اخبار

تدوین فهرست 8 نفره كاندیداهای انتخابات 1400 اصولگرایان

«یك مینی‌بوس آدمی» كه به‌گفته یكی از سرنشینانِ نیمكت ذخیره‌ها یا تعبیر مناسب‌تر «بوفه» این مینی‌بوس، از «اردوگاه اصولگرایان» راه افتاده تا مگر بهار 1400، بالاخره یكی از آنها كه دست‌فرمان به‌اصطلاح میزان‌تری دارد و با فوت و فنِ شوفری سیاسی آشناست، این مینی‌بوس را مقابل كاخ ریاست‌جمهوری واقع در میدان «پاستور» تهران پارك كند، ترمز دستی را بكشد، باقی سرنشینان را پشت دروازه كاخ پیاده كند و خودش یكه و تنها، درحالی كه سوییچ مینی‌بوس را توی جیب عقب فرو می‌كند و جاكلیدی درِ ورود به اتاق ریاست‌جمهوری را بین انگشتان دستِ راستش می‌چرخاند، از پله‌ها بالا برود و بنشیند پشت میزی كه 8 سال گذشته، میز كار حسن روحانی بوده است.  عزت‌الله ضرغامی كه پس از حضور در جمع 5 كاندیدای نهایی جناح راست برای انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری، در مرحله آخر گزینشِ اصولگرایان، پشت سر رییسی و قالیباف، از ادامه رقابت باز ماند، همان كسی است كه چندی پیش، وقتی مقابل این پرسش قرار گرفت كه آیا در انتخابات 1400 حضور خواهد داشت، از این «مینی‌بوس» سخن گفت: «برای ۱۴۰۰ یك مینی‌بوس آدم در صف هستند؛ واقعا كی مرده، كی زنده، خیلی اتفاقات خواهد افتاد. آنچه به من مربوط می‌شود، اگر نگوییم سرباز نظام، خودم را یك بازیگر یا بازیكن روی نیمكت نظام می‌دانم كه اگر روزی لازم باشد، داخل زمین بروم و بازی كنم.» 
آن‌چه به ضرغامی مربوط می‌شود، همان است كه گفته؛ اینكه «سرباز نظام» است و هروقت لازم باشد از «نیمكتِ نظام» برخاسته، گرم می‌كند و وارد میدان می‌شود؛ آن‌هم هر میدانی كه بود. اما آن‌چه در رابطه با این اظهارات ضرغامی به اصولگرایان مربوط است، همین یك نكته و به همین سادگی نیست. آنها حالا باز در آستانه انتخاباتی دیگر، یك مینی‌بوس – و چه بسا یك اتوبوس- كاندیدا و متقاضی دانه‌درشت دارند كه هر كدام خود را یك‌پا رییس‌جمهور می‌دانند و بعضا به غیر از صندلی شماره یك پاستور، به هیچ كرسی دیگری هم رضا نمی‌دهند. مشكل اصولگرایان اما این است كه اتاق ریاست‌جمهوری جا برای پارك كردن وسایل نقلیه عمومی ندارد و آنها ناگزیرند به انتخاب از میان خیل مدعیان.
 
انتخابی كه بیراه نیست اگر بگوییم دست‌كم در انتخابات دو دهه اخیر -ریاست‌جمهوری و غیر آن- عملا بزرگ‌ترین مشكل جناح راست بوده و به‌ویژه از آغاز دهه 90 و پس از درگذشت چند شخصیت محوری این جریان همچون آیت‌الله مهدوی‌كنی، دبیركل فقید جامعه روحانیت مبارزه در مهر ماه 93 و مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی، دبیركل پیشین جبهه پیروان خط امام و رهبری در آبان ‌ماه 92، تعبیری كه بیش از «اجماع » و «اتحاد» و «اتفاق‌نظر» در وصف حال و روز اصولگرایان و سازوكار بالادستی و اجماع‌ساز این جناح سیاسی، كاربرد دارد «اختلاف» است و «تشتت» و «چندرایی.»
 
هزار چاره ناكارساز
این حال و اوضاع اصولگرایان را برآن داشت تا از مدتی پیش از انتخابات مجلس دهم، دست به كار ایجاد نهادها و سازوكاری شوند تا مگر به‌لطف همنشینی و مشورت احزاب و تشكل‌های اصولگرا، خلأ و فقدان بزرگان وحدت‌آفرین را جبران كنند. الگویی كه البته چندان نوآورانه و بدیع نبود و به‌روشنی از روی دستِ جناح چپ و رقیبِ اصلاح‌طلب، گرته‌برداری شده بود، منتها با نام و شكل و شمایلی متفاوت. مشكل آنها اما نه با یك نهاد اجماع‌ساز و بالادستی، بلكه حتی پس از تجربه چند نمونه متفاوت از این نهادها مرتفع نشد. چنان‌كه روزگاری با «شورای 2+1» و «فهرست وحدت» و «شورای ائتلاف» و «ائتلاف بزرگ» و حتی پیش از آن با انواع و اقسام ائتلاف‌های دو و چند‌حزبی و جبهه‌های مختلفی چون «وفاق» و شبیه به آن وارد انتخابات شدند، روزگاری دیگر با «جمنا» و «شانا» و «شاجا» و «شورای وحدت» و از این دست خود را در معرض آرای عمومی قرار دادند. نكته مشترك اما فارغ از اینكه خروجی انتخابات برای‌شان مثبت بود یا منفی، پیروز شدند یا نه، این بود كه اجماع درونی‌شان حاصل نشد. البته به‌جز یك استثنا در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر كه به‌ویژه وقتی قالیباف به نفع رییسی كنار كشید، می‌شد از اینكه اجماعی نسبی حاصل شده، سخن گفت كه آن‌هم بلافاصله در انتخابات بعد، وقتی در غیاب اصلاح‌طلبان، حدود 17 لیست اصولگرا وارد انتخابات مجلس یازدهم شدند، بی‌نتیجه ماند، آن‌هم باتوجه به آنكه همان یك نوبت هم كه دست‌راستی‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم به اجماع نسبی رسیدند، درنهایت توفیقی در رقابت اصلی و میدان انتخابات حاصل نشد.
 
8 مرد رییس‌جمهوری
اینها و مصایبی از این دست احتمالا مهم‌ترین عاملی است كه اصولگرایان را بر آن داشته، از هم‌اكنون، درحالی كه هنوز یك سالی تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری باقی است، به صرافت آن انداخته كه دست‌كم فهرست اولیه كاندیداهای‌شان را تهیه و جلسات‌شان را با این گزینه‌های احتمالی آغاز كنند؛ آن‌هم به‌رغم این شرایط وخیم كرونایی كه نه‌تنها برگزاری بسیاری مراسم و جلسات را با چالش جدی مواجه كرده، بلكه باعث شده حتی موعد قطعی برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری دوره سیزدهم نیز نامشخص باشد. جالب آنكه آنها در این مسیر گام‌های مهمی هم برداشته‌اند و حالا فهرستی 8نفره روی میز یكی از این چند نهاد اجماع‌ساز جناح راست قرار گرفته و فراتر از آن، حتی نسبتا مشخص شده كدامیك از این 8 مرد خوشبخت، از رقبای دیگر خوش‌شانس‌ترند و از اقبال بیشتری برای معرفی به عنوان گزینه اصلی برخوردارند؛ «سیدابراهیم رییسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی، پرویز فتاح، علیرضا زاكانی، مهرداد بذرپاش، علی نیكزاد و محمد قمی.»
بنابر نتایج پیگیری‌های خبرنگار «اعتماد» از جلسات یكی از نهادهای اجماع‌ساز به عنوان «شورای ائتلاف جریان ارزشی انقلاب» یا همان «شاجا»، یك عضو این شورا كه ازجمله نمایندگان ادوار و فعلی مجلس شورای اسلامی است، از این 8 نفر به عنوان 8 گزینه جناح راست برای انتخابات ریاست‌جمهوری خبر داده است. این عضو شاجا كه به‌شرط عدم اشاره به نامش، از این مهم سخن گفته، همچنین تاكید كرده كه تاكنون، دو، سه جلسه نیز به این منظور تشكیل شده و اعضای حاضر در این جلسات، فعلا درمورد این 8 گزینه به اتفاق‌نظر رسیده‌اند.
 
روسای 2 قوه برای ریاست قوه اصلی
هرچند حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه اسلامی در واكنش به پرسش خبرنگار «اعتماد» درباره این فهرست و برگزاری جلسات شاجا، این خبر را تایید نكرد و گفت كه جلسه‌ای نیز در این رابطه برگزار نشده اما بنابر گزارشی كه یك منبع آگاه در اختیار خبرنگار «اعتماد» قرار داده، ظاهرا اصولگرایان حتی به نتایج اولیه درباره چند گزینه‌ای كه از این جمع 8 نفره از شانس بالاتری برخوردارند، رسیده‌اند و به این ترتیب، 2 گزینه اول فهرست كه ازقضا گزینه‌های نهایی جمنا و اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری 96 بودند، احتمالا سال آینده نیز گزینه‌های اصلی جناح راست خواهند بود و درصورت ورود به انتخابات 1400، از حمایت این جناح راست برخوردار؛ سیدابراهیم رییسی كه پس از ناكامی در انتخابات 96 و البته كسب حدود 15 میلیون رای، ریاست قوه قضاییه را برعهده گرفت و محمدباقر قالیباف كه پس از انصراف دقیقه نودی به‌نفع رییسی در همان انتخابات، اسفندماه 98 بار دیگر وارد انتخاباتی دیگر شد و بالاخره برای نخستین‌بار در طول دوران زندگی سیاسی‌اش، توانست پیروز انتخابات باشد تا حالا پس از كسب رای نمایندگان دوره یازدهم مجلس، ریاست قوه مقننه را برعهده داشته باشد. جالب اینكه آن‌طور كه فریدون عباسی، رییس كمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی پیش از برگزاری انتخابات هیات رییسه كمیسیون‌های مجلس یازدهم به «اعتماد» گفته بود، ظاهرا قالیباف در نشست فراكسیون اكثریت، هنگامی كه با اجماع اكثریت اعضای این فراكسیون، به عنوان گزینه ریاست مجلس مطرح می‌شود، به‌طور شفاهی به حضار قول می‌دهد كه كاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 نباشد. حالا اما چنان‌كه این منبع آگاه در مجلس و البته شاجا به «اعتماد» خبرداده، او نه‌تنها همچنان در سودای «پاستور»، در «بهارستان» روزگار می‌گذراند كه ظاهرا چندان هم با لمس این رویای قدیمی، فاصله ندارد و دست‌كم وضع و حالش درون اردوگاه خودی بد نیست.
 
یك گروه اصلی، 3 گروه فرعی
به‌جز رییسی و قالبیاف اما وضع 6 كاندیدای دیگر هم به این لحاظ كه چقدر شانس حضور در انتخابات را به عنوان كاندیدای اصلی دارند و هم به این لحاظ كه طرح نام‌شان به این عنوان، تاچه اندازه قابل پیش‌بینی بوده، با یكدیگر قابل مقایسه نیست. هرچند همچنان شاید بتوان این 6 گزینه را از این منظر در 3 گروه، دسته‌بندی كرد.
جلیلی و فتاح؛ مردان بهاری
گروه اول شامل سعید جلیلی و پرویز فتاح به عنوان دو چهره نسبتا شناخته‌شده كه نام‌شان پیش از این – به‌ویژه این سال‌های اخیر- بارها و بارها در فهرست گمانه‌زنی كاندیداهای احتمالی جناح راست برای انتخابات ریاست‌جمهوری مطرح شده و اینكه در این جمع 8 نفره جایی داشته باشند، چندان دور از ذهن نیست. اما اینكه كدامیك می‌تواند در میدان جذب آرای مردمی نیز موفق باشد، بحث دیگری است. میدانی كه شاید در آن، كار برای فتاح نه‌تنها در رقابت با جلیلی، بلكه شاید در رقابت با دیگر اعضای این فهرست نیز به‌نسبت آسان‌تر باشد. چه او این 2 سال اخیر را در بنیاد مستضعفان گذرانده و به این واسطه، با آحاد مختلف مردم، به‌ویژه طبقات فرودست سروكار داشته است. نكته جالب‌توجه دیگر درباره فتاح و البته سعید جلیلی ارتباط آنها با جبهه پایداری است. حال آنكه منبع آگاه «اعتماد» در شرح جزییات این خبر مهم درباره انتخاب 8 گزینه نهایی در شاجا، تاكید كرده بود كه جبهه پایداری حاضر با همراهی با این تصمیم‌گیری و تهیه این فهرست 8 نفره نشده است. فتاح و جلیلی البته از یك جنبه دیگر نیز با یكدیگر قرابت دارند و آن، نزدیكی به احمدی‌نژاد و حضور در دولت مهرورز. چه آنكه سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی با دولت احمدی‌نژاد همكاری می‌كرد و فتاح نیز مدتی وزیر نیروی او بود.
 
پارلمانتاریست‌ها به «پاستور» می‌روند؟
در این میان شاید بتوان نام گروه دوم از 6 گزینه‌ای كه ظاهرا از شانس كمتری برخوردارند را گروه پارلمانی گذاشت. چه آنكه در این جمع 3 نفره، 2 نفر هم‌اكنون نماینده مجلسند و سومی هم به جز یك دوره 4ساله تجربه حضور در مجلس نهم، چهارشنبه هفته‌ای كه گذشت با رای نمایندگان مجلس، به عنوان ریاست دیوان محاسبات انتخاب شد كه او كسی نیست مگر مهرداد بذرپاش.
علیرضا زاكانی و علی نیكزاد نیز 2 گزینه دیگری هستند كه نام‌شان در این فهرست به چشم می‌خورد. نمایندگانی كه اولی یعنی علیرضا زاكانی همزمان با بذرپاش، باحكم قالیباف به ریاست مركز پژوهش‌های مجلس رسید تا علاوه بر ریاست مهم‌ترین فراكسیون سیاسی مجلس، مدیریت مهم‌ترین بازوی پژوهشی پارلمان را نیز برعهده داشته باشد و دیگری، یعنی علی نیكزاد پس از 8 سال حضور در كابینه احمدی‌نژاد و یك وقفه 8 ساله در دولت روحانی، حالا نایب‌رییس مجلس شورای اسلامی است.
 
جوان‌اول فهرست 8 نفره
در این میان اما شاید ناشناس‌ترین چهره محمد قمی باشد. روحانی خوش‌چهره و جوانی كه مدتی است به ریاست سازمان تبلیغات اسلامی رسیده و ازقضا هم او بود كه پس از آغاز به كار مجلس یازدهم، در نطقی پرشور در صحن علنی درباره فضای مجازی و آنچه مخاطرات این فضا تعبیر كرد، زمینه‌ساز طرح شایعاتی درباره فیلترینگ شبكه‌های اجتماعی شد.
 
یك مرد متفاوت
اما شاید گزینه‌ای كه علاوه بر صحبت از او در یكی از این چند گروه، باید به‌تنهایی نیز موردتوجه باشد، نه رییسی و قالیباف، نه حتی فتاح و جلیلی كه علیرضا زاكانی است. گزینه‌ای كه بعید نیست ظرف یك سال پیش‌رو فهرست‌هایی مشابه را از طرق مختلف به رسانه‌های رفیق و رقیب برساند و به این ترتیب، بخشی از بازی‌سازی برای انتخابات پیش‌رو را رقم بزند. سیاستمداری كه بیراه نیست اگر بگوییم ظرف 4 سال دوری از مجلس – حدفاصل دوره نهم تا یازدهم- مسیری طولانی در سیاست پیموده و حالا از یك نماینده معمولی مجلس، به بازی‌ساز اصلی پارلمان و حتی فراتر از آن، گزینه جدی ریاست‌جمهوری بدل شده است. گزینه‌ای كه بعید نیست تا بهار 1400 از او بیش از اینها بشنویم.
 
و همچنان معضل وحدت
اصولگرایان حالا شاد و سرمست از پیروزی قاطع در انتخابات مجلس كه البته در غیاب اصلاح‌طلبان و در «انتخاباتی بدون رقیب انتخاباتی» رقم خورد، بیش از هر زمان دیگری خود را به دروازه «پاستور» نزدیك می‌بینند. آنها همچون همیشه خیال‌شان از دریافت تاییدیه گزینه مدنظرشان ازجانب شورای نگهبان آسوده است و باتوجه به تجربه انتخابات مجلس كه با كمترین میزان مشاركت و در اوج ناامیدی بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان نسبت به گزینه‌های این جریان رقم خورد، تنها سد مقابل‌شان برای فتح «پاستور» را دستیابی به اجماع نسبی روی یك گزینه قابل‌قبول می‌بینند. مشكلی كه البته ظاهرا چندان جدی نیست اما آن‌گاه اهمیت خود را نشان خواهد داد كه به آن مینی‌بوسی كه در سطور نخست به‌نقل از عزت‌الله ضرغامی از آن گفتیم، بازگردیم. مینی‌بوسی كه شاید این 8 نفر هم جزو سرنشینانش باشند اما چنان‌كه همین دیروز مصطفی چمران، عضو شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی به اعتمادآنلاین گفته، شاید تعدادشان چند برابر این فهرست 8 نفره و به تعبیر چمران، بیش از 20 نفر باشند. چهره‌هایی كه هر كدام به نوبه خود، داعیه‌دار شوفری مینی‌بوس اصولگرایان تا ورودی كاخ «پاستور» هستند و خیالی خام است كه حاضر شوند به این راحتی، یكی به‌جای آنها، فرمان این خودروی سنگین را به دست بگیرد. 
 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا