استیضاح یا شوآف سیاسی؟
استیضاح یا شوآف سیاسی؟
اخباری مبنی بر قوت گرفتن احتمال استیضاح رییسجمهوری یا طرح سوال از آقای روحانی از سوی نمایندگان مجلس یازدهم شنیده میشود. نباید فراموش كرد كه بر اساس قانون، اصل نظارت كنار اصل قانونگذاری در زمره وظایف مجلس شورای اسلامی مورد تاكید قرار گرفته است. در واقع علاوه بر وظیفه قانونگذاری، برای اجرای وظیفه نظارت ساز و كارهایی همچون سوال، استیضاح، تذكر، تحقیق و تفحص و… پیشبینی شده و میتوان گفت یكی از اهرمهای اعمال نظارت سوال یا استیضاح رییسجمهوری به عنوان عالیترین مقام اجرایی و مسوول اجرای قانون اساسی در كشور است؛ بنابراین امری مسلم است كه نظارت بر قوه مجریه جزو حقوق و وظایف قوه مقننه است. منتها آنچه افكار عمومی و وجدان عمومی به آن توجه دارند، این است كه نظارت تا چه اندازه اجرای واقعی قانون و در راستای حل مشكلات كشور و تا چه میزان به اصطلاح یك شوی سیاسی است. اگر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بنای نظارت بر رفتار رییسجمهوری و وزرا را دارند، باید بدانند كه شائبه برخورد سیاسی و جناحی با نظارت هم به جایگاه مجلس و حق نظارت این نهاد آسیب میزند و هم به قوه مقننه ضربه وارد میكند. زمان بسیاری از روی كار آمدن مجلس یازدهم نمیگذرد و نمایندگان مجلس باید بدانند همان طور كه آنها منتخب مردم هستند، رییسجمهوری هم منتخب مردم است و از مردم رای گرفته است؛ بنابراین مردم هم انتظار دارند كه مجلس از حق و وظیفه نظارتی خود جهت شعارهایی كه دادهاند و در راستای حل مشكلات معیشتی مردم استفاده كند اما ضمن آن، درك درستی از واقعیتهای جامعه و امكانات و توانمندیها و ظرفیتهای دولت در شرایط كنونی نیز داشته باشد.
اگر نمایندگان امروز مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان قوهای كه در راس امور است…
مدعی باشند كه از مشكلات دولت و واقعیتهای جامعه و ظرفیتها و توانمندیهای دولت اطلاع ندارند، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد و دولتها و مجالس مختلفی روی كار آمدهاند. امروز، همزمان با دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و دوره دوازدهم ریاستجمهوری ایران تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و سیاسی از سوی بدخواهان ایران و اسلام قرار دارد و هیچ دورهای فشارهای امریكا به این شدت نبوده است. بنابراین نمایندگان مجلس هم كه در شعارهای انتخاباتی خود حل مشكلات معیشتی را وعده میدادند، باید بدانند كه امروز بزرگترین دشمن ایالات متحده یعنی دولت مستقر تلاش دارد تا در شرایط تحریم ظالمانه كشور را اداره كند. بنابراین انتظار میرود مجلس این واقعیت را بداند و درك كند و به این پرسش، پاسخ دهد كه اعمال نظارت در این شرایط در راستای تقویت دولت است یا تضعیف دولت؟
علاوه بر مساله تحریمها، ایران و جهان با شیوع بیماری كرونا درگیر است. شیوع كووید-۱۹ همه ملتها را درگیر خود كرده، كسب و كارها را از رونق انداخته، برخی از شاغلان را بیكار كرده و جان مردم را به خطر انداخته است. در چنین شرایطی دولت، نه به عنوان قوه مجریه، بلكه به عنوان یك نهاد كنار سایر نهادهایی چون سپاه، بسیج و… همراه با حمایتهای رهبری تلاش دارند فرماندهی جنگ در جبهه كرونا را به خوبی انجام دهند. در این شرایط نمایندگان مجلس باید پاسخ دهند كه برخی اقدامات به بهانه نظارت آیا موجب تضعیف دولت خواهد شد یا تقویت آن؟
با این تفاسیر ضمن اذعان به وظایف قانونی نمایندگان مجلس، باید به تحریمهای بیسابقه و شیوع كووید-۱۹ نیز توجه كرد كه به عنوان 2 بحران همزمان دولت در حال دست و پنجه نرم كردن با آن است؛ بنابراین عاقلانه این است كه دولت، مجلس و همه قوا كنار یكدیگر گام بردارند تا مشكلات مردم حل شود.
شاید در ایام انتخابات برای رقابت و كسب یك كرسی – انشاءالله با هدف خدمت – نقد منصفانه یا غیرمنصفانهای هم مطرح میشود اما پس از آغاز به كار در مجلس نمایندگان با واقعیت اداره كشور روبرو میشوند. با توجه به مشكلات موجود در كشور افكار عمومی باید دولت و مجلس را كنار یكدیگر بداند. امروز منابع درآمدی تحت تحریم شدید قرار گرفته و روابط تجاری ما با بسیاری از كشورها تحت دشوارترین شرایط قرار دارد؛ بنابراین اگر نمایندگان مجلس یازدهم میخواهند نقد منصفانهای داشته باشند، كافی است شرایط كشور را در زمان دولت یازدهم تا پیش از بهار 97 با پس از آن مقطع مقایسه كنند كه ترامپ از توافق برجام خارج شد. از همین روی تصور میكنم فارغ از انجام وظیفه نظارتی از سوی مجلس اقدام به استیضاح از جانب نمایندگان در چنین شرایطی بیشتر نوعی به اصطلاح شوآف و تبلیغات سیاسی – جناحی است؛ اگر چه نقدهایی منصفانه نیز به دولت وارد است.