فرصت سفر گروسی
گروه سیاسی
سفر رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و دیدار او با مقامات کشورمان را میتوان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد. میتوان نگاهی دلواسپانه به این سفر داشت و حضور آقای مدیر کل در ایران را نشانهای از احتمال افزایش فشارها بر ایران دانست و یا از این سفر با عنوان یک فرصت برای حلوفصل تنش ایجاد شده میان جمهوری اسلامی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی استفاده کرد.
ماجرا از چند ماه قبل و قطعنامه آژانس علیه ایران آغاز شد. قعطنامهای که برخی آن را آغاز فرآیند بازگشت پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد دانستند و گروهی دیگر نیزبر این باور بودند که به واسطه وجود برجام همچنان میتوان با مذاکره و تفاهم موضوع را مدیریت کرد تا بر خلاف تجربه تلخ و هولناک سالهای 84 تا 92 شاهد ورود شورای امنیت به پرونده هستهای نباشیم. آنچه آژانس میخواهد دسترسی به دو مکانی است که بر مبنای ادعاهایی که از سوی اسرائیل مطرح شده امکان تخطی ایران از مقررات در آنها وجود داشته است، آنچه جمهوری اسلامی میگوید اما این است که اولا اطلاعات ارائه شده به آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی نهادهای امنیتی رژیم اسرائیل نادرست بوده و ثانیا درخواست آژانس منطبق بر مقررات این نهاد بینالمللی نیست. این اختلاف در نهایت سبب صدور قطعنامهای از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی IAEA علیه ایران شد. قطعنامهای که در آن خواستار همکاری جمهوری اسلامی با آژانس انرژی اتمی شدهاند.
همانطور که در مقدمه گفته آمد حضور روز گذشته رافائل گروسی در تهران و مذاکره او با مسئولان را میتوان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد:
1ـ اگر بخواهیم بدینیانه به آنچه در این سفر روی داد بنگریم باید بگوییم که آقای مدیر کل برای اتمام حجت به تهران آمده بود و قصد داشت تا به صراحت درخواست آژانس را با مقامامت ایران مطرح کرده و عواقب پاسخ منفی به چینن درخواستی را که ممکن است صدور قطعنامهای دیگر و یا حتی بازگشت پرونده هستهای به شورای امنیت باشد را به تهران یادآوری کند.
2ـ اما نگاهی خوشبینانه نیز میتوان به چنین سفری داشت و آن اینکه معمولا در اختلافات بینالمللی در این سطح، گفتوگوی مستقیم میتواند بخش بزرگی از اختلافات و سوءتفاهمها احتمالی را برطرف کرده و شرایط را نسبت به پیش از گفتوگو گامهایی به پیش ببرد. اگر با چنین رویکردی به موضوع بنگریم نه تنها سفر گروسی به ایران معنای بدی نمییابد بلکه میتوان از آن به عنوان یک گام امیدوارکننده برای حلوفصل اختلافات اخیر میان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و جمهوری اسلامی ایران یاد کرد.
3ـ البته در میان این دو دیدگاه، دیدگاه سومی نیز در روزهای اخیر مطرح شده است که توجه به آن خالی از لطف نیست؛ برخی بر این باور هستند که قطعنامه پیشنهادی ایالات متحده برای تمدید تحریم تسلیحاتی و همینطور تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه در کنار مخالفت صریح اتحادیه اروپا ارتباط مستقیمی با سفر مدیر کل IAEA به تهران دارد و جواب منفی اروپا به آمریکا به جواب مثبت ایران به آژانس ختم خواهد شد. موضوعی که البته دیپلماتهای ارشد وزارت امور خارجه ایران آن را رد میکنند و تاکید دارند که میان این موارد ارتباطی وجود ندارد. حال باید منتظر ماند و دید که آیا در روزهای آینده این مسائل به هم ارتباط پیدا خواهند کرد و یا این همزمانیها اتفاقی بوده است!