دولت ملت را رها کرده است
اگر مسوولان کشور به جای اینکه نزدیکان خود را روی کار بیاورند از افراد شایسته در کار استفاده و مدیران خود را ملزم به پاسخگویی به مردم میکردند هیچ گاه این اتفاقات در کشور رخ نمیداد. مردم از مسئولان حرف نمیخواهند بلکه نگاه آنها به عملکرد مسئولان کشور است که به چه میزان در راستای مطالبات آنها حرکت میکنند. اگر مردم دچار فقر و بیکاری شوند نسبت به دولتمردان خود اعتراض و انتقاد میکنند و به خیابانها کشانده میشوند. این دقیقا معضلی است که دولتمردان از وقوعش میترسند. بدون شک ما با این وضعیت مواجه شدهایم. مردم در انتخابات مجلس و یا ریاستجمهوری افرادی را انتخاب میکنند که پس از انتخاب شدن راه دیگری را در پیش میگیرند و مطالبات آنها را نمایندگی نمیکنند. در نتیجه ما با فروپاشی امر سیاسی مواجه شدهایم. هنگامی که یک فرد شغل و درآمد کافی برای گذراندن زندگی خود ندارد به صورت طبیعی دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی میشود. بحران کرونا هم این امر را تشدید کرده است.
اخیرا مسئولان مردم را ترغیب به زدن ماسک میکنند، اما تاکنون دولت پنج عدد ماسک به قشر ضعیف جامعه اهدا نکرده است. دولت به خاطر چرخه اقتصادی، ملت را رها کرده، بعد از طغیان گرسنگان میترسد! چرا به جای بازگو کردن این امر، کمکی به آنها نمیشود؟
در حال حاضر مسئولان خط فقر را ۹ میلیون تومان اعلام کردهاند، اما آیا کارگری هست که ۹ میلیون تومان حقوق بگیرد؟ این در حالی است که قانون نیز میزان افزایش حقوق را متناسب با تورم عنوان کرده و اگر این موضوع عملیاتی میشد امروز نهتنها شاهد افزایش مشکلات معیشتی نبودیم بلکه آسیبهای اجتماعی نیز کاهش پیدا میکرد. گرچه بحران کرونا افراد جامعه را فقیرتر از قبل کرده است. اینکه مسوولان زمزمههای اعتراضات گرسنگان را صراحتا بیان میکنند یعنی خودشان به این امر واقف هستند، اما هیچکس راهکاری برای حل این مشکلات ندارد.
طبقه پایین جامعه به دلیل مشکلات زیاد و غیرقابل حل راهی جز نشان دادن اعتراض خود در خیابانها پیدا نمیکنند. نباید فراموش کنیم که این روزها با بحران کرونا، بحران جدیدی برای اقشار مختلف جامعه به وجود آمده است. دیگر طبقه وسطی وجود ندارد بلکه تمام اقشار جامعه نان برای خوردن ندارند. با این وجود اگر مسئولان به مشکلات مردم رسیدگی نکنند در آینده طبقه مرفه جامعه نیز به اعتراضات اضافه خواهد شد و این اعتراضها از دل همین طبقات رهبری پیدا میکند. وضعیت زندگی مردم در شهرستانها به مراتب از تهران نامساعدتر است. نکته دیگر اینکه مردم شهرستانها به دلیل اینکه احساس میکنند صدای آنها به گوش مسئولان نمیرسد در این زمینه شتاب بیشتری دارند. این در حالی است که در برخی از کشورها از جمله انگلستان پارکهایی را در نظر گرفتهاند که مردم در آن پارکها بدون هیچ محدودیتی از مسئولان شهر و کشور انتقاد میکنند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان میرسانند. با این وجود اگر مسئولان کشور مشکلات مردم را حل نکنند شرایطی را در آینده میبینم که اعتراضات مردم نسبت به وضعیت کنونی افزایش خواهد داشت و شکل جدیتری به خود خواهد گرفت. من از این طریق این هشدار را به مسئولان میدهم که اگر به فکر راه علاج نباشند در آینده اعتراضاتی رخ میدهد که دیگر جلوی مردم را نمیتوانیم بگیریم. در نتیجه مسئولان باید از همین امروز به فکر باشند و تلاش خود را دوچندان کنند تا به مطالبات مردم پاسخ مناسب بدهند.