سربازان گمنام سفیدپوش در جدال با ارتش کووید۱۹
تکنسینهای اورژانس که به نوعی سربازان گم نام سفیدپوش حاضر در میدان مبارزه با کرونا تلقی میشوند، در روزهایی که ارتش سویههای گوناگون ویروس کووید۱۹ در حال جولان است، صحنه این جدال را ترک نکرده و همچنان در راه فداکاری، ایثارگری و خدمت به مردم از جان خود مایه میگذارند.
۱.۵ سال است که کرونا، آفت جان انسانها و بلای جدید خانوادهها شده و هر روزی هم که سپری میشود، این ویروس منحوس، روی جدیدتری از خود را نشان میدهد. در ابتدا کهنسالان را درگیر میکرد اما اکنون با ایمن شدن و واکسیناسیون گروههای سنی بالا، گونههای جدیدی از خود بروز داده و زورش به جوانان رسیده است.
اما در این بحبوحه کرونایی و بارقههای امیدی که در قلبهای مردم با سرعت گرفتن واکسیناسیون پدید آمده، کادر بهداشت و درمان، خسته تر از همیشه در صحنه حاضر است. بخشی از این فرشتههای زمینی که وسعت اخلاقشان تا به آسمان میگسترد، در مراکز اورژانس فعالیت میکنند و ناشناخته تر از باقی سفیدپوشان، شبانه روز در حال خدمت هستند.
کادر اورژانس، از همان اوایل شیوع کرونا که امکانات مقابله و مواجهه با آن، شاید به تعداد انگشتان دست میرسید، احساس خطر، ترس، نگرانی و ناراحتی را کنار گذاشته و پا به پای بدنهی سلامت کشور، به مردم خدمت کرده است.
زمانی که حتی مردم، اطلاع درستی از ویروسی که به جانشان افتاده نداشتند و نمیتوانستند با ترس و دلهره به عزیزترین انسانهای زندگیشان که برای اکسیژن طلب کمک میکردند، نزدیک شوند، تکنسینهای اورژانس به کمک آنها شتافته و دست یاری به سمتشان گرفتند.
در این راستا و برای آشنایی بیشتر با کار در اورژانس، با یکی از تکنسینهای برتر استانی که ۲۲ سال در راه خدمت به مردم وارد عمل شده است، هم صحبت میشویم.
بهزاد بالازاده ۴۵ ساله یکی از تکنسینهای اورژانس پایگاه امامیه تبریز است که در سال ۷۴، با قبولی در رشته کاردانی اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی تبریز وارد حیطه درمان و بعد از اتمام درس خود در سال ۷۶، یک سال را در قالب طرح خدمت، در اتاق عمل بیمارستان سینا تبریز مشغول کار میشود. از طرفی در سال ۷۷، مرکز اورژانس تبریز نیز در این بیمارستان مستقر بوده و بالازاده با دیدن همکاران خود در لباس تکنسین اورژانس علاقه پیدا میکند تا وارد این بخش شود اما در آن سال، سازمان اورژانس اقدام به استخدام نمیکرد.
در سال ۷۹ اما با صدور مجوز استخدام اورژانس کشور، فارغالتحصیلان رشتههای پرستاری و اتاق عمل که برای مواجهه با صحنههایی چون تصادف، افراد با انواع بیماریها و … آموزش دیده بودند، میتوانستند در بدنه اورژانس کشور جذب شوند که در این راستا نیز بالازاده توانست به بخش اورژانس تبریز راه یابد.
به گفتهی او، پس از چند سال، فارغ التحصیلان بیهوشی نیز توانستند جذب اورژانس شوند اما از حدود شش سال گذشته، تحصیل در رشته جدید فوریتهای پزشکی تنها مرجع جذب کادر اورژانس در کشور شده است. در این رشته، تخصصهای لازم و موردنیاز برای کادر اورژانس ارائه میشود که ادغامی از درسهای رشتههای بیهوشی، پرستاری و …. است.
او از سال ۷۹، کار در بخش اورژانس را آغاز کرده و در طول سالها خدمت در اورژانس، برای دوری از استرس کار و کسب اندکی آرامش، توانسته مدرک کارشناسی مهندسی کشاورزی را از دانشگاه تبریز دریافت کند. او همچنین مدرک کارشناسی امداد سوانح غیرطبیعی را اخذ و سپس بنا به علاقه خود، مدرک ارشد مدیریت بازرگانی را گرفته و سال آینده نیز مدرک دکتری خود در این زمینه را دریافت میکند.
بالازاده در گفتوگو با ایسنا، به تشریح تاریخچه اورژانس تبریز پرداخته و میگوید: اورژانس تبریز بنا به ضرورت وجود نهادی جهت حضور در صحنههایی چون تصادف و … در سال ۱۳۵۵ با سه پایگاه و شش آمبولانس در داخل بیمارستان ۲۹ بهمن تبریز تشکیل یافت.
او ادامه میدهد: در پایگاههای اورژانس به تعداد موردنیاز منطقه، آمبولانس مستقر میشود. در کنار آنها نیز با توجه به وجود مناطقی از شهر که تردد آمبولانس سخت و حتی ناممکن است، مثل داخل بازار تبریز، دستگاههای جدیدی به نام موتور آمبولانس در پایگاههای اورژانس مستقر شدهاند تا در جهت انتقال سریعتر بیماران مورد استفاده قرار بگیرند.
بالازاده در ادامه با اشاره به سختیهای کار در اورژانس، میگوید: طی ۲۲ سال کار در اورژانس، در ۲۰ هزار ماموریت حضور یافته و تعداد بالایی بیمار را تحت اقدامات درمانی قرار دادم. در اوایل حضور در اورژانس که یک سازمان نوپا بود، همانند سایر ارگانهای جدید با تعدادی مشکلات از جمله تعداد کم پایگاهها و پوشش جمعیت پایین رو به رو بودیم، به طوری که مجبور بودیم تا برای رسیدن به یک صحنه، مسافت طولانی تری از شهر را بپیماییم و در نهایت با فوت وقت به محل برسیم که این امر موحب تاخیر در اقدامات احیای بیماران میشد.
او با اشاره به فعالیت ۳۳ پایگاه اورژانس در سطح شهر تبریز، اظهار میکند: با افزایش تعداد پایگاهها، تایم رسیدن به محل کاهش یافته و از طرفی رضایتمندی شهروندان نیز بهبود بخشیده شده است. تایم استاندارد جهانی برای رسیدن اورژانس به محل، هشت دقیقه است چرا که فرصت احیای بیماران سکته قلبی تنها در همین مدت انجام میگیرد. میانگین تایم رسیدن اورژانس تبریز نیز منطقه به منطقه متفاوت بوده و بسته به شرایط ترافیک و در ماموریت بودن آمبولانس پایگاه منطقه و اعزام از پایگاهی دیگر، متغیر اما به میانگین جهانی نزدیک است.
او در ادامه در خصوص سایر مشکلات تکنسینهای اورژانس، اضافه میکند: سیستم اورژانس به دلیل اهمیت کار و حضور به موقع در محل، اولویت را به جای خانواده، تغذیه و سایر مسائل به اعزام سریع و خدمت به بیمار میدهد. تکنسین اورژانس حتی در ایام تعطیلات، اعیاد و … همواره پای کار بوده و حتی در دوران کرونا نیز به صورت شبانه روزی تمامی ماموران در حال خدمت هستند.
این تکنسین با تجربه اورژانس با اشاره به مجاهدتهای کادر اورژانس در دوران کرونا، میگوید: اوایل شیوع کرونا که ویژگیهای این ویروس و نحوه رفتار و مقابله با آن ناشناخته بود، تکنسینهای اورژانس علی رغم اینکه واکسینه نبودند، از جان مایه گذاشته و حتی گاه بدون صرف وعده غذایی، اولویت خود را به ماموریت اختصاص میدادند تا جان بیماران را نجات دهند.
او با بیان اینکه کرونا یک مسئله جهانی بوده و حتی آمار ابتلاها و مرگ و میرها در کشورهایی با بهترین امکانات، بالا رفته است. ادامه میدهد: در روزهای ابتدایی شیوع آن، استرس کار در بخش اورژانس بسیار بالا بود و از طرفی سیستمها و امکانات محافظتی در مقابل این ویروس نیز چندان شناخته شده تلقی نمیشد، اما وضعیت به مرور بهبود یافت و امکانات، برنامه ریزیها و سیاست گذاریها در این راستا جهت تجهیز تکنسین اورژانس به درستی انجام گرفت.
او میافزاید: با توجه به اولویت دار بودن رسیدگی به وضعیت بیماران کرونا برای جلوگیری از بحرانهای آتی، در ابتدا تصمیم گیری شد تا تعدادی از پایگاههای اورژانسی فقط برای انتقال بیماران کرونایی اختصاص یابد و پایگاههای دیگر نیز برای رسیدگی به سایر بیماران اعزام شوند اما اکنون مشخص شده که این جداسازی صحیح نیست و برای بایستی برای تمامی بیماران، از کلیه پایگاههای اورژانس نیرو اعزام شود.
فشار کاری چندین برابری و افزایش تقاضای اکسیژن در دوران کرونا
بالازاده بیان میکند: فشار کاری در دوران کرونا برای کادر اورژانس نیز چندین برابر شده و با افزایش تعداد ماموریتها، تقاضا برای رساندن اکسیژن توسط نیروهای اورژانس نیز افزایش یافت. خوشبختانه اورژانس تبریز در طی دوران همه گیری کرونا در حوزه تامین اکسیژن دچار مشکل نشده و نیروهای عملیاتی نیز از لحاظ تجهیزات در حد ایده آل قرار دارند، با پیش بینی درست و به موقع مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی، آموزشهای لازم در راستای مواجهه با بیماران کرونایی به تنکسینهای اورژانس ارائه شده است.
شهادت دو تن از عوامل اورژانس مبتلا به کرونا در آذربایجان شرقی
او با اشاره به شهادت دو تن از همکاران اورژانس استان در مسیر خدمت به بیماران کرونایی، میگوید: اکنون تمامی عوامل اورژانس دو دز واکسن کرونا دریافت کرده و طی چند ماه اخیر نیز فوتی در بخش تکنسین اورژانس تبریز نداشتیم. تجهیزات اورژانس کاملتر شده و پرسنل خدوم اورژانس راحت تر از اوایل شیوع کرونا به مردم خدمت میکنند.
او در ادامه با تاکید بر اینکه تکنسینهای اورژانس، نیروهای ایثارگر و خادم مردم هستند که فعالیتها و جانبداریهای آنها در راه خدمت به مردم چندان به چشم نمیآید، اظهار میکند: از مسئولان انتظار داریم که پشتیبانیها و حمایتهای لازم از این قشر خدمت رسان را داشته باشند تا با تشویق این کادر به خصوص نیروهای جوان و تازه کار، ایثارگریهای آنها نیز ادامه یابد چرا که اورژانس در تمامی بحرانها از آتش سوزی گرفته تا غرق شدگی و حتی بحران کرونا، در خط مقدم جبههی ایثار ایستاده است.
این تکنسین برتر استانی ادامه میدهد: کار در شرایط سخت کمبود امکانات که حتی برف و باران و کرونا هم جلودار آن نیست، تنها عشق به کار و خدمت به مردم میتواند پاسخگوی این حجم از فداکاریها باشد.
روایتی از اقدام به احیای کودک چهارسالهای که دچار برق گرفتگی شده بود
او در ادامه، در پاسخ به سوال ” آیا در طول ۲۲ سال کار در اورژانس، صحنهای بوده که هیچگاه نتوانستهاید فراموش کنید؟”، توضیح میدهد: صحنههای خوب و بدی در تک تک ماموریتها دیده و گذراندهام که هیچکدام از یاد نمیرود. اما در یکی از این ماموریتها در سال ۸۹، به خانهای در یکی از مناطق محروم شهر اعزام شده بودیم که پدری نشسته بر سر بالین فرزندش، منتظر رسیدن ما بود. این کودک حدودا چهار ساله دچار برق گرفتگی شده و در همان کنترل اولیه متوجه شدیم که علائم حیاتی ندارد و در واقع فوت کرده است.
او ادامه میدهد: علی رغم نداشتن هیچ علائم حیاتی اما به دلیل اینکه سریع به محل رسیده بودیم و اخلاق حکم میکرد که به وضعیت بیمار رسیدگی کنیم، شروع به انجام اقدامات احیا کردیم در حالی که از نظر پزشکی، امید چندانی برای بازگشت این کودک وجود نداشت. ما هر کاری را که در این وضعیت در حد توان داشتیم را انجام دادیم. حتی با وجود اینکه زمان استاندارد برای انجام مراحل احیا و بازگشت فرد برق گرفته ۳۰ دقیقه بود، ما ۴۵ دقیقه را به احیای کودک مشغول بودیم.
بالازاده میافزاید: به دلمان افتاده بود که میتوانیم احیایش کنیم و انگار که به ما الهام شده بود، این کودک میتواند بار دیگر نفس بکشد، از طرفی هم به خاطر سن پایین او، انرژی و انگیزه برای احیا در ما بیشتر شد. بعد از ۴۵ دقیقه که امیدمان هم تمام شد، در حال جمع آوری وسایمان بودیم تا پس از آن، زمان فوت را اعلام کنیم اما پیش از اینکه کیفمان را ببندیم، برای آخرین بار علائم حیاتی کودک را کنترل کردیم و با کمال تعجب و خوشحالی متوجه شدیم که بدن نحیف این کودک نبض خفیفی دارد.
او میگوید: پس از احیا، بیمار را به یکی از بیمارستانهای تبریز انتقال دادیم و خوشبختانه این کودک چهار ساله توانست بار دیگر نفس بکشد و بعد از سه روز نیز از بیمارستان مرخص شده و به آغوش خانواده خود بازگردد.
او خاطرنشان میکند: شاید در طول ۲۲ سال خدمت، بنده ۱۲ مورد سی پی آر و احیای موفق داشته باشم، اما در کنار مجموع اقدامات احیای موفق سایر عوامل، میتوان به عددی بالا رسید که بازگشت به حیات این تعداد افراد توسط سرمایههای انسانی و معنوی اورژانس رقم زده شده است.
جان انسانهای محروم با غیرمحروم هیچ هیچ برای اورژانس ندارد
این تکنسین اورژانس با بیان اینکه جان تمامی شهروندان در تمامی نقاط محروم و غیرمحروم هیچ فرقی برای عوامل اورژانس ندارند، اظهار میکند: تمامی شهروندان برای ما محترم هستند و از لحاظ اخلاقی و عرف عوامل اورژانس، پیش از مال و اموال و یا درجه و جایگاه اجتماعی بیمار، وضعیت جسمی یک انسان مهم است.
دستگیری عوامل اورژانس از بیماران نیازمند
او ادامه میدهد: گاه عوامل اورژانس پیش از رسیدن عوامل نیروی انتظامی، مواظب وضعیت صحنه هستند تا مبادا دستکاری و یا دست درازی به اشیای بیمار انجام بگیرد. عوامل اورژانس در بطن جامعه زندگی میکنند و با ورود در ماموریتهای مختلف به خانههای مردم، سرو وضع زندگی خانوادههای نقاط مختلف شهر را از نزدیک میبینند و گاه حتی پرسنل خدوم اورژانس وقتی وارد خانهای که خانواده تنگدست هستند، بخشی از هزینه درمان بیمار را تقبل کرده و حتی برای کمک بیشتر به دستگاههای حمایتی معرفی میکنند.
او تاکید میکند: پرسنل اورژانس از لحاظ اخلاقی به گونهای تربیت یافتهاند که همواره و در همه شرایط، در پی کمک به هم نوعان خود بوده و حتی برای نجات جان بیمار، از حق و حقوق خود نیز میگذرند. هر انسانی که توسط اورژانس نجات مییابد، در واقع عضوی از خانوادهای است که در گوشهای چشم انتظار نجات عزیز خود هستند.
بالازاده با بیان اینکه نجات یک انسان در اصل، یک خانواده را از فروپاشی نجات میدهد، میافزاید: نجات جان یک انسان، به ما انگیزه میدهد تا در راه نجات جانهای دیگراستوارقدم باشیم.
نحوه کار سیستم اورژانس
او در ادامه در خصوص نحوه کار در دو سیستم عملیاتی و پشتیبانی اورژانس، توضیح میدهد: در تماس با شماره ۱۱۵ اورژانس، همراه بیمار به مرکز اورژانس مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی تبریز وصل میشود. اپراتورهایی شامل کارشناسان پرستاری، مامایی و … مستقر در مرکز، نکات لازم و اطلاعات مربوط به وضعیت و سابقه بیمار، آدرس دقیق و … را گرفته و بنا به تعداد موردنیاز آمبولانس و محل حضور بیمار، تیمهای اورژانس به محل عازم میشوند و بیمار را پس از اقدامات اولیه به بیمارستان منتقل میکنند.
وی میافزاید: به تازگی قرار است تا یک سیستم خودکار در بخش اپراتور اورژانس مستقر شود تا در زمان تماس با اورژانس، آدرس بیمار به صورت دقیق و خودکار در سامانه مشخص شود. با اجرایی شدن این امر، میتوان شاهد انجام ماموریتهایی سریع تر و بهتر با اعزام به موقع آمبولانسها شاهد بود.//ایسنا