چرا برخی به رابطه ایران و چین حمله میکنند؟
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گسترش روابط با قدرتهای شرقی است. این رویکرد پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران قوت گرفته است. بنای تعاملهای منطقهای و همسایگان در کنار ارتباط با قدرتهای بزرگ چین و هند و روسیه و … از همان دوران رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در ایران از سوی رئیس جمهوری فعلی ایران مطرح و در ادامه نیز به سمت اجرایی شدن پیش رفت.
دو دلیل برای اتخاذ این سیاست وجود دارد:
اولًا بلوک غرب به رهبری ایالات متحده پس از ۴۰ سال قدمی برای عادی سازی روابط با ایران برنداشت. جمهوری اسلامی سه مرتبه از در صلح با آمریکا وارد شد: حل بزرگترین بحران دهه ۸۰ میلادی آمریکا، همکاری تاریخی پس از یازده سپتامبر و برجام. ولی کاخ سفید در هر سه مورد پس از دریافت نقد از تهران زیر میز زد. ایران به محور شرارت ملقب شد و تحت سنگینترین تحریم تاریخ جهان قرار گرفت.
ثانیاً برآورد اندیشکدهها و نهادهای مطالعاتی برجسته جهان بر این است که قدرت در حال انتقال به نیمکره شرقی است. موسسه PWC به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای حسابرسی جهان در سال ۲۰۱۶ پیش بینی کرد که ۵ قدرت برتر اقتصاد جهان در سال ۲۰۵۰ میلادی به ترتیب چین، هند، آمریکا، اندونزی و برزیل خواهند بود. یعنی سقوط آمریکا به رده سوم جهان! از طرفی پنج قدرت اقتصادی در جمع ۱۰ اقتصاد جهان از قدرتهای شرقی است. این کشورها عبارتاند از: چین، هند، اندونزی، روسیه و ژاپن.
ده قدرت برتر اقتصادی جهان در سال۲۰۵۰ | منبع: PWC
سیاست نگاه به شرق نظام آثار ملموسی تا اینجای کار داشته است. «والاستریت ژورنال» اردیبهشت ۱۴۰۱ خبر داد فروش نفت ایران به بالاترین میزان پس از تحریمهای ترامپ رسیده و در این میان نقش اصلی برعهده چین است. رابطه ایران – چین به قدری از نظر واشنگتن خطرناک است که جمهوریخواهان کنگره درصدد مشروط کردن احیاء برجام به قطع روابط تهران – پکن هستند.
امّا همزمان دو گروه درحال تخریب راهبرد نگاه به شرق بالاخص روابط ایران با چین هستند:
۱ – اصلاح طلبان: رویکرد افراطی ضدچین در فعالیتهای جریان سایبری همفکر اصلاح طلب وجه غالب است.
شکل برخوردشان نیز با موضوع چین بسیار اغراق شده است. از هر اقدام معمول در روابط تهران – پکن یک نتیجه غیرمعمول میگیرند. آخرین مورد آن نیز ماجرای بحران تایوان بود. (ماجرای بحران تایوان چیست؟)
محمود صادقی در حساب توئیتری خود در واکنشی به حمایت ایران از اصل چین واحد نوشت: «آیا تاکنون چین از حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه حمایت کرده است؟!» در پاسخ به این سوال باید گفت که مگر جزایر سه گانه تحت حاکمیت امارات است که چین از حاکمیت ایران بر آن حمایت کند؟
اظهارات صادقی در حالی مطرح میشود که واشنگتن نیز از اصل چین واحد حمایت میکند! وزیر خارجه آمریکا روز ۱۴ مرداد گفت: «ایالات متحده موضع خود در قبال سیاست چین واحد را تغییر نداده و از استقلال تایوان حمایت نمیکند.»
روزنامه جمهوری اسلامی تحت امر مسیح مهاجری نوشت: « بسیار عجیب است که سخنگوی
که سخنگوی وزارت امور خارجه کشور ما … در برابر منازعات لفظی چین و آمریکا بر سر سفر نانسی پلوسی موضعگیری میکند! معلوم نیست ما از سیاست بیطرفی در این قبیل منازعات چه زیانی میبریم که اینگونه شتابزده موضعگیری میکنیم؟ آیا اقتضای سیاست نه شرقی – نه غربی این نیست که در منازعه میان دو قدرت سلطهگر جانب هیچیک را نگیریم؟ با این موضعگیری چه به دست میآوریم؟»
سفیر ایران در چین در پاسخ به این روزنامه نوشت: «روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از موضعگیری به موقع وزارت خارجه در قبال سفر یک مقام آمریکایی به تایوان خواستار بیطرفی دستگاه دیپلماسی شده؛ جهت اطلاع اینکه چین تنها کشوری در جهان بود که شهادت سردار سلیمانی را بهطور رسمی به عنوان جنایت جنگی محکوم کرد. سیاست خارجی را جناحی نکنیم.»
قاعدتاً موضعگیری چین علیه آمریکا در موضوع «ترور سردار شهید» باید سختتر باشد تا موضعگیری ایران علیه آمریکا در موضوع «حاکمیت چین بر تایوان». زیرا مروادات تجاری سالانه آمریکا و چین معادل بودجه ۴ سال ایران است!
چین همزمان بزرگترین شریک تجاری آمریکا و ایران است. حجم تجارت پکن با آمریکا در سال ۲۰۲۰ بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار و با ایران قریب به ۲۰ میلیارد دلار بود. یعنی روابط تجاری پکن-واشنگتن ۲۵ برابر روابط تجاری چین-تهران است. برای فهم بزرگی این عدد کافیست بدانید که معادل دلاری کل بودجه ایران در سال ۱۴۰۱ (بودجه ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومانی با دلار ۳۰۰۰۰ تومان) برابر با ۱۲۰ میلیارد دلار است.
//فارس