“مردم خیلی وقت است که تحت فشارند”

رئیسجمهور در جلسه اولین روز مردادماه هیات دولت از اینکه مردم تحت فشار هستند، سخن گفت. یکی از انتظاراتی که مردم از دولتمردان دارند این است که بتوانند با تصمیمات و تدابیری که اتخاذ میکنند، شرایط زندگی را آسان کنند؛ بهگونهای که رفاه در جامعه برای همه مردم به وجود آید. به همین دلیل در قانون اساسی بسیاری از کشورها از جمله وظایفی که برای دولتها پیشبینی شده، زمینه تحقق رفاه و کیفیت ارتقای زندگی همه مردم هست. در فصل سوم قانون اساسی ما هم این موضوع بهخوبی پیشبینی و مصوب شده است. یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر اسباب نگرانی مردم شده، گرانیها، فشارهای اقتصادی و نااطمینانی از یک آینده مشخص در حوزه اقتصاد است. اگر نیمنگاهی به چند سال اخیر داشته باشیم، در قیمت ارز، طلا، خودرو، مسکن و سایر هزینههایی که مردم مجبورند در زندگی خود پرداخت کنند، یک واقعیت مشخص وجود دارد. در تمام این حوزهها روند رشد هزینهها و قیمتها به مراتب خیلی بیشتر از روند رشد درآمدها و حقوق کارکنان دولت یا مستمری اقشار دارای نیازهای خاص است. از جمله زنان سرپرست خانوار، افراد دارای معلولیت و گروههای دیگری که به هر دلیلی نیازمند حمایت ویژه دولتها و از جمله دولت ما هستند. آقای رئیسجمهور در جلسه اول مرداد هیات دولت از شرکتهایی که کاملا از بودجه دولت استفاده میکنند، خواست که آنها دیگر دنبال افزایش قیمت نباشند. سوال این است وقتی شرکتهای دولتی که تابع دولت هستند، از این گفته تبعیت نمیکنند، چگونه میتوانید انتظار داشته باشید در بخشهای خصوصی و آزاد از دولت حرفشنوی داشته باشند؟ طبیعتا در نتیجه این فشاری است که رئیس دولت بهتازگی و بهصراحت موضوع را بیان میکند، قشرهایی هستند که شرایطشان بدتر شده و قشرهایی هستند که تحتفشارهای اقتصادی و گرانی تقریبا دارند له میشوند و حتی تامین معیشت روزانهشان در حد بخور و نمیر هم دچار مشکل شده است. چنانچه به این شکل جلو رویم، فقرای ما فقیرتر شده و طبقه متوسط بیشتر به سمت طبقات فقیر گرایش پیدا خواهند کرد. نیمنگاهی داشته باشیم به ارائه همین آمار سرقتهای خرد از سوی رئیس پلیس آگاهی تهران که 50 درصدش متوجه سرقت اولیهاست، خودش گویای این موضوع است. انتظار این است که برای خروج از این شرایط تدابیری اتخاذ شود. یکی از این تدابیر شایستهسالاری است. آدمها را سر جای خود بگذارید، دورنما را ببینید و تحولات را خوب بررسی کنند. برنامهریزی باید مبتنی بر واقعیت و دادههای واقعی در جامعه باشد. امروز من و دوستانم به عنوان مددکاران اجتماعی عموما با کسانی سروکار دارند که واقعا برای تامین حداقلهای خود دچار مشکلات جدی و اساسی هستند. انتظار ما به عنوان یک قشر تخصصی که در سازمانهای متعددی داریم کار میکنیم و میبینیم که مردم چه زجرهایی به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی متحمل میشوند، وادارمان میکند که اینگونه هشدار دهیم، اینگونه مطالبهگری کنیم و اینگونه اعلام کنیم که مردم خیلی وقت است تحت فشارند. حق مردم با این همه منابع و امکانات و موقعیت ژئوپلیتیکی این نیست.