آقای حدادعادل، شبهات بيشتری ايجاد کردید
نويد قائدی
ویدئویی از غلامعلی حداد عادل در پاسخ به مصاحبه پرویز فتاح رییس بنياد مستضعفان در رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی منتشرشده که محتوای بيانات ايشان بر شبهات قبلی افزوده است که در ذيل به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱- جناب آقای حداد عادل، در مقام پاسخگويی کمتر از نام رهبری استفاده کنيد، قرار نيست جهت توجيه، گرفتن و پس دادن تعدادی زمين به هر دليل نام ایشان وارد اين جريانات و مشاجرات رسانه‌ای شود، شما به‌عنوان يک فرد فرهنگی بايد بدانيد پخش عمومی اين گفتارها شايد در افکار عمومی به دلايلی شبهات بيشتری ايجاد کند.
۲- شما گفته‌اید وضع نابهنجار علوم انسانی در آموزش و پروش سبب شد به فکر تأسیس اين مدارس بي افتيد، جناب حداد اگر وضع در کليت موضوع نابهنجار است نياز به ايجاد تغييرات اساسی و پایه‌ای در محتوای دروس، نوع آموزش و پیش‌نیازها در کل مجموعه آموزش‌وپرورش کشور است، مگر می‌شود تنها با ايجاد يک و يا چند مدرسه چنين تغییرات بنيادی ايجاد کرد.
۳- جناب حداد گويا در خبرها آمده مجموعه مدارس فرهنگ پایه‌های ابتدايي هم تأسیس کرده است، اگر چنين اخباری صحيح است اين موضوع کجای مقوله اصلاح و ترميم تدریس علوم انسانی که از مقاطع بالاتر شروع می‌شود قرار دارد.
۴- شما گفته‌اید تأسیس اين مدارس در کل کشور تأثیر بسزایی در روند آموزش علوم انسانی داشته است، لطفاً چند مورد کمی و کيفی اين تأثیرات را به‌گونه‌ای که برای عموم قابل‌درک و فهم باشد بفرماييد.
۵- افکار عمومی به خاطر دارد که همسر حضرت‌عالی در برنامه‌های قبل سيما اعلام کرده بود که پسرم که به سن دبيرستان رسيد با تحقيق مدرسه مناسبی نيافتيم بعد به فکر ايجاد مدرسه غيرانتفاعی با موضوع تدريس علوم انسانی افتاديم، لذا گفتارهای قبل با گفتارهای فعلی شما همسو نيست،که کليت قضيه را به مقام رهبری منتسب می‌کنید که ايشان اصرار داشتند که چنين مدارسی تأسیس شوند.
۶- طبق بررسی تعدادی از خبرنگاران مشخص‌شده که پسران و دختر و حتی عروس حضرت‌عالی از سنين کم در اين مدارس تدريس می‌کنند که اين شبهه را ايجاد می‌کند که به‌نوعی کسب‌وکار فاميلی است و اين عزيزان چه قدر تجربه کاری داشته‌اند،که می‌توانند پيشران يک سيستم آموزشی نوين باشند.
۷- ايجاد مدرسه‌ای در منطقه الهيه تهران آن‌هم در يک ساختمان خاص و ويژه و با کسب شهريه، چه ارتباطی با قشر مستضعف جامعه و تربيت نيروی انسانی متعهد و ويژه دارد، آيا امکان تحصيل تمامی اقشار ضعيف و مستعد در اين مدارس ميسر است؟
اگر ظرفيت محدود است اين گزينش چگونه و با چه معيارهايی انجام می‌شود و ميزان شهریه‌های دريافتی که تا مبالغ ۱۵ ميليون و بيشتر هم قیدشده چگونه است؟
۸- جناب حداد عادل در سراسر کشور عزيزمان ايران تعداد بسياری دانش‌آموز مستعد و نخبه و مؤمن و ولايی جود دارند که امکان رشد و تعالی ندارند و جهت اطلاع گاهی فقر و نداری باعث ترک تحصيل آن‌ها می‌شود، شما اين برخورد دوگانه با استان‌های ضعيف و محروم را چگونه توجيه می‌کنید.
۹-آيا اگر از همان روزهای سال ۷۲ ملک بنياد فروش می‌رفت و هزينه آن صرف ساخت چنين باب مدرسه در مناطق محروم می‌شد، آيا اکنون ثمره آن نمی‌توانست تربيت نيروهای انسانی گران‌مایه و مستعد خدمت حداقل در همان مناطق خود باشد، مگر نه تعداد بی‌شماری نخبه و تحصیل‌کرده و افراد مؤمن و انقلابی و ولايی از دل همين مناطق محروم کشور رشد کرده‌اند.
۱۰- جناب آقای حداد گفته‌اید فرزندان و نوه‌های شما که در اين مدارس درس‌خوانده‌اند شهريه داده‌اند، کاش بهتر توضيح می‌دادید با توجه به ظرفيت محدود پایه‌ها نحوه ثبت‌نام و گزينش آن‌ها چگونه بوده که مثلاً از ميان هزاران متقاضی چگونه ثبت‌نام‌شده‌اند؟
و آيا اصولاً اقشار کم‌برخوردار و به قول معروف «مستضعف» می‌توانند برای تحصيل فرزندش شهریه‌ای ميليونی پرداخت کند؟
۱۱- شما فرموده‌اید فرزندان شما با مدارک بالای علمی با دريافت کمترين ميزان حقوق در اين مدارس تدريس می‌کنند، آيا می‌دانید در شهر تهران چه تعداد جوان باسواد و مستعد خدمت به مستضعفان وجود دارند که با داشتن مدارک فوق‌لیسانس و حتي دکترا پيک موتوری کار می‌کنند؟ آيا اين افراد امکان تدريس در مدارس فرهنگ رادارند؟
۱۲ – در نهایت گفته‌اید اعتقاد دارید تربيت نيروی انسانی متعهد که علاقه خدمت به مستضعفان را دارند از وظايف اصلی اين مدارس است که به اين کار ادامه می‌دهید، مگر در کليت نظام آموزشی کشور چنين اهداف و برنامه‌هايی در جريان نيست؟
آيا اين نوع گفتار باکلیت نظام آموزشی کشور در تناقض نيست؟
اگر حضرت‌عالی علاقه‌مند بوديد بفرماييد تا هم‌اکنون هزاران جوان مستعد و باسواد و علاقه‌مند به خدمت مستضعفان به شما معرفی کنم و شما ترتيبی دهيد تا امکان فعاليت داشته باشند؟البته اگر منظور شما تربيت نيروهايی ويژه برای کسب تصدی‌های مديريتی و دولتی است که بحث چيز ديگری است.
جناب آقای حداد عادل؛ محتوای فيلم توجيهی به مخاطبين القا می‌کند که همه مردم ايران با هم برابرند اما بعضی‌ها برابرترند، لذا توصيه می‌کنم چندين بار فيلم و محتواي منتشرشده را بازنگری و با مشاورين زبده‌تری جهت توجيه مطالب ارائه‌شده توسط آقای فتاح مشورت نماييد.
