“کسب درآمد چند ده میلیونی” توهم یا واقعیت؟!
سخن کوتاه “کسب درآمد چند ده میلیونی”، جملهای معروف برای جذب متقاضیان مشتاق به کسب درآمد بالا است که برای ورود به عرصه بازاریابی شبکهای انواع شرکتها به کار گرفته میشود که برای برخی واقعی و برای برخی دیگر یک توهم و رویایی بیش نیست.
در دوران کرونایی که محدودیت تردد حاکم بوده و از خرید حضوری مایحتاج تا حد امکان باید دوری شود، راه اندازی سیستم فروش آنلاین و مجازی در انواع کسب و کارها بسیار رواج یافته و به عنوان راهی برای کسب درآمد مطرح میشود. در واقع به دلیل محدودیت در خریدهای حضوری و تعطیلی برخی کسب و کارها و بیکاری موجود در جامعه، ممکن است تعدادی از افراد به دنبال شغل مناسبی در این روزها و یا رونق کسب و کار خود باشند.
(از صبح تا شب کار کردن و جون کندن فقط برای چندرغاز پول خسته شدهای؟ میخواهی طی چند ماه و صرف حداکثر چهار ساعت و یا کمتر در روز به درآمد باور نکردنی برسی؟ تو میتونی به رویاهات دست پیدا کنی فقط باید راه درست رو پیدا کنی؟ دانش آموزی، دانشجویی یا خانم خانه دار فرق نمیکند تو هم میتوانی به خواستههات برسی و … ) شاید شما هم در برخورد با دوستان و آشنایان نزدیک و دور، با این قبیل جملات برخورده کرده و پیشنهاد کاری را که در ابتدا نامی از آن به میان نمیآید و فقط از سود و درآمد آن صحبت میشود، دریافت کنید.
زهرا، دانشجوی سال دوم دانشگاه که این حرفها را از یکی از دوستان همدانشگاهیاش شنیده است، به ایسنا میگوید: پس از اینکه مشتاق اشتغال به این کار شدم، نمیدانستم که باید منتظر آغاز مرحلههایی باشم که روحم از آن خبر ندارد، زیرا به طور معمول پس از شنیدن سخنان انگیزشی افراد موفق خارجی در مورد پول درآوردن (نه ایجاد اشتغال و کارآفرینی) که هر انسانی را وسوسه میکند، اشتیاق برای دریافت جزئیات بیشتر از این کار بالا میرود اما کمی باید صبور بود تا شخص به “پرزنت” ادامه دهد و مشاوره به طور کامل پیاده شود.
او میافزاید: در این راستا حتی فیلمهایی از افراد کارآفرین و بزرگان تجارت دنیا را ارسال میکنند و پس از تحلیل این سخنان انگیزشی که انسان را به چالش میکشاند، با فرد دیگری که در اصطلاح به آن “لیدر” گفته میشود نیز باید صحبتی داشت تا با درآمد میلیاردی و زندگی لوکس این فرد که با فروختن امکانات کم زندگی خود در جوانی و قرض و بدهی این کار را شروع کرده است نیز آشنا شد.
به گفتهی او، تمامی این کارها فقط برای باز شدن ذهن متقاضیان کار انجام میشود تا رویای زندگی لوکس و لاکچری در ذهنها جا بیفتد و برای رسیدن به این رویا، حاضر به انجام هر کاری باشند. البته تا این مرحله از ماهیت کار فقط عنوان بیزینس مطرح میشود و صحبتی از کاری که متقاضیان باید انجام دهند، به میان نمیآید.
زهرا ادامه میدهد: پس از آماده شدن ذهن برای ورود به عرصه کارهای بزرگ و درآمدهای بالا که رویای سودهای هنگفت را برای انسان تداعی میکند، ماهیت کار در این عرصه مشخص میشود و متقاضیان و افراد مشتاق کار میفهمند که باید به خرید و فروش محصولات شرکت و یا کمپانی مشخص بپردازند. این شرکت ممکن است در هر حیطهای مثل لوازم آرایشی و بهداشتی، موادغذایی و حتی کپسولهای آتش نشانی فعالیت داشته باشد. برخی از این کمپانیها خود تولیدکننده محصولات در داخل کشور هستند و یا اقدام به واردات محصول میکنند.
او با بیان اینکه این شغل رویایی، همان دلالی و فروش محصولات یک شرکت به مردم است، میافزاید: در این راستا، خود شرکت متحمل انجام هیچ تبلیغاتی نمیشود و این بازاریابان هستند که باید محصولات را در قدم اول به اطرافیان و سپس با تبلیغ و چانه زنی به سایر اشخاص بفروشند.
او متذکر میشود: در این کار نمیتوان به آسانی پول درآورد و باید فقط تلاش کرد و جان کند تا به درآمد رسید و به هر کسی فقط به اندازه تلاشش، پول میرسد.
روش کار در بازاریابی شبکهای
او میگوید: کار در سیستم فروش این شرکتها بدین گونه است که باید خود افراد شاغل در این سیستم، اقدام به خرید محصولات شرکت کرده و سپس به هر کسی که میشناسند، بفروشند تا از این طریق درصدی از فروش را به دست آورند؛ البته در این مسیر هم میتوان با معرفی متقاضیان جدید کار به عنوان زیرمجموعه و عضوی از تیم بازاریابی خود، از فروش محصولات توسط آنها نیز پورسانت دریافت کرد.
در واقع یک نوع سیستم فروش پیچیده هرمی، شکل میگیرد که افراد راس آن به درآمد بالا رسیده و زیردستان در حال افزایش و تغییر هستند.
در ابتدای گزارش گفته شد که بنای جذب افراد به این اشتغال بر پایهی درآمد بالای چند ده میلیونی است، که به گفتهی اعضای این سیستم فروش، در دو ماه اول باید حداکثر شش الی هفت ساعت در روز کار کرد و سپس این میزان به یک ساعت نیز کاهش مییابد. در حالی که فروش محصول یا پیدا کردن مشتری و چانه زنی و در اصطلاح، شستشوی مغزی افراد برای خریدن جنس، ممکن است ساعتهای طولانی به طول انجامد و وقت گیر باشد و حتی به گفتهی خود لیدرها و سایر افراد شاغل در این سیستم، در چند ماه ابتدای شروع کار ممکن است که متقاضیان حتی ضرر بدهند و هیچ محصولی را نفروشند. معمولا به متقاضیان در گام اول از ماهیت کار و واقعیتها و سختیهایی که در ادامه مسیر وجود دارد، چیزی گفته نمیشود و بیشتر بر روی جنبههای مثبت پول درآوردن صحبت میشود تا از سختیهای پیش رو آگاه نشوند.
لیلا یکی دیگر از متقاضیان ورود به این شغل است که در خصوص نحوه آشنایی خود با بازاریابی شبکهای میگوید: یکی از دوستانم جهت مشاوره پوست و مو با من تماس گرفت و من را جهت مشاوره رایگان نیم ساعته دعوت کرد.
او که پس از مدتی فعالیت در سیستم، از آن خارج شده است، میافزاید: پس از پر کردن فرم و نوشتن نام معرفی کننده، با گفتن حرفهایی در خصوص پوست و موهای مختلف که خود نیز به جهت حضور در فضای مجازی آگاه بودم، به اصطلاح بنده را مشاوره کرده و سپس اقدام به معرفی محصولات بهداشتی پوست و مو با تخفیف کرد و چون من در رودروایسی دوستم قرار گرفته بودم مجبور به خرید شدم.
او میگوید: دوستم از درآمد بالا و خوب این کار جدیدی که به آن مشغول است آنقدر گفت که من نیز مشتاق شدم تا کار کنم. در این راستا نحوه ورود به این شغل را جویا شدم که فردی به نام لیدر به من گفت که ابتدا آموزشهای لازم در خصوص انواع پوست و مو، نحوه معرفی، چانه زنی و بازاریابی محصول را دریافت میکنی و سپس با معرفی محصولات به آشنایان و افراد دیگر اقدام به فروش محصول کرده و با معرفی افراد دیگر به این شغل و فروش محصول توسط آنها میتوانی پورسانت دریافت کنی که البته درآمد واقعی بستگی به میزان فروش محصول دارد.
لیلا که دانش آموز دبیرستانی است، میگوید: پیدا کردن مشتری و فروش محصولاتی که هر کدام بالای ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارد، تبدیل به معضل هر روز من شده بود، تا جایی که درس نمیخواندم و در فضای مجازی و حقیقی دنبال مشتری و تبلیغ بودم.
او میافزاید: این شغل شاید برای عدهای که روابط گسترده و اطرافیان بیشتری دارد، خوب باشد و راهی برای درآمد زایی با تلاش و پشتکار فروشندگی محسوب شود اما وجود سرمایه نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود تا بتوان از یک جایی شروع کرد؛ البته بازاریابی شبکهای یک گزینه برای فروش محصولات در سراسر دنیا مطرح است و سختیهای مخصوص به خود را دارد.
تبلیغ محصول در بازاریابی شبکهای به صورت مستقیم و چهره به چهره است
کارشناس مسائل اجتماعی در گفتوگو با ایسنا، اظهار میکند: در بازاریابی شبکهای یا همان بازاریابی چند سطحی، شرکتها اقدام به فروش محصول بدون واسطه و تبلیغات و به صورت مستقیم میکنند؛ در این شیوه فروش که از گروههای اجتماعی مختلف در قالب یک شبکه استفاده میشود، ترویج و تبلیغات محصول توسط بازاریاب به صورت دهان به دهان و چهره به چهره انجام میگیرد.
موسی نیرومند میافزاید: در این نوع بازاریابی، معرفی و فروش محصول ابتدا از نظام خویشاوندی آغاز میشود و سپس به سمت اطرافیان و گروههای همسان و دوستان گسترش مییابد؛ البته در این راستا ممکن است فردی که اقدام به ترویج و معرفی کالا میکند، اطلاعات کافی نسبت به کالا نداشته باشد و نداند که این محصول تبلیغی در مقایسه با محصولات مشابه دیگر، واقعا چه تفاوتی دارد.
هیچ رابطه حقوقی و رسمی بین فرد و شرکت وجود ندارد
او متذکر میشود: در این بازاریابی هیچ رابطه حقوقی و رسمی بین فرد و شرکت وجود ندارد، که از این رو نمیتوان برای بازاریابی شبکهای عنوان شغل را به کار برد، اما بنا بر وسعت و حیطه روابط اجتماعی افراد شرکت کننده در این سیستم فروش، میتوان گفت که اگر شرکت محصول صحیحی را ارائه دهد و فرد شاغل نیز دارای مهارتهای ارتباطی عالی و روابط اجتماعی گسترده باشد، درآمدزایی بالا میتواند انجام بگیرد اما درآمد تابعی از تلاش و موفقیت برای فروش محصول خواهد بود.
او با اشاره به وجود رقابت در تجارت و بازار فروش، میگوید: شرکتها اقدام به استخدام غیرمستقیم افراد میکنند تا محصول توسط این افراد فروخته شود، از این طریق دیگر نگرانی بابت کیفیت پایین و قیمت بالای محصول وجود ندارد زیرا شرکت میداند که افرادی را برای فروش محصول در اختیار داشته که محصول را بفروشند یا نفروشند نیز مشکلی برای شرکت نخواهد داشت چون در قبال عدم فروش محصول ضمانتی برای فروشنده وجود ندارد.
نیرومند با بیان اینکه در بازاریابی شبکهای درآمد ثابتی برای افراد وجود نداشته و درآمد هر شخص به میزان فروش محصول بستگی دارد، میگوید: شرکتها در راستای حرفهای گری، بدون صرف هزینه تبلیغ و عدم حضور در عرصه رقابت برای ارتقای کیفیت محصولات خود، از طریق بازاریابی شبکهای، مردم را درگیر ساخته و محصولات را به فروش میرسانند.
او متذکر میشود: معمولا در بازاریابی خود محصول باید فروشنده خود باشد و از نظر کیفیت، مطلوبیت و اثربخشی، خود را در معرض فروش قرار دهد اما ممکن است که در بازاریابی شبکهای رقابت در حوزه قیمت بیشتر از سایر موارد بوده و حتی برخی شرکتها به جای ارتقای کیفیت محصول به فکر گسترش شبکه فروش باشند.
او با بیان اینکه شرکتی که فقط به دنبال سود باشد و به ارتقای کیفیت و نوع محصول فکری نکند، دوامی نخواهد داشت، میافزاید: بازاریابی شبکهای ساختاری مانند ساختار شبکههای هرمی که فعالیت ممنوع و غیرمجاز محسوب میشوند، دارد با این تفاوت که در بازاریابی شبکهای محصول به فروش میرسد ولی در شبکههای هرمی فقط پول و یا کالاهای سوری ردوبدل شده و شبکه از این طریق رشد میکند.
این جامعه شناس با بیان اینکه هیچ فرایند نظارتی بر فعالیت اینگونه شبکهها وجود ندارد، ادامه میدهد: اگر نظارت در فعالیت بازاریابی شبکهای وجود نداشته باشد، در درازمدت منجر به بی نظمی و انحراف از مسیر ابتدای خود خواهد داشت؛ این ساختارها در آینده سرانجامی نخواهند داشت چرا که مشتری به دنبال کیفیت است و اگر محصول کیفیت لازم را نداشته باشد قطعا مشتری هم مایل به خرید نخواهد بود.
او با اشاره به حضور دانش آموزان در این سیستم فروش نیز میگوید: در خصوص قشر دانش آموز که همانند یک نرم افزار، دائم در حال یادگیری، شکل گیری و شکل پذیری است با این جریان کاذب، در زمینه خلاقیت و مسیر رشد لطمه میخورد و حتی بر روی مسیر تحصیل این قشر نیز میتواند تاثیر بگذارد.
کارآفرینی برای دانش آموزان سودمند است
او با تاکید بر اینکه کارآفرینی و اشتغال برای دانش آموزان امری سودمند است، ادامه میدهد: یک دانش آموز در کشورهای توسعه یافته فقط درس نمیخواند بلکه عمل هم میکند، اما نکته مهم این است که کار دانش آموز باید بر اساس ویژگیهای این سنین تعریف شود و با دامنه مفاهیم روند تحصیلی ارتباط داشته باشد.
نیرومند اشتغال صحیح دانش آموزان را اقدامی موثر بر زندگی آینده آنها دانسته و میگوید: در راستای کارآفرینی دانش آموزان، علاقهها ظاهر میشود و تحصیل بر اساس علاقه به جلو میرود، با تحریک خلاقیت در این سنین، آینده شغلی به آرامی شکل میگیرد و فرد به دنبال ایده و اشتغال خلاق خواهد بود که این امر موجب نوآوری و شکوفایی کشور میشود.
او میافزید: همچنین این امر به اقتصاد فرد نیز کمک میکند و از کودکی یاد میگیرد تا بر روی پای خود بایستد، اما در بازاریابی شبکهای انسجام شغلی برای هیچ یک از گروههای اجتماعی وجود ندارد و حتی تعریف درستی از آن برای مخاطبان نیز ارائه نشده است؛ عدم وجود تعریف درست و سازوکار مشخص برای بازاریابی شبکهای در کشور، نظارت دقیق و منظم بر نحوه فعالیت، محصول ارائه شده، فرایند عضوگیری و نحوه ترویج در تمامی لایههای این بازاریابی انجام نمیگیرد.
او با بیان اینکه قطعا یک دانش آموز در چنین فضای اجتماعی لطمه خواهد خورد، اظهار میکند: از نگاه اجتماعی و جامعه شناختی حتی ممکن است که آسیبهای اجتماعی دیگری نیز در این نوع شبکهها دیده شود، پس این اشتغال یک خلاقیت و یا کارآفرینی برای دانش آموزان به حساب نمییاید.
این کارشناس مسائل اجتماعی متذکر میشود: ورود دانش آموزان به بازاریابی شبکهای زمینه را برای سوق این قشر به سمت شغلهای کاذب در آینده فراهم میسازد؛ وقتی فردی در سنین پایین چنین تجربهای را کسب کند، در آینده به این فکر میکند که از چه راههایی میتواند بدون انجام کار، درآمد داشته باشد، در راستای این امر استعدادهایی که به عنوان سرمایههای جامعه در جهت توسعه جامعه حرکت میکنند، در چنین حوزههایی رسوب خواهد کرد.
او میافزاید: این پدیده آفت بزرگی است که باید دستگاههای آموزشی و نظارتی بر روی آن رصد کامل داشته باشند و اگر حتی این شغل بر روی محور درست حرکت کند و مشکلی از بابت فروش محصول و … نداشته و از موازین جامعه انحراف نیابد، حداقل در جذب گروههای دانش آموزی توجه بیشتر انجام بگیرد.
دلایلی سوق افراد به سمت بازاریابی شبکهای
او با بیان اینکه دلایل بسیاری برای سوق اقشار مختلف به سمت این شبکه وجود دارد، میگوید: وقتی شرکتها برای فروش محصولات خود اقدام به ایجاد جذابیت برای جذب افراد به سیستم فروش میکنند معمولا وعده درآمد مطرح میشود، یعنی افراد میتوانند از طریق این شغل به درآمد خوبی دست پیدا کنند.
نیرومند ادامه میدهد: دانش آموز به دنبال ابراز وجود است، این نیاز، آن را به سمت بازاریابی شبکهای میکشاند چرا که از این طریق میتواند مسئولیت برعهده بگیرد و نقش اجتماعی خود را ایفا کند، و یا حتی وقتی محصولی را میفروشد، در کنار کسب درآمد احساس هویت و وجود پیدا میکند؛ برای جلوگیری از ورود دانش آموزان به سمت این اشتغال باید خود جامعه و مخاطبان و دستگاههای ذیربط موقعیت شغلی را برای دانش آموزان مهیا کنند.
او میگوید: گروههای اجتماعی دیگر نیز برای ورود به این شبکه ممکن است دلایل اقتصادی مثل عدم وجود کار و درآمد کافی داشته باشند، اقشار مختلف جویای کار مثل بانوان خانه دار، مردان دارای تحصیلات و افراد بیکار و حتی رانندگان نیز ناگریز وارد این شغل میشوند؛ هرچند که در این شغل استخدام وجود ندارد اما فرد خود را به عنوان یک مستخدم و واسطه بین شرکت و مردم میبیند.
او میافزاید: ممکن است افرادی حتی نیاز اقتصادی به این شغل نداشته باشند و هدف از ورود و اتصال به این شبکه را قبول مسئولیت و پیدایش هویت و جایگاه اجتماعی بدانند.
به گزارش ایسنا، در این میان موضوعات مختلف مطرح میشود. از جمله اینکه اغلب متقاضیان و هدف سیستم بازاریابی شبکهای، دانش آموزان و دانشجویانی است که آماده پذیرش پیشنهاد کار چندمیلیونی هستند. این اشتغال که ممکن است یک نوع شغل کاذب محسوب شود و هیچ گونه کارایی و خدمت خاصی به جامعه نکند، در بین جوانان بسیار رواج یافته و ساعات زندگی خود را به دلالی و فروش محصول با چانه زنی و تبلیغ با فرستادن عکسهایی از قبل و بعد مصرف، میگذرانند. در این راستا، نوجوانان و جوانان از آموختن مهارتهای مختلف دور شده و به سمت تجارت و فروشندگی سوق مییابند.
اعضای هر یک از تیمهای بازاریابی شرکتها همچون یک هرم به یک دیگر وابسته بوده و از درآمد زیردستان خود پورسانت دریافت میکنند. همچنین عمر اشتغال هر یک از این واسطههای فروش نیز به وضعیت فعالیت و درآمد شرکت و کمپانی مجموعه بستگی دارد و به جرات میتوان گفت که اغلب افراد شرکت کننده در این سیستم به درآمد بالا نمیرسند.
نحوه ساختار بازاریابی شبکهای همانند شرکتهای هرمی است با این تفاوت که در بازاریابی هرمی کالا جابه جا میشود اما در شرکتهای هرمی کالایی وجود ندارد و فقط پول منتقل میشود.
اشخاصی که در این سیستم به دنبال جذب افراد هستند به قانونی بودن بازاریابی شبکهای شرکت خود اذعان کرده و این روند را دارای مجوز از سوی سازمان صمت معرفی میکنند تا از این طریق اعتماد به این اشتغال بالا رود. در واقع سازمان صمت با فعالیت چنین شبکهای موافقت کرده است اما شرکتهای مشخص و محدودی هستند که مجوز کسب کردهاند و فعالیتشان قانونی است که میتوان با جستجوی نام شرکت موردنظر در سایت سازمان صمت از آن مطمئن بود.
تغییراتی که در افراد جذب شده ایجاد میشود
در گفتوگویی با بازاریابان در این سیستم فروش میتوان گفت که این افراد در نحوه برخورد و بیان جملات برای جذب اشخاص به این کار و یا مشتریان، مهارت دیده هستند و با لبخند و بیانی پر از انرژی و فصیح اقدام به جذب و معرفی محصول میکنند. همچنین این افراد آموزشهای لازم جهت معرفی محصولات را نیز دریافت کرده و از طریق مشاوره رایگان، اقدام به فروش محصول میکنند.
افراد زیادی هستند که پس از ورود به این سیستم و یا در میانههای راه از این مسیر خارج شدهاند و افرادی نیز هستند که چند سال در این عرصه فعالیت کرده و اقدام به درآمدزایی میکنند. هر سطحی از درآمد در این سیستم با عنوانی چون الماسهای رنگی و … مطرح میشود و میتوان گفت که تنها لیدر و سرپرست تیم است که درآمد بالا دارد و باقی شاخهها فقط در حال درجا زدن با فروش محصول و جذب افراد دیگر هستند.
در انتها باید گفت که این شغل همانند سایر شغلها مشکلات و شرایط مخصوص به خود را دارد و نمیتوان آن را یک شغل رویایی توصیف کرد. برای رسیدن به درآمد بالا در بازاریابی شبکهای نیز همانند سایر شغلها باید تلاش کرد تا با کار روزانه و در سایه تلاش خود، بتوان به درآمد رسید.
فعالیت بازاریابی شبکهای از نگاه شرعی
مراجع شرعی نیز دیدگاههای متفاوتی به ایمن موضوع دارند و مقلدان مراجع باید قبل از شروع به چنین فعالیتی نظر مرجع تقلید خود را جویا شوند.ایسنا
انتهای پیام