رفع تحریم تسلیحاتی؛ نمادین یا واقعی؟!
رفع تحریم تسلیحاتی؛ نمادین یا واقعی؟! گروه سیاسی: مدتی است که موضوع رفع تحریمهای تسلیحاتی در رسانهها و اظهارنظرهای مسئولان بیشتر از قبل شنیده میشود. ماه قبل، ماجرا از گزارش یک رسانه آمریکایی آغاز شد که از طرح دولت ترامپ برای جلوگیری از رفع تحریم تسلیحاتی ایران پرده برداشت. بر اساس این طرح که البته جزییات چندانی هم از آن منتشر نشده است ایالات متحده بهعنوان یکی از اعضای شورای امنیت درخواست تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ مطرح میکند تا از این مسیر امکان رفع این تحریمها که به از نظر برخی تنها دستاورد باقی ماندن جمهوری اسلامی در توافق هستهای است را هم از میان بردارد. در مقابل اما مقامهای وزارت امور خارجه تاکید دارند که اصل و اساس قطعنامه ۲۲۳۱ برجام بوده است و با توجه به خروج آمریکا از این توافق چنین امکانی برای دولت این کشور وجود ندارد که بتواند مسیر رفع تحریم تسلیحاتی را مسدود سازد. آنچه به نظر قابل پیشبینی میآید آن است که در ماههای پیش رو شاهد جدال دیپلماتیک و حقوقی دیپلماتهای جمهوری اسلامی و ایالات متحده در سطح رسانهها وهمچنین در سازمان ملل خواهیم بود اما فارغ از این وجه از موضوع که مسئلهای حقوقی به نظر میآید، آیا در میدان عمل میتوان به لغو شدن تحریم خرید و فروش تجهیزات نظامی دل بست؟! روشن است که اگر طرح آمریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی در شورای امنیت سازمان ملل متحد شکست بخورد یک پیروزی بزرگ حقوقی و سیاسی در تاریخ دیپلماسی ایران خواهد بود اما پرسش اساسی این است که نتیجه عملی این پیروزی احتمالی، داد و ستد قانونی جمهوری اسلامی در بازار تسلیحات میشود؟ به نظر میآید پاسخ به این پرسش اهمیتی بیشتر از بحث پیرامون جنبههای حقوقی چنین موضوعی داشته باشد. بر اساس برخی شنیدههای غیررسمی و تاییدنشده تنها دلیل تصمیمگیران ارشد نظام برای ادامه دادن به اجرای توافق هستهای با وجود خروج آمریکا از توافق همین مسئله پایان تحریم تسلیحاتی بوده است، زیرا میتوان گفت تمامی دستاوردهای اقتصادی حاصل از توافق هستهای در دو سال اخیر یکی یکی از بین رفته است و بعید است باقی ماندن در برجام تنها به خاطر «پیروزی اخلاقی» مورد ادعای رییسجمهور باشد. برخی در پاسخ به این سوال که آیا رفع تحریم تسلیحاتی در عمل رخ میدهد به نقش روسیه و چین اشاره کرده و بر این باور هستند که این دو کشور به دلیل منافع اقتصادی و سیاسی خود نه تنها طرح ایالات متحده برای مانعتراشی در مسیر لغو تحریم تسلیحاتی ایران را در شورای امنیت وتو خواهند کرد بلکه در صف اول فروشندگان تسلیحات به نهادهای نظامی جمهوری اسلامی هم قرار میگیرند.مخالفان این دیدگاه اما با یادآوری سیاستهای روسها و چینیها در برابر ایران، حداقل در دو دهه اخیر معتقدند که حتی اگر شاهد همراهی سیاسی روسیه و چین با آمریکا نباشیم، قطعاً آنها در عمل قدمی برای زیر پا گذاشتن محدودیتهای ایران در خرید و فروش تسلیحات بر نخواهند داشت اما به نظر میآید بتوان نوعی دیگر هم به موضوع نگریست؛ چه جمهوری اسلامی و چه ایالات متحده در این موضوع خاص مبنای اظهارات خود را قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دادهاند. اینکه هر یک از طرفین تفسیری متفاوت از طرف دیگر را ارائه میدهند تا حدودی طبیعی است اما آنچه روشن به نظر میآید این مبنای مشترک است. همین مبنای مشترک میتواند بهانهای برای بازگشایی پنجرهای تازه در دیپلماسی باشد. به بیان دیگر ایران و آمریکا میتوانند به جای جدال حقوقی در شورای امنیت و یا قرار دادن خود ذیل تصمیم سایر اعضای این شورا مذاکرهای مستقیم و دو جانبه را صرفاً بر اساس همین مبنای مشترک (قطعنامه ۲۲۳۱) آغاز کنند.