«رای بی رای»ها بخوانند
برخلاف تبلیغات ناکامان سیاسی گذشته و حال سیاست ایران، آنچه در جهان امروز به عنوان کنش سیاسی موثر مورد پذیرش است؛ بهرهگیری از حق انتخاب است نه پرهیز از آن.: ضربالمثلی هست که میگوید هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. درست است که دولتها به برخی شعارهای مهم خود در طول سالهای پس از انقلاب عمل نکردند و این موضوع در دولت فعلی پررنگتر است ولی خدمات بسیاری توسط مجموعه مجریان کشور انجام شده و باعث شده ایران به یک کشور مقتدر در منطقه تبدیل شود ولی خدمات مجریان به خصوص در شرایط فعلی در سفره مردم به خوبی مشاهده نشده است، به همین دلیل مردم حق دارند ناراضی باشند، ولی این نارضایتی چگونه باید بروز کند؟ کشور ما جمهوری اسلامی است.
جمهوری یعنی اعتراضات موکلین ( رایدهندگان) در انتخابات بروز کند. به یاد بیاوریم زمانی که با شور و شوق به یک نفر در انتخابات رای دادهایم، باید مدتی به او فرصت داد تا طرحهای خود را اجرا کند اگر موفق نبود در انتخابات او و تیمش را کنار بگذاریم.
لحظهای به خود فکر کنیم آیا ما خود در زمان انتخابات در این نابسامانی مقصر نبودهایم؟ آیا در زمان انتخابات به حد کافی تحقیق و بررسی کردیم؟ حداقل به اندازه ازدواج فرزندانمان برای این موضوع تحقیق و بررسی نمودیم؟
امور کشور بر چهار پایه است مجلس، قوه مجریه، قوه قضائیه و مردم است. با رأی مستقیم ما به مجلس و قوه مجریه، یک عامل مهم از مشکلات رای ماست و این را باید بپذیریم.
یک قسمت دیگر از مشکلات کشور (که کارشناسان آن را بین ۲۰ درصد برآورد کردهاند) تحریمهای ظالمانه دشمنان است که این را هم نباید نادیده بگیریم.
در همین دوران مشکلات،کشور در بخشهای مهمی از پیشرفتها و پیروزیهای فراوان برخوردار شده است که اعم آنها هشت سال دفاع مقدس، دفع فتنهگران داخلی، نابودی داعش (جنایتکارانی که از پشتوانه اکثر کشورهای استکباری برخوردار بوده است) ، قدرت دفاعی کشور( که در منطقه بینظیر است)، پیشرفتهای علمی به ویژه در هوا و فضا و هستهای و یا زیرساختهایی که در کشور به نتیجه رسیده است و هر روز گزارش آن از رسانهها منتشر میشود که آخرین آن واکسن کروناست را نباید از قلم انداخت ( اسناد بسیاری از پیشرفتها از زبان خارجیها در کتاب صعود 40 ساله آمده است). با رای دادن همه اینها محقق میشود.
اگر بهترین غذا، بهترین ماشین، بهترین مسکن و بهترین حقوق را داشته باشیم ولی امنیت نباشد هیچ ارزش ندارد و نمونههای آن را در لیبی، سوریه، عراق، افغانستان و در کشورهای اطراف خود مشاهده میکنیم و مشکلاتی که ما به آنها معترض هستیم نیز حل نخواهد شد پس هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
وقتی رای میدهیم یک بعد آن تعیین رئیسجمهور است، رای دادن ابعاد بسیار زیادی دارد ( استقلال، آزادی، رسمیت کشور در جهان، حساب بردن دیگر کشورها از مدیریت کشور، ادامه امید به مقاومت و استکبارستیزان دنیا، دور کردن سایه جنگ، خنثی کردن تبلیغات دشمن ) و نباید به خاطر یک ستون مشکلدار کل ساختمان را خراب کنیم، باید با توجه به امکان جمهوریت آن ستون خراب را تعمیر کنیم.
برخلاف تبلیغات ناکامان سیاسی گذشته و حال سیاست ایران، آنچه در جهان امروز به عنوان کنش سیاسی موثر مورد پذیرش است؛ بهرهگیری از حق انتخاب است نه پرهیز از آن. کناره نشستن و نظاره کردن به امید تنبیه مسوول ناکارآمد و نظام سیاسی، گزاره امتحان شدهای است که از آزمونهای مختلف در نقاط متنوع جهان سربلند بیرون نیامده است اما حضور هدفمند و انتخابی درست در بسیاری از مواقع راه اصلی در بیراهههای پیشنهادی این روزها خواهد بود.
برخی از گروهها و افرادی که مردم را تشویق به عدم حضور در پای صندوقهای رای میکنند، راه دیگری برای رهایی از شرایط دشوار ارائه نمیدهند؛ اینکه در مسیر اصلاح رای چیست؟ پاسخی از سوی آنها ندارد. از منظر آنها صرف رای ندادن برای اصلاح شرایط کافی است اما تجربه واقعیت دیگری را نشان میدهد و آن کاهش اهمیت رای مردم در صورت عدم مشارکت است.
//فارس