر استقلال خوزستان:

کمتر از 2 ماه از قرارداد من در تیم تراکتور باقیمانده است و از این بابت که کسی در مورد برنامه فصل بعد از من برنامه نخواسته است، متأسف هستم.

22 فروردین 1393- بعد از پیروزی برابر استقلال در تهران:

با تمام احترامی که به داوران در این مدت دارم یک داور بزرگ هست که اسمش را نمی‌دانم و فکر می‌کنم برای جام جهانی انتخاب شده است و خیلی راحت سوت می‌زند. بازی را خوب کنترل می‌کند و خیلی از او خوشم می‌آید. اسمش فغانی است. مثل داورهای پرتغالی است و داور خیلی بزرگی است.

فروردین 1393- در مورد عدم دعوت علی کریمی(بازیکن تراکتور) به تیم ملی ایران:

این لیستی است که اعلام شده و دیگر تغییر نمی‌کند. بهتر است خودتان(خبرنگاران) زنگ بزنید به آقای کی‌روش و بگویید که علی کریمی را اضافه کنند. –

2 اردیبهشت 1393- تونی اولیویرا بعد از شکست برابر لخویای قطر در آخرین مصاحبه خود در تبریز:

می‌شود نوشتار را اشتباه ترجمه کرد اما در ریاضی اعداد را می‌شناسم. مبلغی که به من دادند قراردادی به اندازه باغ‌آبادی است که در کنار من حضور دارد، با این حساب دیگر حرفی باقی نمی‌ماند.//فارس