اخبار

حریرچی روایت می‌کند؛ شهریار و سرنوشتِ چکِ سفید امضا

ایرج حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت و درمان در برنامه دستخط به خاطراتی از دوران جوانی و ارتباط با استاد شهریار پرداخت. او متولد تبریز است و از طریق پدر که استاد ادبیات بود، با شهریار سخن ارتباط برقرار می‌کرد.

حریرچی اینگونه روایت می‌کند:

به خانه استاد شهریار بسیار رفت و آمد داشتیم. تقریبا هم محله‌ای بودیم و ۵۰۰ متر خانه‌ها فاصله داشت.

پدرم معمولا مخالف بود که من جبهه بروم، بعد از کربلای ۴ و ۵ مدت‌ها از من بی‌خبر بودند، من زنگ زدم که بگویم حالم خوب است. گفت شهریار می‌گوید بیاید و من او را ببینم. من برای یکی دو روز به تبریز آمدم. پدرم شروع به گفتن این حرف‌ها کرد که نرو و بمان و درس خودت را ادامه بده. من این شعر را خواندم.

شهریار تضمینی از سعدی دارد که آن را خواندم که «تیر را قوت پرهیز نباشد ز نشانه، مرغ مسکین چه کند گر نرود در پی دانه، پای عاشق نتوان بست به افسون و فسانه،‌ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه، ما کجائیم در این بحر تفکر، تو کجائی»!

شهریار آن زمان اوج انقلابی‌گری او بود. سال گذشته‌اش آقا به تبریز آمده بودند و شهریار شعر‌های زیادی خوانده بود. این را به یاد دارم موقعی که مقام معظم رهبری در مقام ریاست جمهوری آمده بودند یک چک سفید به شهریار داده بودند؛ چون شهریار در سختی بسیار زندگی می‌کرد. بسیار کم خرج و تنها بود. من این چک را دیده بودم که پشت چک امضا شده بود که به حساب جبهه جنگ واریز شود.

اناج

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا