انتخابات ۱۴۰۰؛ درون ذهن اصلاح طلبان و اصولگرایان چه میگذرد؟
فرارو-هر دو جریان سیاسی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰، سناریوهای متعددی درباره انتخابات ۱۴۰۰ ترسیم میکنند که تفاوتها و گاه مشابهتهایی دارد.به گزارش فرارو، برخی رقابت انتخاباتی ۱۴۰۰ را رقابتی خانوادگی و درون گروه اصولگرایان میدانند، اما گروه دیگر آن را مانند سایر انتخابات ریاستجمهوری، دو قطبی و بین دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب بر میشمرند.جز این، نحوه مشارکت مردم به خصوص در شرایط خاص کشور ، محل بحث و گمانهزنیهای انتخاباتی است. اینکه با توجه به قهر مردم با صندوق رای در سال گذشته، میتوان به حضور آنها در خرداد ۱۴۰۰ امید بست.
از سویی نیز، برخی از ریزش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان و در نتیجه شکست آنها در انتخابات و جریان دیگر از موفقت اصلاحطلبان در صورت تحقق شرایطی چند، سخن میگویند. همین، اما و اگرها و بیمها و امیدها موجب شده تا سناریوهای متعددی درباره انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شود که البته از منظر اصلاحطلبان با اصولگرایان متفاوت است.
بدترین سناریوی انتخاباتی، پیروزی یک تندرو از طیف اصولگرایان استاسماعیل گرامیمقدم فعال سیاسی اصلاحطلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی درباره رقابت اصلی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: این انتخابات در نهایت مثل ادوار قبلی انتخابات، دوقطبی خواهد بود؛ دو قطبی بین دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب با در نظر گرفتن طیف وسیع هر دو جریان از محافظهکارترین تا تندروترین.
وی افزود: این رقابت بسیار جدی هم خواهد بود، چون نظام، نیازمند نمایش دموکراسی پس از ریزش آراء در انتخابات یازدهم مجلس است. بنابراین، اینکه صرفاً یک نظامی با چند نامزد اصولگرا در صحنه بمانند بسیار بعید است. در صورت رقابت کم رونق، قطعاً مشارکت بشدت افت خواهد کرد و ریزش آراء را خواهیم داشت. این اتفاق، گرچه تمایل جبهه تندروی اصولگرا است، اما به دلیل هزینه بالای چنین انتخاباتی، حاکمیت زیر بار این شیوه از رقابت انتخاباتی نخواهد رفت. رقابت میان اصولگرایان و اصلاحطلبان، باعث تشویق مردم برای مشارکت است تا یکبار دیگر برای بدتر نشدن اوضاع به خصوص پس از تجربه مجلس فعلی که از تندروهای محافظهکار در جبهه اصولگرایان تشکیل شده و مصوباتش برخلاف مطالبات اکثریت مردم است، به پای صندوق رای بیایند. در چنین شرایطی به نظر میرسد رقابت اصلی میان یک اصولگرا و یک اصلاحطلب خواهد بود.
از نظر گرامیمقدم، بدترین و بهترین سناریوی انتخاباتی ۱۴۰۰ هر کدام دو وجه دارد. او در این باره بیان کرد: یک وجه این است که چه امتیاز و فرصتی برای نظام جمهوری اسلامی و کل حاکمیت در این انتخابات به وجود میآید. از این منظر، بدترین وجه این است که مشارکت به زیر ۴۰ درصد سقوط کند و بهترین وجه هم این است که بالای ۶۰ درصد مردم پای صندوق رای بیایند و ویترین جمهوریت نظام، جلوه دیگری از خودش را به نشان بگذارد.
سخنگوی حزب اعتماد ملی اضافه کرد: در مورد مصادیق، بهترین سناریو از نظر ما اصلاحطلبان این است که اصلاحطلبی رئیس جمهور بشود که توان اداره کشور، ارتباط داشتن با ارکان نظام و قدرت حل بسیاری از تنشهای بینالمللی را داشته باشد و بتواند اقتصاد مردم را سروسامان بدهد. بدترین سناریو هم این است که یک چهره اصولگرای تندرو رئیسجمهور شود که در آن صورت چندین اتفاق میافتد که برای کلیت نظام مناسب نیست.
پیروزی یک اصلاحطلب، تمامیت ارضی را به باد خواهد دادمحمدحسن قدیریابیانه فعال سیاسی اصولگرا نیز درباره رقابت اصلی در انتخابات ۱۴۰۰ به فرارو پاسخ داد: رقابت اصلی در انتخابات ۱۴۰۰ میان جریانهای سیاسی اصولگرا است. اما اعتدالیون و اصلاحطلبان هم در مقابل اصولگراها قرار دارند. هر چند برخی خودشان را «اعتدالیون» معرفی میکنند ولی آنها اهل اعتدال نیستند. در واقع رقابت انتخاباتی ۱۴۰۰ ، بین ایران با مجموعه کشورهای دشمن و تشکلها یا گروهکهای ضدانقلاب است. چون آنها در انتخابات، به صورت یکپارچه به نفع جریان اصلاحطلب و اعتدالیون و به ضرر نیروهای انقلاب حضور پیدا میکنند. همانطور که در سال ۸۸ به نفع آقای میرحسین موسوی و در سال ۹۲ و ۹۶ به نفع آقای روحانی بسیج شده بودند و از تمام امکانات تبلیغاتی و مالی به نفع آنها و به ضرر و تخریب نیروهای انقلاب استفاده کردند.
وی اضافه کرد: جریان اصلاحطلب، الان پایگاهی در جامعه ندارد و نظرسنجیها نشان میدهد که عملکرد دولت و اصلاحطلبان در این هشت سال، باعث انزجار مردم از آنها شده است. نمونهاش انتخابات مجلس در سال ۹۸ است که سرلیست مشترکشان آقای مجید انصاری، ۷۰ هزار رای بیشتر نیاورد، اما امید اینها به آمریکاست. اصلاحطلبان، عددی نیستند که بخواهند با نیروهای انقلاب به رقابت بپردازند. مگر ترفندها و توطئههای دشمن به کمکشان بیاید. دموکراتها و جمهوریخواهان در آمریکا مایل هستند افرادی در ایران در راس قدرت قرار بگیرند که تسلیم طلب، مرعوب و مجذوب غرب تا بتوانند با فشار ایران را به عقب برانند.
این فعال سیاسی در راستای این ادعا، سناریوهای انتخاباتی را اینگونه ترسیم کرد: از اول بهمن با آمدن آقای بایدن، آمریکا برای کمک به اصلاحطلبها، مقداری از فشار اقتصادی و تحریمها کم میکند. یعنی در فاصله پنج ماهه بین یکم بهمن تا ۲۸ خرداد زمان انتخابات، گشایش مختصر با هدف حمایت از اصلاحطلبان انجام میشود. اگر اصلاحطلبها، پیروز بشوند ورق برخواهد گشت و آن چنان فشاری به ایران خواهند آورد که مردم حسرت روزهایی را بخورند که ساعتی، جنسها گران میشد. در حقیقت، این کاهش فشار بلاتشبیه به آبی میماند که قبل از ذبح به قربانی میدهند. از سویی هم دولت در آستانه انتخابات، خزانه ارزی کشور را خالی خواهد کرد تا ارز را به بازار سرازیر کند و قیمت ارز را کاهش بدهد تا به تناسب آن، ارزانی به ارمغان بیاورد یعنی به قیمت خالی شدن خزانه کشور، میخواهد نتیجه انتخاباتی بگیرد.
وی ادامه داد: در بدترین سناریو، مشارکت حداقلی است و مردم به اصلاحطلبان رأی میدهند. وقتی اینها پیروز شدند میگویند خزانه خالیست، از آن سو هم فشار حداکثری و هوشمند آمریکاست. پس مدعی میشوند ما چارهای جز امتیاز دادن نداریم. امتیازهایی هم که دشمن میخواهد در وهله اول موشکی و نفوذ منطقهای ما یعنی از موانع حمله به ایران هستند. این موانع که برداشته شود شرایط برای حمله نظامی به کشور آماده میشود. من در سال ۹۶، اعلام کردم اگر آقای روحانی انتخاب شود اقتصاد ایران مثل ساختمان پلاسکو فرومیپاشد الان هم میگویم اگر یک اصلاحطلب پیروز بشود تمامیت ارضی کشور به خطر میافتد. این جریان فقط بلدند امتیاز بدهند. بلد نیستند امتیاز بگیرند.
وی افزود: بهترین سناریو این است که مردم مشارکت حداکثری خواهند داشت و به نیروهای انقلاب رأی میدهند. آنوقت آنها هم با خزانه خالی مواجه خواهند شد، اما «دولت مقاومت» یعنی خواست شهید سلیمانی را تشکیل خواهند داد. دولت مقاومت باعث بهبودی روند امور خواهد شد و دشمن را از امتیازگیری ناامید میکند و آنها را ناچار به عقبنشینی در مقابل ایران وا میدارد.
قدیریابیانه اضافه کرد: با آمدن نیروی انقلاب به عنوان یک رئیس جمهور سالم، کابینه سالم تشکیل میشود و آنوقت، دولت مقاومت همراه با مجلس مقاومت و قوه قضاییه ضد فساد با هم میتوانند کشور را از مشکلات خارج کنند و به پیش ببرند. نه اینکه فردی مانند یکی از سران کارگزاران سازندگی رئیسجمهور شود که میگوید رئیسجمهور بعدی باید مورد تایید دولت جدید آمریکا هم باشد. این حرف نشان از نبود استقلال ذهنی در این افراد است و بسیار زشت و زننده است.
/فرارو