اخبارتبریز-1

خانه‌ی رستگار به نام شهریار به کام دیگران

خانه‌ی رستگار یکی از خانه های تاریخی شهر تبریز است که از سال ۱۳۸۹، «بنیاد پژوهشی شهریار» نامیده شده و در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی قرار گرفته است.

خانه رستگار مربوط به دوره‌ی پهلوی اول بوده که در خیابان ارتش جنوبی تبریز حوالی چهارراه باغشمال واقع شده است. این اثر در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۷۸ با شماره‌ی ثبت ۲۵۰۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

این خانه متعلق به اوایل حکومت پهلوی بوده و از سه طبقه تشکیل شده‌است؛ دارای سه ورودی از قسمت غرب، سمت خیابان ارتش و قسمت شمالی، کوچه‌ی حاج رضا و جنوبی از خیابان باغشمال است.

طبقه‌ی زیرین این خانه از دیوارهای آجری و تفلیسی و طاق‌های گهواره‌ای متقاطع تشکیل شده‌ است و در ضلع شرقی طبقه‌ی همکف، اتاق‌های متعددی وجود دارد که مشرف به خیابان بوده و به واسطه‌ی یک راهرو به هم دسترسی دارند.

در طبقه اول نیز یک راهرو، دسترسی به اتاق‌ها را ممکن می‌سازد؛ جبهه‌ی شمالی بنا در طبقه‌ی زیر زمین، پوشش طاقی دارد و در طبقه‌ی همکف آن، ورودی کوچه از طریق یک راهرو به حیاط رسیده و اتاق‌هایی در دو سوی آن واقع شده‌است.

در طبقه‌ی اول، که دسترسی به آن از راه پله‌ی جبهه‌ی غربی است، دو اتاق بزرگ ایجاد شده‌ که پیش تر، در داخل محوطه‌ی اندرونی این خانه، بنای مسکونی دیگری نیز وجود داشته که از طریق دالانی که از کوچه راه داشته، به آن دسترسی بود اما اکنون این بنا از بین رفته و با حیاط خانه رستگار ترکیب شده‌است.

محل قرارگیری این ساختمان باشکوه بنا به گفته‌ی مطلعین، در دوران پهلوی اول دبیرستان نظام تبریز و روزگاری مرکز بهداری دولت وقت آن روزگار بوده و زیبایی های آجرکاری آن همواره سوال ایجاد می‌کرد که کاربری این ساختمان باشکوه تاریخی چیست؟

برای به دست آوردن جواب این سوال و بازدید عینی این مکان و جویای اقداماتی که در آنجا انجام می‌شود، رهسپار آن خانه‌ی تاریخی شدیم.

در بدو ورود با ساختمانی قدیمی با معماری بی‌نظیر و تابلویی که نام «بنیاد پژوهشی شهریار» در آن کاشی‌کاری شده، مواجه می‌شویم که نام آن عاشقان ادبیات را وسوسه کرده و به سمت خود جذب می‌کند.

سال ها بود که با گذر از این مکان به دنبال آن بودم تا بدانم که چه اقداماتی در آن انجام می‌شود، پس با کنجکاوی و کوله باری از سوال به سمت درب اصلی این خانه حرکت می‌کنم؛ در بسته است، با زدن زنگ در، مردی ‌در را باز می‌کند و من را به اتاقی هدایت می‌کند تا سوالات خود را در این خصوص بپرسم.

معاون بنیاد پژوهشی شهریار در رابطه با اقداماتی که در این مکان انجام می‌شود، می‌گوید: با شیوع ویروس منحوس کرونا اغلب فعالیت های بنیاد تعطیل شد اما قبل از این بیماری، ماهانه بزرگداشت هایی برای مفاخر آذربایجان و سخنرانی های علمی در حوزه‌ی علوم انسانی برگزار می‌شد.

رحمان مشتاق‌مهر ادامه می‌دهد: جلسات نقد و بررسی کتاب را برگزار می‌کردیم که باید حداقل ناشر، مترجم و یا مولف آن، آذربایجانی باشد و در این جلسات، مولف، ناشر و منتقدین آن حضور داشتند.

او در رابطه با کتاب های چاپ شده این بنیاد اظهار می‌کند: کتاب های متعددی در حوزه‌ی ادبا و مفاخر آذربایجان در اینجا چاپ شده است که از جمله‌ی آن می‌توان به کتاب «همام تبریزی» دکتر رشید عیوضی و یا گردآوری مجموعه مقالات نظامی اشاره کرد.

او با اشاره به نامیده شدن این بنیاد به اسم شهریار خاطرنشان می‌کند: به علت احداث این بنیاد در آذربایجان، نام آن را «بنیاد پژوهشی شهریار» نامیده‌اند اما تنها مختص شهریار نبوده و تاریخ، فرهنگ و ادبیات آذربایجان را به ادبیات ایران مرتبط می‌کند.

وی در ارتباط با فعالیت های انجام شده برای شهریار تاکید می‌کند: این بنیاد، دوبار برای شهریار بزرگداشت برگزار کرد و آثار «حیدر بابایا سلام» و اشعار ترکی شهریار را نیز ترجمه کرد.

مشتاق فر تاکید کرد: این بنیاد در اختیار فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده و تمامی فعالیت ها زیر نظر آنها انجام می‌شود.

گفت‌وگو با پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی و پژوهشگر آذربایجان شناسی

دکتر حسین شهبازی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در خصوص این بنیاد به ایسنا می‌گوید: آذربایجان، مهد بزرگانی چون قطران تبریزی، خاقانی شروانی یا شهریار است؛ برای این بزرگان در این سال‌ها چه کار شاخصی انجام شده است؟ آیا صرفاً با برگزاری یک بزرگداشت حق آن‌ها ادا می‌شود؟ آیا تحقیق روی محور فکری، زندگی یا بررسی شاخص‌های ادبی و قدرت شاعری و وجه تمایز اندیشه‌ی شهریار یا دیگر شاعران از جمله قطران، خاقانی و نظامی مهم بوده یا چاپ اثر گردآوری شده و درجه‌ی چندم یک دانشجو با عنوان اسفند و کاربردهای آن در فرهنگ عامیانه که رویکرد علمی نیز ندارد.

وی اظهار می‌کند: در خصوص نظامی مجموعه مقالاتی از طرف بنیاد به طبع رسیده که شاید با در نظر گرفتن وزنه‌ی مولفان، یکی از کارهای خوب آن مجموعه بوده؛ هرچند بیشتر مقالات این اثر نیز به دلیل رویکرد همایشی آن، ساختار علمی شاخص و قابل توجهی ندارند؛ دومین اثر نیز مربوط به دیوان‌همام تبریزی بوده که توسط استاد ارجمند جناب دکتر «رشید عیوضی »تصحیح شده و توسط این بنیاد به چاپ رسیده است که به غیر از این دو اثر، بقیه‌ی آثار چاپ شده از بنیاد، بسیار ضعیف بوده و عملکرد آن مجموعه را در سال‌های اخیر در معرض نقد شدید منتقدان فرهنگی و ادبی قرار داده است.

این پژوهشگر در رابطه با انحصار طلبی آن مجموعه بیان می‌کند: زمینه حضور و تحقیق بسیاری از محققان برجسته‌ی ادبیات و آذربایجان‌پژوهان در این مکان فراهم نیست، تنگ‌نظری‌ها سبب سرخوردگی محققان دلسوز آذربایجان شده تا گوشه‌ی انزوا و عزلت در پیش گیرند و آثار گردآوری شده‌ی این مکان مربوط به افرادی است که با این گروه، خط فکری مشترکی دارند.

شهبازی اضافه می‌کند: صدها کار ناتمام پیرامون شهریار یا شاعران آذربایجان وجود داشته که شایسته بود، بنیاد پژوهشی شهریار به تناسب رسالت خود و بر اساس مندرجات اساس نامه‌ی خود در حوزه‌ی آذربایجان انجام دهد اما پرداختن به کارهای حاشیه‌ای باعث شده است تا شاهد آثار فاخر و خروجی شاخصی از آن بنیاد نباشیم که البته اگر ازاین عزیزان جویا شویم که چرا برای شهریار هیچ کار شاخص و ارزشمندی انجام نمی‌دهید، شاید در پاسخ بگویند که اهداف بنیاد صرفا به شهریار محدود نمی‌شود اما در پاسخ به آنها باید پرسید که در عصر معاصر، از منطقه‌ی آذربایجان به جز شهریار، چه کسانی، سخن را به ذُروه‌ی اعلای کمال رسانده‌اند و برای آذربایجان و تبریز افتخار آفرینی کرده‌اند.

او با انتقاد از انتصاب برخی افراد غیر بومی در راس این بنیاد توصیه می‌کند: برای این مجموعه‌ی مهم، افراد باسوادی لازم است که علاوه بر حوزه‌ی ادب، در زمینه‌ی تبریز پژوهی هم تخصص داشته باشد که واقعاً جای تاسف دارد که دیوان قطران تبریزی را یک محقق غیر بومی به چاپ رساند و یا صدها انتقاد دیگر که در اینجا مجال بحث وجود ندارد.

سخن پایانی

برای ما این سوال همچنان باقی ماند که واگذاری این خانه‌ی با عظمت تاریخی به یک بنیاد ادبی که تعداد کارمندان آن یک دهم تعداد اتاق های این عمارت هم نمی‌شود، چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟ آیا این عمارت نمی‌توانست کاربری های فرهنگی و گردشگری مانند موزه داشته باشد تا مورد بازدید عموم قرار گرفته و تاریخ آذربایجان را به مشتاقان این عرصه معرفی کند؟

مورد دوم که در خصوص نامگذاری این مکان به نام بنیاد پژوهشی شهریار است که با توجه به آنچه که شنیدیم، اقدامات چندانی در خصوص شخص استاد شهریار انجام نشده و فقط از نام و آوازه‌ی شهریار استفاده شده است.

اما در پایان سوالی در ذهن من و شاید خوانندگان این گزارش ایجاد شود که حقیقت ماجرا چیست و چرا هیچ کس به داد این مکان و هزاران خانه‌ی رستگار دیگر نمی‌رسد؟

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا