اخبار

سطح شناخت مردم از هنر کاهش یافته است

یک پژوهشگر تاریخ هنر اظهار کرد: وقتی فضا برای کار هنرمند وجود ندارد، امکان برگزاری نمایشگاه نیز برای او میسر نخواهد بود و اگر هم بتواند نمایشگاه برگزار کند، حمایتی انجام نمی‌گیرد چون وقتی علاقه و تفریح مردم در بیرون رفتن و خوردن پیتزا باشد، می‌توان گفت که سلیقه مردم نسبت به سال‌های گذشته افت کرده و سطح شناخت آن‌ها از هنر و علاقه مندی به هنر نیز کاهش یافته است.

محمدحسین زکریازاده در گفت‌وگو با خبرنگار با بیان این‌که وضعیت حراجی‌های آثار هنری خارج از کشور را نمی‌توان با ایران مقایسه کرد، گفت: قدمت حراجی‌های معتبر بین المللی هم‌چون حراجی ساتبیز لندن به سال ۱۷۴۴ میلادی باز می‌گردد و حتی حراجی معروف کریستیز نیز در سال ۱۷۶۶ میلادی تاسیس شده که نشان می‌دهد این حراجی‌ها سابقه‌ای نزدیک به ۳۰۰ سال در طول تاریخ هنر دنیا دارند و اکنون نیز در حال گسترش به کشورهای مختلف هستند. به طوری که تنها حراج کریستیز در حدود ۴۰ کشور دنیا، بیش از ۸۰ دفتر و شعبه دارد.

وی با بیان این‌که قدیمی ترین حراجی کشور، حراجی تهران تنها با ۱۰ سال قدمت است، افزود: این حراجی با وجود این‌که معروف ترین حراجی کشور است، اما یک رویداد بسیار جدید بوده و از نظر سابقه، حجم معاملات و تنوع آثار اصلا قابل مقایسه با سایر حراجی‌های دنیا نیست.

وی با بیان این‌که امروزه بیشترین سودآوری از هنر در حیطه هنر مدرن یعنی هنر ۱۵۰ سال اخیر انجام می‌گیرد و هنر کلاسیک در بیزینس چندان جایگاهی ندارد، گفت: یکی از حرکت‌ها و کارهای بسیار خوب هنری که در تبریز انجام می‌گیرد، اکسپوی هنری تبریز است که با وجود شرایط نامساعد محیطی و اقتصادی اکنون در آستانه برگزاری پنجمین دوره خود قرار دارد اما این نمایشگاه نیازمند حمایت و شناخته شدن در سطح کشوری و بین المللی است که برای ورود به عرصه مارکتینگ هنر باید شهرت را از طریق تبلیغات به دست آورد. با انجام این امر و با گذشت زمان چهره‌های مطرح، آثار مشهور و شرکت کنندگان و مجموعه داران مطرح نیز در نمایشگاه حضور می‌یابند و اکسپوی تبریز یک نمایشگاه مشهور در سطح بین المللی خواهد بود.

زکریازاده افزود: با وجود این‌که تبریز ۱۰۰۰ سال پیوستگی هنری و یک مکتب هنری به نام خود در دوره ایلخانی و صفوی بنا نهاده است، ولی متاسفانه وضعیت فعلی هنر در این شهر به گونه‌ای نیست که انتظارات را برآورده کند.

وی متذکر شد: وضعیت کنونی تبریز نسبت به ۱۰۰ سال پیش که در صدر مشروطیت قرار داشت، افت کرده و از نظر فرهنگی عقب افتاده است. تبریز در اواخر قاجار شهر دوم کشور و ولیعهد نشین بود، ارتباط کشور با اروپا و سرزمین‌های عثمانی و …. از طریق این شهر انجام می‌گرفت و حتی افراد برای تحصیل و رفتن به روسیه، استانبول و سایر شهرهای معروف از تبریز می‌گذشتند. در واقع شعار شهر اولین‌های تبریز مختص همان دوران طلایی این شهر بود و اکنون فقط می‌توان گفت که تبریز شاید از آخر، اول شده است.

وی با بیان این‌که تا دوره صفویه، مکتب تبریز دوم یک شکوفایی و دوره درخشانی با سلطان محمد داشت، اظهار کرد: در دوره قاجار نیز این شهر وضعیت خوبی داشت و شرایط برای انجام هنرهای مختلف از جمله خطاطی و خوشنویسی محیا بود و هنرمندان مهمی چون میرحسین ترک از استادان بزرگ هنر ایران در این دوره ظهور کردند.

پژوهشگر تاریخ هنر ایران باستان و اسلامی افزود: چاپ کتاب برای اولین بار در این شهر انجام گرفته است و تبریز توانسته شخصیت‌های بزرگی را در خاک خود رشد بدهد که در نهایت به کل ایران خدمت کرده‌اند. اما متاسفانه در ۱۰۰ سال اخیر، با توجه به این‌که سایر شهرهای کشور پیشرفت خوبی کرده‌اند، هنرمندان تبریزی با مهاجرت به تهران توانستند بیشتر شناخته شوند، مثل مرحوم منصور قندریز از هنرمندان معاصر و از موسسان بزرگ مکتب ستارخان که اهل تبریز است اما با مهاجرت به تهران بیشتر شناحته شد و حتی یکی از نگارخانه‌ها در این شهر نیز به نام او اختصاص یافته است.

وی در خصوص وضعیت گالری داری در تبریز، گفت: گالری داری در تبریز بسیار دیر آغاز شده است و حتی اغلب گالری‌های هنری که ظهور کردند نیز عمر کوتاهی داشتند و نتوانستند در این کار دوام بیاورند. دلیل این عدم استواری نیز به عوامل مهم اقتصادی، عدم حمایت، انجام کارهای غیرتخصصی و … بازمی‌گردد. چرا که برخی از گالری داران به دلیل این‌که هنرمندان فعالیت کمی دارند و نمی‌توانند زود به زود کار تحویل دهند، مجبور به انجام کارهای غیراختصاصی می‌شوند که این امر یک آفت برای هنر است.

وی با بیان این‌که وضعیت هنر تبریز با تداوم این روند و عدم حمایت به ناکجا آباد می‌رود، افزود: با وجود این‌که ممکن است گالری‌های بسیاری مجوز گالری داری دریافت کرده باشند اما تعداد گالری فعال در تبریز بسیار کم است و حتی به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد چون برای برگزاری نمایشگاه دستشان باز نیست و فروشی ندارند و از این جهت هم چندان کاری نمی‌توانند انجام دهند و در نتیجه انگیزه برای ادامه کار برایشان باقی نمی‌ماند.

زکریازاده متذکر شد: به دلیل ناآگاهی‌ خانواده‌ها نسبت به هنر، اغلب شهرهای ایران در حال گریز از هنر هستند که در اثر این امر نیز سطح فرهنگی جامعه کاهش می‌باد و با تداوم این وضعیت، به سختی می‌توان امید به کار و فعالیت نسل بعدی جامعه در هنر داشت، مگر این‌که فضاهای هنری هم‌چون اکسپوی تبریز و نمایشگاه‌های متعدد دیگر در کشور افزایش یابد.

وی در خاتمه گفت: اکسپوی تبریز یک حرکت بزرگی است که نیاز به حمایت دارد چرا که هنر همواره با وجود حامی زنده است. همان طوری که هنر ایران در طول چند قرن گذشته هنر درباری بوده و همیشه از طرف دربار حمایت می‌شد و شاهکارهای هنری از هنرمندانی که دغدغه خاصی نداشتند، از دربار خارج می‌شد.

//ایسنا

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا