ممکن است جنگ طلبی علیاف علیه ایران به روشی شبیه کشاندن پوتین به جنگ اوکراین باشد؟
برای دفاع از منافع و امنیت ملی هر اقدامی که ضرورت داشته باشد، باید صورت بگیرد، اما به نظر میرسد استراتژیستهای کشورمان میبایست با دقتنظر بیشتر با موضوع جنگطلبی علیاف مواجه شوند. اینکه ایران به عنوان نیروی متجاوز و پیشدست در حمله شناخته شود، شاید همان رخدادی باشد که ماجرای روسها در اوکراین را نیز برای ما تکرار کند.
در ۸ ماه گذشته نیز به شکلی بیسابقه تنشهای میان جمهوری آذربایجان با جمهوری اسلامی ایران به اوج رسیده است. جنگطلبیهای الهام علیاف و دیگر دولتمردان باکو علیه ایران، ناظران را به این باور رسانده که ادامه وضعیت کنونی فضا را به سوی وقوع #جنگ میان دو کشور پیش میبرد.
روند مذکور طی چند وقت اخیر پای فرضیهای بحثبرانگیز را به محافل رسانهای و ناظران #سیاسی باز کرده است. فرضیهای بر این مبنا که سناریویی مشابه با وارد کردن روسیه تحت فرمان ولادیمیر #پوتین به باتلاق #جنگ_اوکراین ، برای کشورهای ایران و چین نیز در حال پیریزی است. برای چینیها میدان #تایوان برگزیده شده و برای ایران میدان #جمهوری_آذربایجان . حال پرسش این است که سناریوسازیای مشابه با داستان حمله #مسکو به اوکراین برای #پکن و تهران، تا چه اندازه مبنایی واقعی و امکان تحقق دارد؟
چرا روسیه، چین و ایران؟
روسیه، چین و ایران سه کشوری هستند که در صحنه معادلات بینالمللی به عنوان بازیگران ناسازگار با ایالات متحده آمریکا و شاید با اندکی تسامح کلیت مجموعه غرب شناخته میشوند.
جنگطلبی علیاف علیه ایران و شباهتها و تفاوتهایش با ماجرای اوکراین
طی قریب به هشت ماه گذشته سطح تنشها میان ایران و جمهوری آذربایجان به بالاترین سطح ممکن رسیده است. در ابتدای امر، تحرکات جمهوری آذربایجان برای حمله و کنترل جنوب ارمنستان که تنها نواحی مرزی ایران با ایروان مطرح میشوند، واکنش جدی تهران را به همراه داشت. بعد از چند ماه تنش لفظی و برگزاری رزمایشهای نظامی دو طرف در نواحی مرزی رود ارس، رخداد حمله به سفارت باکو در تهران (۷ بهمن) تنشهای میان طرفین را به بالاترین سطح ممکن رسانده است.
علاوه بر تعطیلی سفارتخانه در تهران، دولتمردان باکو، طی هفتههای اخیر به تحرکاتی همچون برگزاری رزمایش در نواحی مرزی با ایران، اخراج دیپلماتهای ایرانی و تشدید جنگ لفظی با ایران متوسل شده است. این روند بیش از هر زمان دیگری احتمال وقوع درگیری نظامی میان دو طرف را افزایش داده و غالب ارزیابیهای داخلی در ایران نیز بر این اساس است که باکو تمامی خط قرمزها را رد کرده، لذا ایران باید با قاطعیت در برابر اراده علی اف ایستادگی کند.
بدون تردید، برای دفاع از منافع و امنیت ملی هر اقدامی که ضرورت داشته باشد، باید صورت بگیرد، اما به نظر میرسد استراتژیستهای کشورمان میبایست با دقتنظر بیشتر با موضوع جنگطلبی علیاف مواجه شوند. اینکه ایران به عنوان نیروی متجاوز و پیشدست در حمله شناخته شود، شاید همان رخدادی باشد که ماجرای روسها در اوکراین را نیز برای ما تکرار کند. /فرارو