اخبار

اعتماد مدیران نسبت به همدیگر به زیر ۱۰ درصد رسیده است

گروه سیاسی: سوء‌مدیریت یا همان ناکارآمدی، اتهامی است که در ایران همه دولت‌ها را به پای میز محاکمه افکار عمومی می‌کشاند. آن هم در شرایطی که مخصوصا بعد از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق، ۸ دولتی که روی کار‌ آمده‌اند با وجهه‌ای ناکارآمد پاستور را ترک کردند تا این سئوال مطرح شود چرایی مانا بودن سوءمدیریت در نظام مدیریتی کشور ریشه در چه اِلمان‌هایی دارد؟
یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب و وزیر راه دولت اصلاحات، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین در این‌باره اظهار داشت: سوء‌مدیریت از یکسری سوءجریان‌های ساختاری، سیاست‌گذاری، قانون و مقررات، سیستم، فرایند و استفاده از انسان‌های ناکارآمد و ناسالم به وجود می‌آید. بنابراین می‌توان این طور نتیجه‌گیری کرد که سوء‌مدیریت فقط به تاثیر فعالیت انسان‌های ناکارآمد و ناسالم مربوط نمی‌شود و منشا سوء‌مدیریت، ساختار اداره کشور است.
احمد خرم در ادامه سخنانش گفت: به عنوان مثال،‌ وقتی ۱۱، ۱۲ دستگاه را برای نظارت بر نحوه فعالیت دستگاه اجرایی کشور می‌گذاریم، به طور طبیعی انگیزه مدیران اجرایی برای نظارت بر فعالیتِ زیر دستان‌شان از بین می‌رود. چون مدیران در این صورت نظارتِ دستگاه‌های بیرون ارگانی را کافی می‌دانند. همچنین از آنجایی که «دیکته نانوشته غلط ندارد» مدیران اجرایی برای مواجه نشدن با ایرادگیری‌های دستگاه‌های نظارتیِ فوق‌الذکر، از تصمیم‌های مهم و حساس حذر می‌کنند تا وجهه مدیریتی‌شان زیر سئوال نرود. نظارتِ این ۱۲ نهاد نظارتی شجاعت را از تصمیم‌گیران سلب کرده است.او همچنین تصریح کرد: زمانی که در دولت آقای احمدی‌نژاد نمایندگی‌های بازرسی کل کشور تاسیس شد و شروع به کار کردند،‌ در مصاحبه با یکی از روزنامه‌ها تاکید کردم فاتحه شجاعت مدیران خوانده شد. جالب است بدانید که در آن مقطع فساد رونق پیدا کرد و در نتیجه، منافع عمومی هزینه‌هایی گزاف را متحمل شد.خرم در ادامه افزود : نکته دیگر هم چیزی جز این نیست که مدیران اجرایی و نظارتی به طور دائم دنبال مچ‌گیری از یکدیگر هستند. با این توضیح که جامعه ما از مچ‌گیری خوشش می‌آید. این در حالی است که درباره هر کسی که کار می‌کند،‌ می‌توان یک پرونده زیر بغل زد و مچ‌گیری کرد. چنین رفتاری، مدیران را یا بی‌انگیزه می‌کند و یا به فردی خنثی‌ و بی‌اثر تبدیل خواهد کرد. همچنین باید توجه داشت که جریان مچ‌گیری توان مدیریتی کشور را تقسیم بر ۲ می‌کند.وی توضیح داد: مورد دیگر این است که مدیران بدون توجه به سند توسعه، گزینش می‌شوند. بنابراین مدیری که بدون سند توسعه یعنی طرح آمایش سرزمین، طرح کالبد ملی،‌ طرح جامع بخش‌های مختلف،‌ طرح جامع فراورده‌ها و طرح توسعه استان‌ها شروع به کار می‌‌کند،‌  دچار تصمیم‌گیری‌های سلیقه‌ای می‌شود. در نتیجه چنین حالتی وقتی مدیر برود، مدیر بعدی می‌‌آید و با سلیقه خودش کار می‌کند.او افزود: جالب است بدانید،‌ بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول رسما اعلام کرده‌‌اند، در هر کشوری که سازمان یا دستگاه اجرایی با سند حرکت نکند و بر اساس سلیقه و نظر مدیران به تصمیم‌ برسد، هزینه‌ آن کشور دو و نیم برابری کشورهایی خواهد شد که با سند حرکت می‌نند. به همین دلیل باید گفت، این بزرگترین عاملِ سوءمدیریت است. ما کشوری هستیم که نزدیک به ۴۲ سال است،‌ به جز بخش حمل و نقل، ارگان‌های دیگر طرح آمایش سرزمین، طرح کالبد ملی،‌ طرح جامع بخش‌های مختلف و . . . ندارد و امور به طور دیمی و بر اساس سلیقه مدیران اداره می‌شوند.رییس سازمان نظام مهندسی همچنین تاکید کرد: مساله دیگری که سوءمدیریت را تشدید کرده و مدیران کم‌سواد و بی‌سواد را روی کار می‌آورد،‌ برخوردهای انتقام‌جویانهِ سیاسی، مذهبی، فرقه‌ای، قومی و قبیله‌ای، خانوادگی و عشیره‌ای است. این یعنی تداوم و تشدیدِ سوء‌مدیریت که هزینه‌هایی ملموس دارد.خرم تاکید کرد:‌ مساله دیگر که باعث سوءمدیریت می‌شود،‌ این است که مدیران کم‌توان و بی‌توان وقتی یک‌کار مفیدی انجام می‌دهند،‌ خودشان هم باورشان نمی‌شود که حرکت مفیدی انجام داده‌اند. حالا آنها اگر ۲ کار مفید را به سرانجام برسانند،‌ دچار خودشیفتگی شده و حرف هیچ کس دیگری را گوش نمی‌کنند و از خرد جمعی جدا می‌شوند که این هم حاصلی جز سوءمدیریت و عدم موفقیت نمی‌تواند داشته باشد.این چهره در ادامه یادآور شد: موضوع دیگری که سهم زیادی در پررنگ شدن سوءمدیریت دارد، عدم رعایت اخلاق عمومی و حرفه‌ای است. متاسفانه هر چقدر که از اول انقلاب دورتر شدیم، با افول اخلاق عمومی و اخلاق حرفه‌ای مواجه هستیم که این شکننده مدیریت است. در نتیجه چنین حالتی، شاهد عدم اعتماد مردم به مسئولان هستیم، به ‌طوری که نظرسنجی‌های رسمی نشان از این دارد که اعتماد ۹۸ درصدی مردم در ابتدای انقلاب به شدت افت کرده است. از این فاجعه‌آمیزتر این است که اعتماد مدیران نسبت به همدیگر به زیر ۱۰ درصد رسیده است. آن هم در شرایطی که موفقیت در مدیریت، مستلزم تفاهم، هم‌فکری، همدلی و البته همکاری است.این چهره اصلاح‌طلب تصریح کرد: همچنین می‌توان به انباشت قانون و مقررات و پیچیده بودن‌ آن اشاره کرد که موجب سردرگمی مدیران می‌شود. در واقع باید گفت، پیچیده‌ترین قوانین را ما در ایران داریم که همین سوءمدیریت را به طور جدی ماندگار می‌کند.او یادآور شد: مبحث دیگر درباره علل سوء‌مدیریت به برخورد نکردن با متخلفین و برخوردهای گزینشی با فساد مربوط می‌شود که در تشدید سوءمدیریت بسیار موثر است. در واقع مدیران فاسد و ناکارآمد در حاشیه امن قرار می‌گیرند و مدیران دیگر که خطای آنچنانی ندارند، به پای میز محاکمه می‌روند. همچنین باید اشاره کرد،‌ حجم بالای دولت کار را برای مدیران دشوار می‌کند. دولت حجیم را می‌توان به انسانی تشبیه کرد که مغزش به اندازه یک فندق و بدنش به اندازه یک فیل است.احمد خرم در پایان گفت: اداره امور و چگونگی اجرایی شدن برنامه‌ها باید شفاف و روشن و در اختیار همگان باشد، چون شفاف‌سازی تاثیری‌ غیرقابل‌انکار در افشا و رفع سوء‌مدیریت خواهد داشت.

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا