هشدار قرمز برای زندگی زوجین در آذربایجانشرقی/ کودکان، قربانیان بیگناه متارکه
طلاق پایان زندگی زناشویی رسمییک زن و مرد و خاموشی شعلههای محبت میان آنهاست، با جدایی والدین کودکان اولین قربانیانی هستند که زیر بی توجهی والدین به آنها له میشوند و کودکان خانه را محل وحشت دانسته و در جستجوی پناهگاهی غیر از خانه خود و محل آرام میشوند.
طلاق کودکان را دربهدر کرده و نابسامانی آنها و همچنین سپردنشان به دست نامادری یا ناپدری حاصل طلاق است. پس از طلاق کودکان تبدیل به مجسمهای متحرک میشوند و دست به دست شدن آنها در خانه عمه و عمو و دایی و خاله و حتی پرورشگاه موجب به وجود آمدن تفاوتهای فرهنگی میشود.
پس از طلاق انگیزه ادامه تحصیل برای کودکان از بین میرود و آنها را با افت تحصیلی مواجه میکند، کودکی که از والدین خود جدا میشود از مهر و نوازش دو طرف سیر نمیشود و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونههای بسیاری از آن برخورد میکنیم.
کودکان قربانیان بیگناه طلاق
یکی از آثار عاطفی طلاق بر کودکان این است که انسجام و هماهنگی خانوادگی را از آنان میگیرد و نسبت به دوستانی که با پدر و مادر خود زندگی میکنند، احساس حسادت دارند. انزواطلبی و شرکت نکردن در امور اجتماعی مدرسه و فعالیتهای فوق برنامه نیز از جمله آثار بر کودک در مدرسه است.
طلاق و جدایی والدین از عمدهترین علل بیماری روانی کودکان است وقتی زوجین از هم جدا شدند، ترس ناشی از احساس بیسرپرستی و واهمهای ناشی از آیندهای مبهم برای او پدید میآید که روان او را جدا آزرده میکند. عقدههای غیرقابل تحمل، نگرش توام با نفرت نسبت به والدین، احساس از دست دادن امنیت از عوارضی است که در این خصوص قابل ذکرند. رفتار کودکان پس از طلاق نشاندهنده این اضطراب است و پس از طلاق میزان اختلالات عاطفی و رفتاری در کودکان بالا میرود.
همچنین عواقب و پیامدهای طلاق یا تاثیر طلاق در پدیدههای روانی و اجتماعی کودکان را میتوان به طور اختصار چنین برشمرد: بزهکاری کودکان و نوجوانان، ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی و فحشا بویژه در نتیجه فقر و ناآگاهی و همچنین کاهش میل به ازدواج در دیگر افراد خانواده بویژه بچههای طلاق واهمال و مسامحه والدین در تحکیم و تربیت فرزندان و آسیب دیدن روانی و اجتماعی.
بچههای طلاق با گذشت چندین سال نمیتوانند ثبات هیجانی و عاطفی خود را به دست آورند. فرزندان طلاق در آینده اکثرا افسرده، گوشهگیر و منزوی هستند و اتکای به نفس آنان نیز بشدت کم میشود. آنان آیندهای قوی را برای خود تصور نمیکنند و اطمینان خود را به ارکان زندگی از دست میدهند و در آینده نسبت به افراد پیرامون خود و مقیاس بالاتر اجتماع، به نوعی بیاعتنایی و بیتوجهی کشیده میشوند.
در همه فرهنگها، به ویژه در دین اسلام جز در موارد بسیار ضروری و اجتنابناپذیر توصیه شده و در کلام رسول اکرم (ص) از آن به عنوان منفورترین حلال یاد شده است. طلاق همچون قطع عضوی از بدن، برای آنان که گرفتارش میشوند تجربهای تلخ و تکاندهنده است.
هشدار قرمز طلاق در آذربایجانشرقی
آمارها در آذربایجانشرقی نشان میدهد که در سال طول سال گذشته ۲۷ هزار و ۸۶۶ ازدواج و ۹ هزار و ۹ طلاق ثبت شده است که با ضریب طلاق ۳۲ استان ما در رده ششم از نظر میزان طلاق ثبت شده قرار دارد. البته در مقایسهی آمار ازدواج و طلاق آذربایجانشرقی در رده دوازدهم قرار دارد که باز هم زنگ خطری برای فروپاشی خانوادههاست.
اگرچه بسیاری از روانشناسان و مشاورین خانواده معتقدند که نباید در تمام زندگیهای مشترکی که به بن بست رسیدهاند، راه حل سازش را مطرح کرد اما همین روانشناسان عنوان میکنند که با آموزش مدیریت خانواده بسیاری از زوجهای در آستانه طلاق میتوانند به زندگی مشترک برگردند و زندگی بسیار خوبی پیش رو داشته باشند.
بنیان خانواده در کشور ما و کشورهایی با غنای تاریخی همواره مورد توجه و تاکید بوده و این روزها که آمار طلاق در برخی استانهای کشور افزایش نگران کنندهای دارند، بیش از پیش باید به مسائل آموزش جوانان به ویژه پیش از ازدواج پرداخت، زیرا بسیاری از کارشناسان معتقدند آموزشهای صحیح از بسیاری از طلاقهای عجولانه و غیرضروری پیشگیری میکند.
اناج