شیرکو بیکس؛ امپراطور شعر دنیا
همه او را به عنوان امپراطور شعر دنیا میشناسند، شاعر عشق و آزادی و طبیعت که جایزه ادبی قادسیه صدام را رد کرد و آن را نپذیرفت و همچنان به آزادیخواهی خویش ادامه داد.
این شاعر نامآوازه که زندگی او همگام با سرآغاز شعر نو کردی بود؛ کسی نیست جز “شیرکو بیکس” شاعری که نامش همه وجود او را به تصویر میکشد.
در سال ۱۹۴۰ در شهر سلیمانیه کردستان عراق چشم به جهان گشود. پدرِ وی شاعر ملی کُرد «فایق بیکس» بود. تحصیلات ابتدایی را در سلیمانیه و هنرستان فنّی را در بغداد به پایان رساند. در ۱۷سالگی نخستین شعرش را منتشر کرد. سال ۱۹۶۴ به جمع شورشیان پیوست و در ایستگاه رادیویی به فعالیّت پرداخت.
سال ۱۹۶۸ نخستین دفتر شعرش را (پرتو شعر) منتشر کرد. سال ۱۹۷۰ به همراه جمعی از نویسندگان و شاعران کُرد بیانه روانگه (دیدگاه) را حول محور ضرورت تحوّل و نوگرایی در شعر کُردی منتشر ساخت. سال ۱۹۷۴ برای دومین بار به شورشیان پیوست و پس از شکست قیام در ۱۹۷۵ به شهر رمادیه تبعید شد.
پس از بازگشت به سلیمانیه در اداره آب به کار گرفته شد. پس از آن به خدمت عثمان هورامی درآمد و بهترین تجربیات شعری را از وی فرا گرفت. اواخر سال ۱۹۸۴ برای سومین بار به شورشیان پیوست. سال ۱۹۸۶ به ایران سفر کرد و از آنجا راهی سوریه شد، سپس به دعوت انجمن حقوق بشر به ایتالیا رفت و برای نخستین بار در شهر فلورانس و در جمع دوستداران شعرش، به شعرخوانی پرداخت.
امپراطور شعر لقب گرفته و بیش از هشت هزار صفحه شعر گفته است، شاعری است که از عشق و طبیعت و آزادی و کردستان سخن میگوید.
در سال ۱۹۸۸ جایزه خانه قلم سوئد “کورت توخولسکی” به وی اعطا شد و از سوی کشور سوئد به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته شد و در آنجا اقامت گزید.
همانگونه که گفته شد زندگی شیرکو تقریباً همزمان با سرآغاز شعر نو در ادبیات کُرد بوده و او و همقطارانش توانستند در این مدت کوتاه شعر کُردی را به مرزهای تازهای از ادبیات جهانی برسانند.
سید علی صالحی از شاعران مطرح معاصر و دبیر کانون نویسندگان ایران در مورد وی چنین میگوید: “شیرکو بیکس بلندآوازهترین نام و شاعر جهانی ملت کُرد است که او را در ردیف شاعرانی چون فدریکو گارسیا لورکا، ناظم حکمت، یانیس ریتسوس، پابلو نرودا، آدونیس (شاعر) و محمود درویش میدانند اما برای من سفیر ستارگان شهید و اندوهسرای زندگان عذابدیدهٔ کردستان است.”
اشعار شیرکو از سال ۱۹۸۸ تحت عنوان شعر معاصر کُرد در کتابهای درسیِ دبیرستانهای ایالات متحده و کانادا گنجانده شدهاست. وی عضو کانون نویسندگان کُردستان و سوئد بود. گزیده اشعارِ شیرکو بیکس به بسیاری از زبانهای دنیا، از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی، مجاری، آلمانی، عربی، ترکی و فارسی ترجمه شدهاست.
در سال ۲۰۰۱ جایزه شعر پیرهمێرد (پیرمرد)، شاعر بزرگ کُرد به وی اعطا شد. شیرکو روز چهارم اوت ۲۰۱۳ (مصادف با ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۲) در استکهلم درگذشت، پیکر او به عنوان اولین وزیر فرهنگ کردستان عراق با تشریفات رسمی به کردستان برگردانده و بنا به وصیّتش در پارک آزادی شهر سلیمانیه به خاک سپرده شد.
بخشی از وصیتنامه امپراطور شعر دنیا
“نمیخواهم در هیچکدام از تپهها و گورستانهای مشهور شهر به خاک سپرده شوم. اول به خاطر اینکه جای خالی ندارند و دوم اینکه من جاهای شلوغ را دوست ندارم. من میخواهم اگر شهرداری شهرمان اجازه دهد پیکر مرا در جوار تندیس شهدای ۱۹۶۳ سلیمانی به خاک بسپارند زیرا فضای آنجا لذت بخش تر است و نفسم نمیگیرد.”
این شاعر بزرگ کرد در وصیتنامهاش افزودهاست: “من دوست دارم پس از مرگم نیز همدم همشهریان و صدای موسیقی و رقص و زیباییهای این پارک باشم. کتابخانه و دیوانهای اشعار و عکسهایم را نیز به کنار مزارم ببرید. یک کافه تریا و باغچهای کوچک هم در نزدیکی مزارم درست شود تا شاعران، نویسندگان و دختران و پسران عاشق به بهانه آن مهمان من باشند. دوست دارم از حالا این صحنهها را مانند یک رؤیا ببینم.”
بیکه س همچنین عنوان کردهاست: “میخواهم همزمان با صدای دلنواز آواز الاویسی ماموستا علی مردان و سرود ”خدایا وطن را آباد کن” و درحالیکه پیکرم در پرچم کردستان پیچیده شده به خاک سپرده شوم. میخواهم در مراسم خاکسپاری موسیقی نواخته شود و تابلوی هنرمندان شهرم در داخل بنای مزارم نصب شود. میخواهم پس از مرگم جایزهای ادبی سالانهای به نام «بیکه س» به زیباترین دیوان شعر منتخب آن سال اهداء شود و هزینه آن نیز از آنچه به ارث میگذارم پرداخت شود.
از جمله دفترهای شعر این شاعر میتوان از دو سرود کوهی، عقاب، رودبار، گرگ و میش، آفات، عطشم را شعله فرومینشاند، دره پروانهها، صلیب، مار و روز شمار یک شاعر و سایه نام برد که به زبانهای فرانسوی، ایتالیایی، سوئدی، عربی ترجمه و چاپ شدهاند.
کبک که میمیرد
آوازهایی از خود
برای کوه بر جای میگذارد
زنبور که میمیرد
بوسههایی شیرین از خود
برای باغ بر جای میگذارد
طاووس که میمیرد
چند پر رنگین از خود
برای گلدان بر جای میگذارد
آهو که میمیرد
مشک از خود بر جای میگذارد
من که بمیرم
چند شعر تازه و زیبا از خود
برای کردستان بر جای میگذارم.
ایسنا