آموزشیاخبار

درس‌های مهمی که باید از برندگان نوبل بیاموزیم

استفانو سندرون”(Stefano Sandrone) مصاحبه‌ای با ۲۴ برنده جایزه نوبل انجام داده است و آن را در قالب کتابی به نام “زندگی نوبل” (Nobel Life) منتشر کرده است. او از شکست‌ها و چالش‌های این دانشمندان می‌گوید و درس‌هایی که می‌توان از آن‌ها آموخت.

به گزارش باش خبر وبه نقل از ایسنا، همه‌ی ما لحظه‌ی برنده شدن جایزه نوبل را می‌بینیم اما اینکه چه تلاش‌ها و شکست‌هایی پشت این لحظه پنهان شده است برای ما نامعلوم است.

سندرون می‌گوید: هنگام شروع هر حرفه‌ای توصیه‌هایی می‌شنویم مانند : رویاهایت را دنبال کن، کنجکاو باش، خارج از چارچوب فکر کن. من هم هنگام شروع کارم به عنوان یک عصب‌شناس جوان این موارد را شنیدم اما هرچه از نظر حرفه‌ای رشد کردم بیشتر این موارد به نظرم ناخوشایند و کلیشه‌ای آمد. دانشمندان بیشتر از آن که با جایزه و رویا سر و کار داشته باشند با چالش‌ها و نا امیدی روبرو هستند.

وقتی به جایگاهی رسیدم که می‌توانستم توصیه‌هایی به دانشجویان کنم به دنبال داستان‌های الهام‌بخش و توصیه‌های ارزشمندی رفتم که بتوانم در اختیار آنها قرار دهم. توجهم به سمت برندگان جایزه نوبل جلب شد می‌خواستم سمت دیگر بردن این جایزه را بررسی کنم. آنچه که در مورد آنها نمی‌دانیم. اشتباهات و نا امیدی‌هایی که تجربه کرده‌اند.

به عنوان دانشجوی دکتری در سال ۲۰۱۴ از من دعوت شد تا در نشست سالانه برندگان نوبل در شهر لینداو(Lindau)، آلمان شرکت کنم. در این نشست ۳۷ برنده نوبل و ۶۰۰ دانشمند جوان حضور داشتند.

ایده نوشتن کتاب چند ماه بعد به ذهنم رسید. من با برگزارکنندگان این نشست تماس گرفتم و آنها این فرصت را به من دادند تا با ۲۴ نفر از برندگان نوبل صحبت کنم.

کتاب من با عنوان “زندگی نوبل” در ماه ژوئن سال ۲۰۲۱ منتشر شد. این کتاب شامل داستان زندگی برندگان نوبل، توصیه‌های آن‌ها برای نسل آینده و نظرات‌شان در مورد مواردی است که هنوز کشف نشده‌اند. علاوه بر آن من چندین توصیه شغلی براساس مصاحبه‌ها جمع‌آوری کرده‌ام.

نمره‌ها تعیین کننده سرنوشت نیستند

“پیتر آگره”(Peter Agre)، ‌ دانش‌آموز مدرسه‌ای در مینیاپولیس بود. او نمرات پایینی در درس شیمی که پدرش مدرس آن در دانشگاه آگسبورگ(Augsburg) در همان شهر بود، کسب می‌کرد. پس از پایان تحصیل در مدرسه او پیش از آن که به تحصیل در رشته شیمی در دانشگاه آگسبورگ بپردازد در کلاس‌های شبانه شرکت کرد. او که اکنون پزشک دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور، مریلند است در سال ۲۰۰۳ برای تحقیقاتش در زمینه کانال‌های مرتبط در غشاهای سلولی و کشف کانال‌های آب و “مکینون” موفق به دریافت جایزه نوبل شیمی شد.

از هر فرصتی برای یادگیری استفاده کن

“اریک کاندل”(Eric Kandel)، عصب‌شناس، با آشکار کردن مکانیسم‌های عصبی حافظه موفق به دریافت جایزه نوبل پزشکی در سال ۲۰۰۰ شد. اما او قبل از دهه ۱۹۴۰ پیش از آن که به مدرسه پزشکی بپیوندد در دانشگاه هاروارد در کمبریج تاریخ و ادبیات خوانده بود. این تجربه برای او فایده زیادی داشت. کاندل می‌گوید: من از نوشتن ابایی ندارم این چیزی است که خواندن رشته‌ی تاریخ و ادبیات برای شما به همراه دارد و برای من بسیار مفید بود.

برای رسیدن به هدف چندین راه در نظر داشته باشید

“ونکی راماکریشنان”(Venki Ramakrishnan), رئیس سابق انجمن سلطنتی بریتانیا که در سال ۲۰۰۹ نوبل شیمی را دریافت کرده است پس از دریافت دکترای خود از رشته فیزیک به زیست‌شناسی روی آورد و تحصیلات خود را از سر گرفت.

او در حالی که در رشته زیست‌شناسی به تحصیل می‌پرداخت برنامه دوم و سومی نیز برای شغلش داشت. از جمله مواردی که در نظر داشت معلم شدن و برنامه‌نویسی بود. او می‌گوید: با تغییر رشته، من گزینه‌های متعددی برای خودم به وجود آوردم. بررسی توانایی‌ها و در نظر گرفتن مسیرهای شغلی جایگزین اهمیت زیادی دارد.

اتفاقات غیر منتظره اهمیت دارند

داشتن برنامه می‌تواند کمک کننده باشد اما فراهم کردن فضایی برای رخ دادن اتفاقات غیر منتظره می‌تواند موقعیت‌های شغلی بالقوه‌ای فراهم کند. “روبرت سولو”(Robert Solow) که درسال ۱۹۸۷ برنده نوبل اقتصاد شده است، همزمان با فعالیت در موسسه فناوری ماساچوست، تحصیل در رشته جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی آغاز کرد. او پس از جنگ در ایتالیا در طی جنگ جهانی دوم به ایالات متحده آمریکا بازگشت و به گذراندن دوره‌ی اقتصاد در دانشگاه هاروارد مشغول شد. همسرش، “باربارا سولو” نیز در همین رشته تحصیل می‌کرد و مشوق او بود. این آغاز حرفه‌ای بود که طی آن به چندین رئیس جمهور مشاوره داد و هشت نفر را که برنده جایزه نوبل شدند، راهنمایی کرد.

امکان رد شدن بهترین ایده‌ها نیز وجود دارد

اولین باری که “رندی شکمن”(Randy Schekman)، زیست‌شناس سلولی از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی برای دریافت کمک هزینه تحقیقات بر روی ژنتیک مخمر درخواست داد، درخواست او رد شد. اما این موضوع مانع “شکمن” که در سال ۲۰۱۳ برنده نوبل پزشکی بوده است، نشد. او کار خود را ادامه داد و توانست سازوکار یکی از مهم‌ترین انتقال‌دهنده‌های سلولی را آشکار کند.

او می‌گوید: درخواست من برای کمک مالی رد شد اما من فعالیتم را ادامه دادم. مشابه آن اتفاقی است که برای “کاری مولیس”(Kary Mullis)، بیوشیمیست افتاد. او مقاله‌ای نوشت و در آن اختراع خود یعنی واکنش زنجیره‌ای پلیمر را توضیح داد. مقاله او نیز در ابتدا رد شد. “مولیس” نیز در سال ۱۹۹۳ موفق به دریافت جایزه نوبل شیمی برای ابداع این روش شد. اختراع او در حل جنایات بی‌شماری نقش داشت و هسته‌ اصلی آزمایش مولکولی کووید-۱۹ است. رد شدن، بخشی از زندگی دانشمندان است.

کار گروهی با دانشجوها به اندازه صبور بودن ضروری است

“الیزابت بلکبرن”(Elizabeth Blackburn)، بیوشیمیست، کشفی که منجر به دریافت نوبل شد را با همراهی “کارول گریدر”(Carol Greider) دانشجوی کارشناسی ارشد و زیست‌شناس مولکولی در روز کریسمس سال ۱۹۸۴ در دانشگاه کالیفرنیا به انجام رساند. پس از گذشت تقریبا ۲۵ سال، آن‌ها جایزه نوبل پزشکی را برای پژوهش‌هایشان در زمینهٔ کشف مکانیزم حفاظت تلومر از کروموزوم‌های خطی دریافت کردند.

تاب آوری

در نهایت به عنوان آخرین نکته مهم باید گفت زندگی همیشه با چالش همراه است اما نحوه‌ی برخورد ما با این چالش‌ها است که تفاوت‌ها را ایجاد می‌کند.

در طول جنگ جهانی دوم، “ریتا لووی مونتالسینی”(Rita Levi-Montalcini)، ‌ عصب‌شناس، از دانشگاه تورین(Turin) اخراج شد اما او آزمایشگاه کوچکی در خانه خود ساخت و تحقیقاتش را ادامه داد.

او موفق به کشف فاکتور رشد عصبی، پروتئینی که رشد سلول‌ها در سیستم عصبی را تنظیم می‌کند، شد. این کشف جایزه نوبل پزشکی را در سال ۱۹۸۶ به صورت مشترک با “استنلی کوهن”(Stanley Cohen) برای او به ارمغان آورد.

این مثال‌ها ارزشمند هستند. مشاهده برندگان نوبل و یادگیری از آن‌ها یکی از راه‌های موثر برای دستیابی به توصیه‌هایی است که می‌تواند برای نسل‌های آینده مفید باشد

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا