دلایل آنکارا برای عادیسازی روابط با تلآویو چه بود؟
سرانجام پس از تحلیلها و ارزیابیهای مختلف از سطوح و اهداف روابط آنکارا با تلآویو، بعدازظهر روز چهارشنبه (۱۷ آگوست) ترکیه و رژیم صهیونیستی عادیسازی کامل روابط خود را اعلام کردند. «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه و «یائیر لاپید» نخستوزیر پیشبرد امور کابینه رژیم صهیونیستی که به صورت تلفنی با یکدیگر گفتوگو میکردند، از تصمیمشان مبنی بر بازگشت سُفرای دو طرف خبر دادند.
آنکارا زمانی روابطش را با تلآویو عادی کرد که کابینه موقت لاپید نیاز مبرمی به دستاوردسازی و افزودن موفقیتها در چارچوب معاهدات ابراهیم داشت؛ حالا نخستوزیر پیشبرد امور که با زمان در رقابت است تا بار دیگر بعد از انتخابات کنست [پارلمان رژیم صهیونیستی] به نخستوزیری برسد، از این بابت خوشحال است. وی در این باره میگوید: «ازسرگیری روابط با ترکیه یک دارایی مهم برای ثبات منطقه و یک مژده اقتصادی بسیار مهم براش شهروندان ماست».
اما از جانب ترکیه به نظر نمیرسد که این عادیسازی بتواند کمک زیادی به موقعیت آنکارا کند. روز چهارشنبه، بعد از انتشار گزارشهایی از عادیسازی و بازگشت سُفرا، «مولود چاووش اوغلو» وزیر امور خارجه ترکیه این خبر را تأیید کرد و ضمن بیان اینکه دو طرف بهزودی نام سفرا را اعلام خواهند کرد، اذعان کرد: «ترکیه به دفاع از حقوق ملت فلسطین ادامه خواهد داد».
این ادعا در راستای همان ادعای سازشکاران عربی قرار میگیرد که بعد از توافقنامههای عادیسازی، میگفتند این برقراری روابط با تلآویو به مسئله فلسطین کمک میکند و روند تشکیل دو دولت را سرعت میبخشد! حالا بعد از گذشت دوسال حتی راضی نشدند سالگرد امضای معاهدات ابراهیم را با تلآویو جشن بگیرند.
روابط بین ترکیه و رژیم صهیونیستی از ۱۲ سال قبل به دنبال حادثه برای کشتی «ماوی مرمره» دچار تنش شد؛ جایی که ارتش تلآویو در سال ۲۰۱۰ این ناوگان دریایی [ناوی مرمره] حامل کمکهای بشردوستانه برای غزه تحت عنوان «ناوگان آزادی»، حمله کرد و ۱۰ سرنشین کشتی را به شهادت رساند.
حالا سوال اینجاست که ترکیهی زمان اردوغان، بعد از گذشت ۱۲ سال از این رویداد، تحت چه شرایطی قرار گرفته و چه منافعی را مدنظر قرار میدهد که تصمیم به فراموشیِ گذشته و ازسرگیری روابط با تلآویو گرفته است؟ پاسخ به این سوال را با پرداختن به چند محور در ادامه ذکر خواهیم کرد:
نیاز آنکارا به متحدان جدید در منطقه
اگر به جایگاه امنیتی ترکیه در منطقه نگاه کنیم، میبینیم که میزان درگیریهای نظامی آن از مناطق امنش بیشتر است. ترکیه علاوه بر تنش با یونان، مرزهای همسایگان خود سوریه و عراق را مورد تهدید قرار میدهد. آنچه ترکیه در این درگیریها تحت عنوان «منطقه امن» یاد میکند، دایرهای بسته از ناامنی است. این محیط ناامن، آنکارا را بر آن وامیدارد تا به دنبال متحدان و طرفداران دیگری باشد تا در مقابل تهدیدات پیرامونی ایمن شود. برای ترکیه، سوریه و عراق کشورهایی در صف نظم امنیتی مطلوب ایران و مورد حمایت روسیه محسوب میشوند؛ حالا، آنکارا نه میتواند مستقیما منافع و موجودیت دمشق و بغداد را تهدید کند و کار را به جنگ بکشاند و نه حتی میخواهد بدون هیچ دستاوردی، بعد از سالها اشغالگری با شعار مبارزه با تروریسم، مناطق مرزی این کشورها را ترک کند.
بنابراین ترکیه با برقراری روابط با رژیم صهیونیستی و همینطور اعاده روابط دوستانه و نزدیک با کشورهای عربی، تلاش میکند تا آسیبپذیری و ناامنی خود را در نظم موجود منطقه کاهش دهد. اردوغان تقریباً از شش ماه گذشته، تلاش برای رفع تنشها با کشورهای عربی حوزه خلیجفارس را آغاز کرده است. اردیبهشت ماه امسال بود که رئیسجمهور ترکیه ضمن اشاره به این نکته که آنکارا اشتراکات زیادی با عربستان سعودی و امارات عربی متحده دارد، تاکید کرده بود که کشورش از مرحله اختلافات با ابوظبی و ریاض عبور کرده است و این اختلافات را اختلافاتی خانوادگی توصیف کرد. به نظر نمیرسد که دغدغه امنیتجویی آنکارا عقلانی باشد؛ چرا که تکیه زدن بر دیوار ترکخورده تلآویو و ائتلاف عربی که هر کدام در جبههای با مقاومت درگیر هستند، کارآیی ندارد. تمام فلسفه وجودی تلآویو اشغالگری، بیثباتی و جنگ است؛ ائتلاف عربی هم در حاضر به دنبال خاتمه دادن به درگیریهای قبلی خود است. بنابراین نظامهای بیثبات و شکننده هیچگاه برای ترکیه، امنیت در پی نخواهند داشت.//اناج