مارا به «جهانآراء» ببخشید
اعتراض شما ترجمان شرمندگی ماست که تنها در نوروز و سوم خرداد به یادتان میافتیم. مسئولین ما را به جهانآراء ببخشید.
به گزارش باش خبر وبه نقل از آناج، مهدی نعلبندی از فعالین فرهنگی و اجتماعی تبریز در صفحه شخصی خود نوشت: خوزستان، بغص در گلوست. تف سربالای دوستداران نظام است. اکنون سال هزاروچهارصد است. چهلویک سال از آغاز جنگ و سیوسه سال از پایان آن میگذرد. خرمشهر وقتی بعد از سی و چهار روز مقاومت سقوط کرد، شد خونینشهر. با هفت هزار شهید و زخمی. با کوچههایی که زیر باران گلوله و ترکش توپ و خمپاره آبکش شدند. با جنگ و گریزهای شهری که هنوز که هنوز است دیدن صحنههای آن جنگ رعشه بر دستان آدم میاندازد. با نوعروسانی که شدند سارای خوزستان تا دست دشمن به ناموس ایرانی نرسد. با تونلی که بعثیها از یخچالهای به غارت برده از خانهها ساختند تا تنشان در گور سنگرهاشان نلرزد. با یک دنیا بغض که هنوز در در و دیوار این شهر هست. با گوشتهای له شده در زیر شنی تانکهای بعثی در هویزه. با بستان و سوسنگرد و دشت عباس. با دزفول زخمیاز موشکها. با دهلاویه و چمران و وجب به وجب تاریخ گسترده بر این جلگه.
و با آبادان و مسجد جامعش. با اروند کنار و راه کربلا. با غواصهای دست بسته که صداشان به جایی نرسید تا صدای مظلومیت یک ملت باشند. با پالایشگاهی که روزگاری آسفالت خیابانهایش از ترکش خمپاره بعثیها بود. با اروند تاریخ سازش.
ای مردم خرمشهر!
ای مردم آبادان!
برادران و خواهران خوزستانی!
من بابت بیعرضگی مدبّران بیتدبیرمان از شما پوزش میخواهم. اعتراض شما ترجمان شرمندگی ماست که تنها در نوروز و سوم خرداد به یادتان میافتیم. سالهاست که میدانیم آب ندارید اما عرضه نداریم به شما آب برسانیم.
مسئولین ما را به جهانآراء ببخشید. دلم برای عطر سمبوسه میدان مسجد جامع خرمشهر و سهراهی اهواز تنگ شده.
خوزستانی که کارون و دز و اروند دارد، چرا باید تشنه باشد؟