از شری که هلیا به پا کرد تا جوانهایی که دل پیر دارند
همهی ما که فضای مجازی کم و بیش کنترل زندگیمان را در دست گرفته با پدیدهی “شاخ شدن” آشنا هستیم و این پدیدهی نوظهور امروزه تبدیل به یکی از آرزوهایمان شده است، بسیاری از کاربران فضای مجازی یا به دنبال شاخ شدن یا واژهی امروزی آن، بلاگر شدن هستند و یا شاخها را دنبال میکنند، فرصتی که گاه عادتهای نامتعارف و مغایر با عرف را تبدیل به ترند فضای مجازی کرده و گاهی حتی به فضای حقیقی هم رسوب میکند.
“اگه مردم، روی سنگ قبرم بنویسید: اگه عشق ماشین نبود، شاید اصلا اینجا قبری نبود…” این جملهی معروف که میتوان گفت چند روزی از عمر آن سپری نمیشود تبدیل به یکی از ترندهای فضای مجازی شده، ماجرا از آنجایی شروع شد که دو دختر که به نظر میرسد هنوز چند قدم بیشتر از دورهی نوجوانی دورتر نشدهاند، عشق به ماشینشان را با ضبط یک فیلم چند ثانیهای به رخ کاربران میکشند؛ اگر عینک واقع بینی را به چشمانمان بزنیم، خطایی از این دو نوجوان، سر نزده و این اولین باری نیست که شاهد چنین صحنههایی از سوی نوجوانان هستیم.
از “هلیا نکن شر میشه” تا “عشق ماشینها”، دهه هشتادیها نشان دادند نسل متفاوتی هستند و کمی عجیب؛ اگر چه وایرال شدن این فیلم نه چندان پرمحتوا دور از انتظار بود، اما عشق به ماشین کارش را کرد و جوانهایی که دل پیر داشتند و ماشین سوارانی که حکم تیر داشتند و شیفتگان پروازی که میل خزیدن نداشتند، برای دنبال کردن صفحهی این دو عشق ماشین سر از پا نشناخته و صفحهی این دو نوشاخ را بالا بردند و همین استقبال سبب ضبط کلیپ دومی شد که نفر سومی هم به آن اضافه شده است.
به گزارش باش خبر وبه نقل از ایسنا، هیجان طلبی، کنجکاوی، تحریک پذیری، هویت یابی و هیجانهای پاسخ داده نشده، اشتیاق به دیده شدن و شوق به طی نمودن ره صد ساله در یک شب، سناریوی مخفی این فیلم چند ثانیهای است که باید مورد توجه متولیان فرهنگ و نهادهایی که امور تربیتی کودکان و نوجوانان را برعهده دارند، قرار گیرد، چرا که افسانهای شدن شخصیت، خودمحوری، تمایل به جدا شدن از جمع خانواده و انجام کارهای گروهی و پیوستن به گروه دوستان از جمله ویژگیهایی است که دوران پرتلاطم نوجوانی را از دیگر دورههای رشدی متمایز میکند و شاید بیراه نباشد که روانشناسان رشد، دوران نوجوانی را دورهی گذر از طوفان و فشار میدانند، طوفانی که گذر از آن بدون همراهی دوستانه و نه مستبدانه و بدون نظارت والدین ممکن نیست.
به دور از قضاوتهای عجولانه و جو فضای مجازی و فارغ از نیت این دو نفر، میتوان گفت این فیلم کوتاه به اندازهی چندین سناریو و چندین فیلم بر روی مخاطبان تاثیر داشته، اینجاست که باید کارشناسان تولید محتوا و فضای مجازی وارد میدان شده و علل سطحی گرایی و انحراف سلیقه مخاطبان را شناسایی کنند.