تکرار کاندیدای ائتلافی و اجارهای همان تکرار روحانی است

تجربه هشت سال و به خصوص چهار سال دوم ریاست جمهوری حسن روحانی ثابت کننده این نظر میباشد که کاندیدای اجارهای یا ائتلافی یعنی فقط هزینه دادن ملت و حتی تضعیف ساختارها چرا اینگونه خواهد شد؟ مجموعه شرایط و عملکردهایی باعث شده است تا متن پیش رو ادعا نماید که هرگونه ائتلاف با یک کاندیدای اجارهای با هدف رفتن به پاستور (اگر شرایط اجازه بدهد اگر مردم مشارکتی بالا داشته باشند) نتیجهای ملموس بدنبال ندارد که ملتِ تحت فشارهای اقتصادی و تحریم از انتخاب آن شادمان شوند و از بار مشکلات آنان کاسته شود.
شرایط: اگر مراد از ائتلاف همان ائتلافهای ساری و جاری در دیگر نقاط دنیاست ناگفته خیلی آشکار و پیدا هست که ما بسترها و شرایطی که الزامات اینگونه ائتلاف هست را نداریم. معمولا ائتلاف در ساختارهای سیاسی با نظام پارلمانیستی جواب میدهد که به نوعی مجلس نمایندگان و احزاب شناسنامه دار دو بال تعادل بخش در جهت شروع، ادامه و پایان کار اتحاد و ائتلاف هست و به شکلی و با در نظر گرفتن وزن و جایگاه سیاسی _ مردمی اجزاء و عناصر قدرت در اختیار ائتلافیون قرار میگیرد. به عبارتی با توافق مکتوبِ افراد و احزاب مشخص در قبل از ائتلاف رویهها، چگونگی تشکیل کابینه و تقسیم قدرت تعیین میگردد. اما در کشور ما که نظام اجرایی، نظام ریاستی هست (ریاست جمهوری) و نه نظام پارلمانی و نیز احزاب احزاب ریشه دار نیستند که با برنامه ریزی دراز مدت ماهیتِ ادعایی و عملکرد آنان در حوزههای سیاست (داخلی و خارجی) ، اقتصاد و فرهنگ برای همه کنشگران سیاسی و از جمله کنشگران انتخاب کننده مشخص و معین باشد وحتی برخی احزاب که در جامعه ما به نام “حزب” در وزارت کشور ثبت شدهاند اما حزب واقعی نیستند بلکه “دولت” ساخته میباشند که با دولتهای آمدهاند و با دولت هایی میروند و اگر هم در صحنه باشند صرفا به وقت ایام انتخابات حضور دارند.
نه پیشنهادی برای رفع مشکلات دارند و نه راه کارهایی برای برون رفت از بن بستها. شفاف نیستند و حتی در جالبترین جای مورد تعجب با نگاه کردن به برنامههای آنان آنچه دیده میشود: کلیات هست، با دیگر رقبای جان جانی خود شباهت کامل دارند و تفاوت بنیادی جهت جذب نخبگان و افراد موثر در بین آنان دیده نمیشود و اگر هم تفاوتی دیده شود تفاوتِ روی نوشتارهاست نه در عملکردها. از طرفی تجربه گفتارها، شعارها و عملکرد دولت تدبیر و امید بیانگر این مساله هست که گویی بعد ار انتخابات این خواست و شعارهای رای دهندگان نیست که باید دیده شوند بلکه نزدیکان و اقوام سیاسی ارجح برای تصمیمسازیها و تصمیم گیریها میباشند و با جملاتی کلیشهای و کلی خود را فراجناحی معرفی میکنند. چونکه توافقی مکتوب در کار نبوده لذا رییس جمهور حق دارند آشکارا بگویند (جدا از اخلاق در سیاست!) «که بدهکار یا وام دار هیچ دسته یا گروه سیاسی نیستم» و از همه مهمتر شایستهترین افراد را به زعم خویش در دولت به عنوان وزیر و مشاور انتخاب نماید بنابراین اینگونه ادعاها که در نوع خود سبب ابهامات بیشتر است تا شفافیتها تابلوی معرِف یک چهره و دولت ائتلافی هست!
عملکردها
در یک دولت ائتلافیِ بدون زمینهها و بسترها تصمیم گیریها بر مبنایی نیست که اگر زمانی به دلیل کژکارکردی مورد عتاب و خطاب قرار گیرند صریحا و به شفاف، وزراء و نزدیکان از عملکرد خود و دولت دفاع کنند . نمونه فراوان در دولت تدبیر روحانی مشاهده شده است که به وقت استیضاحی ، یک وزیر مشکلات حوزه خود را گردن وزارتخانه دیگر انداخته است و این یعنی یکدست نبودن کابینه ایی که اعضای آن با هم نیستند و شاید یک دولت نباشند بلکه مجمع الجزائری از وزراء (کاندیدای اجارهای – دولتمردان اجارهای) که هر کدام در ساحت فکری – جریانی خود میاندیشند و سیر میکنند اینکه در این چهارسال اخیر مدیری از این دولت دیده نشد که جانانه و وفادارانه از عملکرد دولت متبوع دفاع نماید همانطور که رییس جمهور در یک سخنرانی از ” مدیران منصوبش گله کرد که چرا دفاع نمیکنند ” خود روشنگر راه برای کسانی هست که فقط میخواهند در قدرت دیده شوند! فقط و فقط میخواهند در قدرت و به قدرت وصل باشند بدون آنکه برنامههای حزبی ایام انتخابات را به یاد بیاورند. دولتهای چند تکهای که رهآورد نامزدهای اجارهای میباشند به راحتی زمینه فرار برای طفره رفتن از پاسخگویی را در خود پرورش میدهند، از زبان وزراء و مشاورینشان صدای واحد شنیده نمیشود کافی هست از وزیر کشور دولت دوازدهم در خصوص شبکههای اجتماعی سوال گردد، یا در این زمینه معاون اول و یا رییس دفتر دولت (واعظی) مورد سوال قرار گیرند، آنگاه همان سوال از وزیر آموزش و پرورش، وزیر فرهنگ و یا وزیر رسانهای دولت (جهرمی) آیا به یک جواب متقنِ واحد باورمند میرسیم؟!
اگر دولت روحانی در دور دوم انتخابش در عمل به شعارها به حاشیه رفتند و از متن گریختند و هیچ گاه شفاف نگفتند و چند پهلو صحبت کردند خود بیانگر پهلوزدن ارکان و عناصر دولت چند تکهای به پهلوهایِ پیدا و پنهانی بود که کاسه و کوزه را سر رقیب اصلی یعنی اصلاح طلبان اصیل زده و میزنند و میگویند بفرمایید این همه مشکلات دستاورد دولت اصلاحات است! یعنی دولت روحانی دولت اصلاحات است! ! یعنی عامل گرانیها، تورم و تحریمها به آرای اصلاح طلبان نسبت دادن!! دولتی که اگر در یک مورد راست گفته همین اقرار بوده است که من اصلاحطلب نیستم آنطور که رفیقدوستِ اصول گرا گفته است: روحانی هرگز یک اصلاحطلب نبوده است. نتیجه آنکه جریانات سیاسی ازجمله اصلاحطلبان اگر با کاندیدای شفاف، با برنامه و تیم یکدستِ پاسخگو به گود رقابت در سال 1400 پا بگذارند هزینه کمتری برای مردم خواهند داشت، حتی اگر ببازند به مراتب بهتر از پیروزی با یک کاندیدای اجارهای و دولتمردان اجاره ایش نقش سیاسی خود را درقبال مردم ایفاء نمودهاند.
/بهار