اخبار

نقش رمل و اسطرلاب در بازار بورس

نقش رمل و اسطرلاب در بازار بورس
وقتی صحبت از اعداد و محاسبات ریاضی در میان باشد، به‌سختی می‌شود ارتباطی با پیش‌گویی برقرار کرد؛ اما بیش از یک قرن از همکاری این دو می‌گذرد. اولین بار، حدود سال ۱۹۰۰ بود که فعالان اقتصاد به ستاره‌ها پناه بردند و چرخه‌های نجومی را راهنمای تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های خود قرار دادند و دانش جدیدی به‌نام ستاره‌شناسی مالی پایه‌ریزی شده است.این شیوه تحلیل بازار سهام را ویلیام دلبرت گن، معامله‌گر مشهور آمریکایی مطرح کرد. او تجارت را در انبار پنبه و ستاره‌شناسی را از پدربزرگش آموخت. گن به مطالعه هندسه باستانی و طالع‌بینی پرداخت تا متوجه شود وقایع بازار و شماره‌های دقیق چگونه در چرخه‌های مختلف زمانی تکرار خواهند شد. در آن زمان چارلز داو، اولین سردبیر روزنامه وال‌استریت ژورنال نوشت رفتار شاخص‌ها بازتاب بیم و امید سراسر بازار است. عقاید او پایه‌های تحلیل تکنیکی و نظریه داو امروز را تشکیل می‌دهد.در سال‌های بعد، ورود علم ستاره‌شناسی به بازار سهام از نظریه فراتر رفت و امروزه بعد از گذشت یک‌قرن، هنوز هم چرخه نجومی با تعاریف مختلف، در بورس به‌کار می‌رود. بسیاری از افرادی که امروزه بر پایه نجوم برای بازار سرمایه پیش‌بینی می‌کنند، بر این باورند که رفتار بازار در شرایط مشابه، یکسان است. آنها با این ادعا که چرخه‌های مالی تکرار می‌شود، بازار را تحلیل می‌کنند اما روش و ادعای آنها تصور پیش‌گویی را در ذهن ایجاد می‌کند؛ ادعاهایی فقط بر پایه حدس و گمان و بدون کمترین استدلال منطقی و محاسباتی.خرافات‌هایی با تحلیل ریاضی
نصراله برزنی، کارشناس بازار سرمایه، درباره روش‌های پیش‌بینی‌ روندها در بورس به «دنیای اقتصاد» گفت: «این تحلیل‌ها و ستاره‌شناسی مالی، اختراع ما نبوده و از سال‌های دور در بورس‌های مختلف مورد استفاده است. اینها خرافات علمی بوده که آنها را به ریاضی و نجوم ربط می‌دهیم و بعد رفتار انسان‌ها را با آن تحلیل می‌کنیم.»او با بیان اینکه در برخی موارد این تحلیل‌ها نتیجه درست دارند، توضیح داد: «دلیل به نتیجه رسیدن این تحلیل‌ها، پذیرفتن پیش‌بینی از برخی افراد فعال در بازار و اقتصاد است. وقتی متخصصان کامپیوتر با طراحی مدل‌های ستاره‌شناسی، زمان مناسب برای خرید را پیش‌بینی می‌کنند، افرادی که دنبال‌کننده آنها هستند خرید انجام می‌دهند. بنابر این قیمت سهم افزایش می‌یابد. این محاسبات پایه علمی ندارد اما تلقین به سرمایه‌گذارهاست و در این صورت وقتی که جمعیت قابل‌توجهی از پیروان این تفکرات و پیشگویی‌ها به یک سمت مشخص حرکت می‌کنند، قیمت هم در همان جهت حرکت می‌کند.»به گفته این کارشناس بازار سرمایه، فقط بحث نجوم و ستاره‌شناسی نیست، اصل این اتفاق‌ها، تحریک احساسات سرمایه‌گذارها و تاثیر بر تصمیم آنهاست که در نهایت به حرکت و تغییر قیمت‌ها منجر می‌شود. او در این باره توضیح داد: «عده‌ای از احساسات و اعتماد سرمایه‌گذارها سوءاستفاده می‌کنند که سود آن هم جذب طرفداران بسیار است. آنها در بسیاری از موارد، اول سهام را می‌خرند، سپس با ادعای اینکه زمان مناسبی برای خرید است، افراد بسیاری را برای خرید سهام موردنظر تشویق می‌کنند. بنابر این بهترین فرصت را برای فروش سهم خریداری شده خودشان پیدا می‌کنند.»پیشگویی مدرن در بازار سرمایه
برزنی با اشاره به اینکه آیا هنوز پیشگویی و ستاره‌شناسی در بازار سرمایه مورد استفاده است یا خیر، تاکید کرد: «امروز این پیشگویی‌ها، جای خود را به روش‌های جدیدتر و جاافتاده‌تری مانند تحلیل تکنیکال داده که به باور من، هیچ پایه و اساس علمی و محاسباتی ندارد. به‌طور کلی تمام این رفتارها مانند ستاره‌شناسی مالی، نجوم و تکنیکال، پایه علمی ندارد اما طرفداران بسیاری دارد. در واقع، این گروه‌هایی که به پیشگویی می‌پردازند، رفتارهای افراد و بازار را تشخیص نمی‌دهند، بلکه با نفوذ در میان طرفدارانی که پیدا کردند، رفتار آنها را شکل می‌دهند.»
هرچند این کارشناس بازار سرمایه، تحلیل تکنیکال را نوعی پیشگویی در بازار سرمایه دانست که چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد و پایه و اصول علمی ندارد، اما این شیوه طرفداران بسیاری دارد.تاریخ، الگوی تحلیل تکنیکال است
ابراهیم قزل‌گل، کارشناس بازار سرمایه که خود از طرفداران تحلیل تکنیکال است، می‌گوید تاریخ در تمام حوزه‌ها تکرار می‌شود. او در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت: «تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داو بر مبنای تکرار تاریخ نوشته شده است. به این معنا که هر اتفاقی در گذشته برای هر سهامی افتاده، می‌تواند در آینده نیز تکرار شود که این تحلیل بر پایه الگوهای تکرارشونده خاصی انجام می‌شود. هر کدام از این الگوهای خاص نیز، پیشینه‌ای مشخص دارند. تعدادی از آنها بر اساس فرمول‌های ریاضی شکل می‌گیرند مانند نسبت فیبوناچی که تاریخچه این نسبت هم به عدد داوینچی بازمی‌گردد. بخشی از این الگوها نیز، قرارداد است. وقتی قراردادی در بین اجتماعی شکل گرفته و بر اساس آن حرکت می‌کنند، آن الگو ترند شده و مورد استفاده اکثریت قرار می‌گیرد. در واقع بخش عمده‌ای از تحلیل تکنیکال، تصمیم‌گیری جمعی با توجه به قراردادهایی است که از قدیم وجود داشته و به‌مرور اصلاح شده است.»  این کارشناس سرمایه با تاکید بر اینکه تحلیل تکنیکال پیش‌گویی نیست، توضیح داد: «همان‌طور که در اسم تحلیل تکنیکال مشخص است، این شیوه به تحلیل ارزش کالاها و افت و خیز سهام می‌پردازد. متاسفانه ادعای برخی استادان، باعث شده افراد به اشتباه فکر کنند تحلیل تکنیکال، پیش‌گویی می‌کند؛ در حالی که در تحلیل تکنیکال اصلا پیشگویی نداریم و فقط شرایط را پیش‌بینی می‌کنیم.»  قزل‌گل درباره تکرارپذیری الگوهای رفتاری در بازار و اقتصاد توضیح داد: «اقتصاد سردمدار تکرار و سیکل‌هایی است که در دوره‌های مختلف ایجاد می‌شود. در اقتصاد، به‌دلیل درگیری افراد بیشتری در جهان، سیکل‌های بزرگی وجود دارد که آنها نیز از سیکل‌های کوچک‌تر تشکیل شده‌اند که این دوره‌ها در بازار تکرارپذیر و قابل‌اندازه‌گیری هستند.»با این توضیحات، همچنان به نظر می‌رسد امروز این شیوه تحلیل منتقدان بسیاری دارد. نکته‌ای که تحلیل تکنیکال را در نظر منتقدان به پیشگویی شبیه می‌کند این است که در بسیاری موارد، تازه‌واردان بدون در نظر گرفتن شاخص‌های دیگر و بدون دلیل موجه، به رسم نمودار و پیش‌بینی می‌پردازند.صور فلکی که از بورس می‌گذرند
بهروز خدا رحمی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و مدیرعامل گروه مالی سپهر صادرات، در این مورد به «دنیای اقتصاد» گفت: «تفاوت فاحشی میان شباهت و ارتباط علی و معلولی وجود دارد. بیشتر اتفاق‌هایی که در حوزه تحلیل تکنیکال می‌افتد از جنس شباهت است. مثلا بارها پیش آمده که نمودارهایی که در این نوع تحلیل رسم می‌شود، شبیه صور فلکی است نه اینکه رابطه دقیق منطقی بین آنها وجود داشته باشد.»این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ما در بازار سرمایه به‌دنبال پیشگویی نیستیم، توضیح داد: «این کار، تخصص ساحرهاست. بازار سرمایه نیازمند پیش‌بینی است. ادعای پیشگو این است که من از آینده خبر دارم و شما با دسترسی به من از آن مطلع می‌شوید. متاسفانه آنچه امروزه در تحلیل تکنیکال مطرح می‌شود، به پیشگویی نزدیک‌تر شده است. این موضوع هم به‌خاطر حضور افرادی در این حوزه است که بدون کمترین دانشی به تحلیل تکنیکال، می‌خواهند به‌طور افراطی توانمندی خودشان را در درست بودن پیشگویی‌ها القا کنند.»خدارحمی درباره ورود غیرمتخصصان در شیوه تحلیل تکنیکال تاکید کرد: «مشکل بسیاری از افراد افراطی که در تحلیل تکنیکال فعالیت می‌کنند، این تصور اشتباه است که بدون نیاز به دانش اقتصاد و شناخت بازار سرمایه می‌توانند روندها را پیش‌بینی کنند. حتی بدون اینکه درکی از نمودارهای ترسیم شده خودشان داشته باشند. این نگاه افراطی بیش از کمک‌کننده‌ بودن، مخرب بازار سرمایه است.»این کارشناس بازار سرمایه، درباره حضور افراد سودجو در بازار سرمایه، توضیح داد: «تنگناهای مالی، افرادی که کمی طمع داشته باشند را طعمه مناسبی برای کلاهبرداران می‌کند. بنابراین انواع روش‌های اغواگری ابداع می‌شود. متاسفانه تحلیل تکنیکال هم راه را برای سوءاستفاده در بازار سهام باز کرده و در حال گسترش است. بسیاری از افرادی که در این شیوه به پیش‌بینی هم می‌پردازند، هیچ استدلال و دلیل منطقی برای پیش‌بینی خود ندارند. از طرفی، اگر بر اساس مدل خاصی نمودار خود را طراحی کرده‌ بودند، حتما پشتوانه محکمی ارائه می‌کردند.»

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا