اخبار

معلمانی خاص برای کودکانی خاص

معلمی شغل انبیاست و معلم، امانتداری است که انسان، امانت اوست، در این میان خدمت به دانش‌آموزان استثنایی موهبتی است که خداوند باری تعالی برای بهترین بندگان خود ارزانی داشته و معلمان مدارس استثنایی این توفیق را دارند که چون شمع با سوختن خویش بهشتیان زمینی را پرورش دهند.

معلم چراغ هدایت است و صدها بیان دیگر که حتی گوشه‌ای از عشق و محبت به جایگاه معلم را نمی‌تواند توصیف کند اما زمانی که سخن از دانش‌آموزان با نیازهای ویژه به میان می‌آید، بی‌تردید به معلمانی می‌رسیم که عاشقانه در این عرصه زحمت می‌کشند تا به آنها که خاص هستند، آموزش دهند.

آنهایی که یادگیری، پرورش استعدادها و توانمندی‌هایشان و بهره‌مندی از همه‌ی امکانات حقشان است و صد البته این وظیفه‌ی سنگین و ویژه بر دوش معلمانی است که آنها هم در آموزش و شیوه رفتار با دانش آموزان ناتوان، خاص هستند.

روز معلم امسال هم بهانه‌ای شد برای یادآوری زحمات و فداکاری‌های معلمان این سرزمین که همواره در هر شرایطی دست یاری خود را به روی دانش‌آموزان نشان می‌دهند و با سرمشق قرار دادن مهربانی، صبر و از خودگذشتگی، هر روز جلوه‌هایی زیبا از تعلیم و تربیت را نمایان می‌کنند، به سراغ معلمان مدرسه استثنایی باغچه بان۲ تبریز برویم.

معلمانی خاص برای کودکانی خاص

مشکلات کودکان ناشنوا در مدرسه

در آستانه روز معلم، پای صحبت یکی از معلمان مدرسه استثنایی باغچه‌بان 2 تبریز نشستیم تا از شرایط کاری در این حوزه خاص برایمان بگوید. لیلا گلابی معلم آمادگی مدرسه استثنایی بوده و حدود ۲۷ سال سابقه خدمت دارد، او می‌گوید: کار ما واقعاً سخت است، در پایه‌های بالاتر تکلیف دانش‌آموزان مشخص شده است؛ کم توان‌ها به کلاس مخصوص خود می‌روند، دیر آموزها، آموزش مخصوص خود را دارند اما دوره‌ی آمادگی اینگونه نیست.

او ادامه می‌دهد: دانش‌آموزان دوره‌ی آمادگی سن کمی دارند و کار با این دانش‌آموزان استثنایی بسیار سخت‌تر از دیگر پایه‌ها است.

وی اظهار می‌کند: در گذشته کاشت حلزون به شرط سالم بودن پدر یا مادر و تحت آموزش قرار گرفتن کودک انجام می‌شد، اما الان حتی کودکانی که والدینشان سالم نیستند هم کاشت می‌شوند؛ در حالی که حتماً باید کسی باشد تا بعد از کاشت با این کودکان به ویژه فارسی صحبت کند.

او اضافه می‌کند: برخی خانواده‌ها نیز بعد از کاشت حلزون، کودکان را به مدارس عادی می‌فرستند؛ این در حالی است که مستعد بودن یا نبودن کودک برای تحصیل در مدرسه عادی باید توسط مدرسه استثنایی تعیین شود، از آن جایی که بسیاری از این کودکان پس از کاشت، تحت آموزش قرار نمی‌گیرند، قادر به تکلم نیستند و خانواده‌ها هم این نقص را از چشم مدرسه استثنایی می‌بینند و با تبلیغات منفی رغبت خانواده‌های دیگر را برای مراجعه به این مدارس کم می‌کنند، آموزش‌ها نیز همپای علم پیشرفت کرده‌اند و فقط در زبان اشاره خلاصه نمی‌شوند.

گلابی اظهار می‌کند: دو زبانه بودن گفتاردرمانی‌ها هم از دیگر مشکلات بوده و برخی مراکز گفتار درمانی با بچه‌ها ترکی کار می‌کنند و کودک بعد از ورود به مدرسه دچار سردرگمی می‌شود.

این معلم مدرسه استثنایی در خصوص وضعیت آموزش در دوران شیوع ویروس کرونا خاطرنشان می‌کند: در دوران شیوع ویروس کرونا، فیلم کلاس‌ها را ضبط کرده و در اختیار اولیا قرار می‌دادم تا با دانش‌آموزان نیز با ارسال فیلم یا صوت ارتباط برقرار کنم.

عاشق شغل معلمی هستم/موفقیت‌های یک معلم کم‌شنوا

 

سمیرا آهن پنجه، معلم کم‌شنوای این مدرسه است که خود ازبدو تولد از نعمت شنوایی کامل برخوردار نبوده است، او نیز به ایسنا می‌گوید: ۱۶ سال است که استخدام آموزش و پرورش هستم و پیش از این در اداره کل آموزش و پرورش استثنایی استان مشغول بودم که سپس به سمت معلمی مشغول شدم و اکنون در آموزشگاه استثنایی باغچه بان 2 مشغول هستم.

 

او ادامه می‌دهد: علاقه‌ی فراوانی به شغل معلمی دارم چراکه احساس مسئولیت بیشتری نسبت به دانش آموزان می‌کنم و آنها را مانند خانواده‌ی خود می‌دانم و هر زمان که به کمک نیاز داشته باشند در زمینه‌ی تهیه‌ی سمعک، کاشت حلزون، پول سرویس و… دریغ نمی‌کنم.

 

او با بیان اینکه علاوه بر آموزگاری، مدرس دوره‌ی زبان اشاره‌ای استان و مربی شنا نیز هستم، اضافه می‌کند: کم شنوا هستم و از سمعک استفاده می‌کنم و در پایه‌ی سوم ابتدایی تدریس می‌کنم که دانش‌آموزان من ناشنوا و کم توان ذهنی و یا ناشنوا هستند.

 

آهن پنجه یادآور می‌شود: من در مدرسه‌ی ناشنوایان تحصیل کرده‌ام؛ بنابراین آموزش این کودکان برای من سخت نیست چراکه با روش و فرهنگ آنها آشنا هستم.

 

او با تاکید بر اینکه از کار خود لذت می‌برم و عاشقانه برای آن تلاش می‌کنم، می‌گوید: دوره‌های فدراسیون شنا جمهوری اسلامی ایران را سپری کرده، آزمون داده و قبول شدم و اکنون مربی شنا ناشنوایان هستم و در زمینه‌ی شنا نیز چندین مدال دارم.

 

او خاطرنشان می‌کند: برخی از معلمان استثنایی تخصص ندارند و کار خود را به درستی بلد نیستند البته خانواده‌ها نیز به خوبی رسیدگی نمی‌کنند، چراکه تنها مدرسه تاثیرگذار نیست بلکه خانواده‌ها هم نقش دارند.

 

این معلم مدرسه استثنایی اظهار می‌کند: برای تدریس دانش آموزان ابتدا باید حروف الفبا را آموزش دهیم سپس با عکسی یا مثالی آن را ذکر می‌کنیم و با اشاره به آن آموزش دهیم؛ بنابراین اگر معلمان زبان اشاره را یاد نگیرند، آموزش سخت می‌شود.

 

او متذکر می‌شود: خانواده من در موفقیتم نقش ویژه‌ای داشتند به خصوص پدرم در آموزش من تاثیر فراوانی داشت؛اهل تبریز هستم اما به دلیل اینکه در مدرسه‌ی ناشنوایان فارسی صحبت می‌کردیم، ترکی بلد نبودم و در دانشگاه و اداره یاد گرفتم.

 

آهن پنجه بیان می‌کند: در رشته هنرهای تجسمی قبول شدم، مسئولین آموزش دانشگاه مخالف حضور من بودند اما با اصرار و پافشاری ماندم ولی سخت بود؛ نمی‌توانستم همزمان با استاد جزوه بنویسم، باید ابتدا به استاد نگاه می‌کردم سپس جزوه را از دیگران رونوشت می‌کردم، سخت بود اما به کمک خانواده توانستم این روزها را با موفقیت سپری کنم.

 

او تاکید می‌کند: ازدواج کرده‌ام و یک پسر ۱۴ ساله دارم، همسرم ناشنوا است اما پسرم سالم است؛ بزرگ کردن پسرم بسیار سخت بود، تمام شب را با سمعک می‌خوابیدم تا صدای گریه او را بشنوم اما خداوند کمک کرد و من خود به خود از خواب بیدار می‌شدم و هیچ مشکلی پیش نمی‌آمد.

 

او اضافه می‌کند: ما باید خودمان تلاش کنیم، باید این دانش‌آموزان را تشویق کنیم، امیدوار کنیم چراکه آنها چیزی از بقیه افراد کم ندارند و باید با تمام تلاش به راه خود ادامه دهند و موفق شوند؛ باید از زندگی لذت ببریم.

 

نداشتن تخصص لازم در میان معلمان، اصلی‌ترین چالش مدارس استثنایی است

 

زهرا واحدی، مشاور مدرسه استثنایی باغچه بان2 تبریز است که ۱۵ سال در این حوزه فعالیت دارد، او نیز در خصوص مشکلات این مدارس اظهار می‌کند: ضعف مدارس استثنایی کمبود نیروهای متخصص است که بتوانند با کودکان استثنایی به درستی کار کنند؛ اداره کل آموزش و پرورش استثنایی و عادی باید نیروی‌های متخصص تربیت کند نه اینکه برای تکمیل ظرفیت، نیرو را به هر مدرسه‌ای ارسال کنند.

او ادامه می‌دهد: کودکان استثنایی از نظر خانوادگی و مالی مشکل دارند و هزینه‌ی گفتار درمانی، تعویض سعمک و کاشت بسیار بالا است، بهزیستی بخشی از هزینه‌ها را متقبل می‌شود، اما کفاف نمی‌دهد.

 

او اضافه می‌کند: از لحاظ روانشناسی، کودکانی که دیرتر صدا را می‌شوند، قسمتی از حافظه‌ی آنها ضعیف می‌شود، یعنی علاوه بر گفتار درمانی به تخصص‌های دیگر هم لازم دارند درحالیکه ما کتاب‌های مخصوص یا محتواها و نرم‌افزار ویژه‌ای برای این افراد در کشورمان نداریم.

 

واحدی یادآور می‌شود: آموزش این دانش‌آموزان باید به صورت مهارتی، دیداری و عملی باشد؛ این دانش‌آموزان عادی نیستند و در گفتار و برقراری ارتباط مشکل دارند.

 

او تاکید می‌کند: تحقیقات در زمینه‌ی ناشنوایان بسیار کم است و انگیزه‌ای هم برای معلمان نیست که روش جدیدی برای آموزش نظر بگیرند و با روال عادی که در نظر گرفته‌اند، پیش می‌روند.

 

آموزش و پرورش باید ارزش بیشتری به معلمان استثنایی قائل شود

 

آزیتا باغچه‌بان مدیر مدرسه باغچه‌بان 2و بوده که از سال ۱۳۸۱ در این مدرسه فعالیت می‌کند، او نیز به ایسنا می‌گوید: آموزش و پرورش ما باید ارزش بیشتری به معلمان استثنایی قائل شود تا معلمان تشویق شوند و انگیزه‌ی بیشتری برای کار پیدا کنند چراکه این افراد با معلمان عادی یکسان نیستند.

 

او اضافه می‌کند: با شیوع ویروس کرونا، کار معلمان استثنایی سخت‌تر شد اما آنها با جان فشانی تمام به کار خود ادامه دادند و تدریس را تعطیل نکردند، چه بسیار از معلمان ما که به صورت حضوری به منازل دانش‌آموزان رفتند و تدریس کردند.

 

باغچه‌بان یادآور می‌شود: آموزگاری داریم که بازنشسته شده و حق التدریس کار می‌کند و تمامی دریافتی خود را برای کودکان خرج می‌کند و حتی بی‌هیچ چشم‌داشتی تابستان‌ها نیز برای آموزش دانش‌آموزان در مدرسه حاضر می‌شود.

 

او در رابطه اولیای مدارس استثنایی تاکید می‌کند: اولیای که از هر نظر معمولی باشند، در مدارس استثنایی بسیار کم است یا توجه افراطی دارند و تمام توجه خود را وقف کودکان می‌کنند یا اصلا توجهی ندارند.

 

او بیان می‌کند: بسیاری از اولیای ما از لحاظ سواد سطح پایینی داشته و مشکل معیشت دارند و چه بسیار خانواده‌هایی که پدران هم مشکل دارند یا نیستند و مادران سرپرستی خانه را بر عهده دارند.

 

این مدیر مدرسه اظهار می‌کند: این افراد آسودگی خاطر ندارد که با فراغ بال به کودک خود رسیدگی کنند البته ما خیرانی داریم که به این خانواده‌ها کمک می‌کنند.

 

۴۱۰۰ دانش‌آموز در مدارس استثنایی آذربایجان شرقی تحصیل می‌کنند

 

رئیس اداره آموزش و پرورش استثنایی اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی نیز به ایسنا می‌گوید

سختی کار در حوزه‌ی آموزش و پرورش استثنایی بسیار بیشتر از آموزش و پرورش عادی است و هفت گروه دانش آموزان با نیازهای ویژه را داریم که از جمله می‌توان به دانش‌آموزان با آسیب بینایی، شنوایی، چند معلولیتی، جسمی و حرکتی، اوتیسم، رفتاری و دارای مشکلات یادگیری اشاره کرد.

مریم خوشبخت ادامه می‌دهد: این دانش‌آموزان زیر چتر و حمایت آموزش و پرورش استثنایی هستند تا با آموزش دانش و مهارت زندگی،  دانش آموزانی را به بار آوریم که روی پای خودشان می‌ایستند و در اجتماع از خودشان حمایت می‌کنند.

او اظهار می‌کند: ۴۱۰۰ دانش آموز در مدارس استثنایی استان مشغول به تحصیل هستند که ۱۳۰۰ مورد آنها در مدارس عادی تلفیقی است.

او یادآور می‌شود: ۱۲۰۰ معلم در مدارس استثنایی استان مشغول هستند که حدود ۴۰ مورد آنها نابینا و ناشنوا بوده و یک یا دو نفر نیز معلول جسمی هستند.

خوشبخت تاکید می‌کند: در این دو سال که در وضعیت کرونایی بودیم، آموزش برای این گروه تعطیل نشد البته درست است که زمینه‌ی نرم افزار شاد فراهم بود اما آموزش برای آنها سخت بود که معلمان ما در این دوران همچنان از خود گذشتگی کرده و در منازل دانش‌آموزان حضور یافتند.

به گزارش  باش  خبر وبه نقل از ایسنا، او در پایان اضافه می‌کند: سختی کار در مدارس استثنایی بسیار زیاد است معلم باید قبول کند که بند کفش دانش‌آموز را ببندد، با اشک‌ او اشک بریزد و با خنده‌ی او بخندد.

 

 

 

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا