پای گلایههای یک آزاده جانباز
حال و روز خوبی ندارد، بیشتر از آنچه از اعصاب و روان و شیمیایی دوران جنگ و اسارت آزار ببیند، ناملایمتیهای برخیها او را اذیت میکند، «اسکندر مرادی» جانباز 25 درصد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است که 30 سالی میشود نتوانسته مانند مردم عادی به راحتی بخوابد و هر شب به دلیل عوارض ناشی از شکنجههای رژیم بعثی عراق در زندان الرشید بغداد، روی شکم می خوابد.
اسکندر مرادی یکی از رزمندگان هشترودی است که بیش از دو سال دربند رژیم بعثی بوده و در این دورهی اسارت از ناحیه اعصاب و روان و عارضه شیمیایی به فیض عظیم جانبازی نائل گشته است.
وی در خصوص نحوهی اسارت خود توسط رژیم بعثی، به ایسنا، میگوید: برای خدمت به وطن در کسوت سرباز ارتش، عازم مناطق جنگی شدم، در چهار عملیات گوناگون علیه دشمن همراه با سایر همرزمانم جنگیدم اما در منطقه شرهانی به اسارت دشمن بعثی درآمدم و به زندان الرشید بغداد منتقل شدم، خدا سر هیچ کس بلایی که بر سر اسرا آمده را نیاورد، در زندان از بس شکنجه و اذیت میشدم که روزانه هزار بار از خدا آرزوی مرگ می کردم.
وی با اشاره به وضعیت نابسامان زندان عراق، ادامه میدهد: در زندانهای رژیم بعثی عراق علاوه بر اینکه تغذیه مناسبی نداشتیم به طور مکرر با کابل ضخیم برق شکنجه میشدیم، حتی جای مناسبی برای استراحت نداشتیم و در زمین خشک شب را به صبح می رساندیم.
مرادی با اشاره به نحوه تغذیه و استحمام در زندان بغداد، میگوید: برای آشامیدن آب سرریز شده از کولر هر وعده باید پنج ضربه شلاق می خوردیم، هر ماه یک بار با تانکر آب پاش که به صورت بسیار مختصری آب داشت، استحمام می کردیم و در اویل اسارت به مدت چهار ماه از استحمام حداقلی نیز محروم بودیم.
وی با بغض ادامه میدهد: در مدت دو سال و نیم از اسارات، بیش از 300 نفر از هم بندی هایم در اثر شکنجه، عفونت و دچار شدن به امراض مختلف به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه با بیش از 900 نفر از هم بندهایم در مکانهای مخوف و مخفی و به دور از چشم بازرسان صلیب سرخ جهانی نگهداری می شدیم، بیان میکند: زمان اسارت در بعضی مواقع از شدت تشنگی، از آب سرریز شده دستشویی های غیر بهداشتی برای رفع تشنگی میخوردیم در حالی که اکنون کسی به وضع ما توجهی ندارد و با بی مهری و بی توجهی مسئولان مواجه گشتهایم وهیچ جایی به حرف جانباز، آزاده و خانواده شهید آنچنان که باید، اهمیت نمیدهند.
این جانباز و آزاده جنگ تحمیلی با انتقاد از عدم حمایت مالی بنیاد شهید کشور برای تامین داروهای بیماری ناشی از دوران اسارت، اظهار می کند: از زمانی که به دلیل عوارض شیمیایی دچار کانسر زبان شده ام به دلیل داروهای با قیمت گزاف، تقریبا از لحاظ مالی به آخر خط رسیدهایم و دیگر پولی برای پرداخت هزینه های درمان ندارم و بدهکار دوست و آشنا هستم.
اسکندر مردای عنوان می کند: قیمت هر دز داروی کتروآد 75 میلیون تومان است، در هر مرحله باید دو دز به بدنم تزریق شود که برای تزریق آن نیز مجبور هستم هر 21 روز عازم کشور ترکیه شوم، این سفرها ها باید به مدت هشت مرحله انجام شود که آن نیز نیاز به هزینه میلیاردی دارد و از عهدهی من خارج است، اگر کمکی از سوی بنیاد شهید و یا نیروهای مسلح به بنده نشود از درمان کامل به دلیل مشکلات مالی باز خواهم ماند.
وی یادآور می شود: متاسفانه ما بین بنیاد شهید و نیروهای مسلح تبدیل به یک بازیچه شدهام، هیچ کدام از این نهادها توجهی به حال و روزم ندارند و بنده را درگیر بروکراسی زائد اداری کرده و هیپ اهمیتی به خواستههایم نمیدهند.
وی می گوید: اگر جانبازان و شهدا نبودند اکنون وضعیت کشور ما بدتر از کشورهایی می شد که مورد هجمه داعش قرار گرفتند پس لازم است به این قشر مستضف توجه بیشتری شود.
همسر این جانباز و آزاده نیز در گفتوگو با ایسنا با اشاره به وضعیت این جانباز، می گوید: همسرم 30 سالی میشود که از اسارت برگشته و از همان دوران تاکنون با دارو و درمان سر پا بوده است، اکنون نیز حدود شش سالی میشود خانه نشین شده و متاسفانه به طور کل از یادها فراموش شده است، در حالی که این جانباز مانند تمامی جانبازان و شهدای دیگر به خاطر این مرز و بوم در برابر تجاوز صدام و صدامیان در جبهه های حق علیه باطل حاضر شده و جسم و جان خود را تقدیم این نظام و انقلاب کرده است پس چرا اکنون مورد بی مهری مسئولان قرار میگیرند و هیچ توجهی به آنها نمیشود؟
وی با بیان اینکه مراقبت از یک جانباز بی پناه و آزاده دربند که گرفتار بیماریهای گوناگون شده از اوجب واجبات است، ادامه می دهد: تاکنون حتی یک ریال هم حق پرستاری بابت مراقبت از جانبازی که به مدت شش سال در بستری بیماری بوده و خانه نشین شده است، از ارگانی دریافت نکردهام.به دلیل مراقبت 24 ساعته امکان بیرون رفتن از خانه را ندارم به طوری که در حسرت دیدار خانوادهام در بیرون از خانه هستم.
وی یادآور می شود: برای تامین برخی از داروهای گران قیمت، از بنیاد شهید و نیروهای مسلح، تقاضای کمک داریم چرا که به تنهایی از پس تامین داروهای گرانقیمت درمان همسرم بر نمیآئیم به طوریکه برای تامین داروهای گرانقیمت مجبور به فروش ماشین و خانه شده ایم اما با این باز هم بدهکار آشنایان و دوستان هستیم.//ایسنا